گنجور

بخش ۴ - در نعت رسول اکرم

تختهٔ اول که الف نقش بست
بر در محجوبه احمد نشست
حلقهٔ حی را کالف اقلیم داد
طوق ز دال و کمر از میم داد
لاجرم او یافت از آن میم و دال
دایرهٔ دولت و خط کمال
بود درین گنبد فیروزه خشت
تازه ترنجی ز سرای بهشت
رسم ترنج است که در روزگار
پیش دهد میوه‌، پس آرد بهار
کنت نبیا چو علم پیش برد
ختم نبوت به محمد سپرد
مه که نگین‌دان‌ِ زبرجد شده‌ست
خاتم او مهر محمد شده‌ست
گوش جهان حلقه‌کش میم اوست
خود دو جهان حلقهٔ تسلیم اوست
خواجه مساح و مسیحش غلام
آنت بشیر اینت مبشر به نام
امی‌ِ گویا به زبان فصیح
از الف آدم و میم مسیح
همچو الف راست به عهد و وفا
اول و آخر شده بر انبیا
نقطهٔ روشن‌تر پرگارِ «‌کن‌»
نکتهٔ پرگارترین سخن
از سخن او‌، ادب آوازه‌ای
وز کمر او‌، فلک اندازه‌ای
کبر جهان گرچه بسر بر نکرد
سر به جهان هم به جهان در نکرد
عصمتیان در حرمش پردگی
عصمت از او یافته پروردگی
تربتش از دیده جنایت ستان
غربتش از مکه جبایت ستان
خامشی او سخن دلفروز
دوستی او هنر عیب سوز
فتنه فرو کشتن ازو دلپذیر
فتنه شدن نیز برو ناگزیر
بر همه سر خیل و سر خیر بود
قطب گران‌سنگ سبک‌سیر بود
شمع الهی ز دل افروخته
درس ازل تا ابد آموخته
چشمهٔ خورشید که محتاج اوست
نیم هلال از شب معراج اوست
تخت‌نشین شب معراج بود
تخت نشان کمر و تاج بود
داده فراخی نفس تنگ را
نعل زده خنگ شب‌آهنگ را
از پی باز آمدنش پای بست
موکبیان‌ِ سخن ابلق به‌دست
چون تک ابلق به تمامی رسید
غاشیه‌دار‌ی به نظامی رسید

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تختهٔ اول که الف نقش بست
بر در محجوبه احمد نشست
هوش مصنوعی: نخستین صفحه‌ای که حرف "الف" بر آن نوشته شده، به دروازه‌ای اشاره دارد که متعلق به حضرت احمد (پیامبر اسلام) است و در آنجا قرار دارد.
حلقهٔ حی را کالف اقلیم داد
طوق ز دال و کمر از میم داد
هوش مصنوعی: حلقه زندگی را به مانند سرزمین وسیع و بزرگ قرار داده‌اند و طوق آن از حرف «د» و کمربندش از حرف «م» ساخته شده است.
لاجرم او یافت از آن میم و دال
دایرهٔ دولت و خط کمال
هوش مصنوعی: بنابراین او از حروف میم و دال، دایرهٔ خوشبختی و مسیر پیشرفت را به دست آورد.
بود درین گنبد فیروزه خشت
تازه ترنجی ز سرای بهشت
هوش مصنوعی: در این آسمان آبی، کاشی تازه‌ای شبیه به میوه‌ی زعفرانی وجود دارد که از بهشت آمده است.
رسم ترنج است که در روزگار
پیش دهد میوه‌، پس آرد بهار
هوش مصنوعی: در گذشته‌های دور، وجود یک رسم وجود داشت که میوه‌ها در زمان معین به بار می‌آمدند و این بهار بود که آنها را به ظهور می‌آورد.
کنت نبیا چو علم پیش برد
ختم نبوت به محمد سپرد
هوش مصنوعی: تو وقتی نبی بودی، علم و دانش را به پایان نبوت سپردی و این مقام را به محمد واگذار کردی.
مه که نگین‌دان‌ِ زبرجد شده‌ست
خاتم او مهر محمد شده‌ست
هوش مصنوعی: مهی که در زیبایی و درخشش فوق‌العاده است، به مانند نگین زبرجد جلوه‌گر می‌شود و این نشان از عشق و اهمیت خاتم به پیامبر محمد دارد.
گوش جهان حلقه‌کش میم اوست
خود دو جهان حلقهٔ تسلیم اوست
هوش مصنوعی: گوش کل جهان مانند حلقه‌ای است که به نام میم او می‌چرخد و تمامی دو جهان در تسلیم او قرار دارند.
خواجه مساح و مسیحش غلام
آنت بشیر اینت مبشر به نام
هوش مصنوعی: این بیت به عشق و علاقه عمیق فردی نسبت به کسی اشاره دارد که او را برای پیامی خوش و شاداب به دنیا معرفی می‌کند. در واقع، شاعر از کسی می‌گوید که در عشق و محبت، به نوعی خدمتگزار و راهنمای او است و این ارتباط به نوعی مقدس و محترم تلقی می‌شود.
امی‌ِ گویا به زبان فصیح
از الف آدم و میم مسیح
هوش مصنوعی: این جمله به توانایی برقراری ارتباط و بیان شفاف و مؤثر اشاره دارد. می‌گوید که کسی با علم و آگاهی می‌تواند به راحتی و به طور فصیح صحبت کند، انگار که از الف و ب اولیه و پایه‌ای شروع کرده و درک عمیقی از مفاهیم دارد. این بیان همچنین می‌تواند به نسبت‌های خدایی و انسانی اشاره کند، یعنی دانش و حکمت از دو منبع مختلف، یکی انسانی و دیگری روحانی.
همچو الف راست به عهد و وفا
اول و آخر شده بر انبیا
هوش مصنوعی: مانند حرف "الف" که آغاز و پایان است و همیشه به عهد و وفا پایبند می‌ماند، پیامبران نیز در تمام مراحل خود وفادار و راستگو بوده‌اند.
نقطهٔ روشن‌تر پرگارِ «‌کن‌»
نکتهٔ پرگارترین سخن
هوش مصنوعی: نقطه‌ای که با پرگار مشخص می‌شود، بیانگر مهم‌ترین و دقیق‌ترین نکته است.
از سخن او‌، ادب آوازه‌ای
وز کمر او‌، فلک اندازه‌ای
هوش مصنوعی: سخنان او به عنوان نشانه‌ای از ادب در جامعه شناخته می‌شود و قامت او به اندازه‌ای بلند و باارزش است که مانند فلک می‌باشد.
کبر جهان گرچه بسر بر نکرد
سر به جهان هم به جهان در نکرد
هوش مصنوعی: عظمت و arrogance این دنیا هرچقدر هم که زیاد باشد، در نهایت هیچ چیز از خود به جا نمی‌گذارد و به زندگی‌ام در این جهان هم تأثیری ندارد.
عصمتیان در حرمش پردگی
عصمت از او یافته پروردگی
هوش مصنوعی: عصمت‌داران در آستان او به پاکی و خردمندی دست یافته‌اند و از لطف و پرورش او بهره‌مند شده‌اند.
تربتش از دیده جنایت ستان
غربتش از مکه جبایت ستان
هوش مصنوعی: خاک او از چشمان انسان‌ها ظلم و ستم را می‌گیرد و دوری او از مکه است که از جبینش می‌ستاند.
خامشی او سخن دلفروز
دوستی او هنر عیب سوز
هوش مصنوعی: سکوت او جذاب و دلنشین است و دوستی‌اش هنری است که عیب‌ها را می‌پوشاند.
فتنه فرو کشتن ازو دلپذیر
فتنه شدن نیز برو ناگزیر
هوش مصنوعی: خواباندن یا خاموش کردن فتنه‌ها و مشکلات برای انسان لذت‌بخش است، اما در نهایت گرفتار شدن در دام این فتنه‌ها نیز از آن گریزی نیست.
بر همه سر خیل و سر خیر بود
قطب گران‌سنگ سبک‌سیر بود
هوش مصنوعی: این جمله به نوعی از فضیلت و مقام عالی اشاره دارد. می‌گوید که در جمع و در میان مردم، کسی که دارای ویژگی‌های برجسته و نیکو است، همیشه مورد توجه و احترام قرار می‌گیرد و از سایرین سبقت می‌گیرد. این شخص با سبکی و آسودگی در زندگی خود، ارزش‌ها و خوبی‌ها را به نمایش می‌گذارد.
شمع الهی ز دل افروخته
درس ازل تا ابد آموخته
هوش مصنوعی: شمع الهی از دل پرشور خود درسی را یاد گرفته که از آغاز تا همیشه ادامه دارد.
چشمهٔ خورشید که محتاج اوست
نیم هلال از شب معراج اوست
هوش مصنوعی: چشمهٔ نور خورشید که به آن نیاز دارد، هلال نیمی از شب است که به خاطر زیبایی‌اش در آسمان می‌درخشد.
تخت‌نشین شب معراج بود
تخت نشان کمر و تاج بود
هوش مصنوعی: در شب معراج، بستر و جایگاه اصلی او با نشانه‌هایی از کمربند و تاج زینت‌افته بود.
داده فراخی نفس تنگ را
نعل زده خنگ شب‌آهنگ را
هوش مصنوعی: در اینجا، صحبت از آن است که به کسی که دچار تنگی نفس است، در حالی که شب و سکوت اطراف او را احاطه کرده، فرصتی برای آرامش و تنفس بهتر داده شده است. به عبارت دیگر، در فضایی دلتنگ و تاریک، امکان آزاد شدن و تنفس آسان فراهم گردیده است.
از پی باز آمدنش پای بست
موکبیان‌ِ سخن ابلق به‌دست
هوش مصنوعی: بعد از اینکه او بازگشت، گروهی از سخن‌وران با دست‌های روشن و درخشان به دنبالش آمدند.
چون تک ابلق به تمامی رسید
غاشیه‌دار‌ی به نظامی رسید
هوش مصنوعی: وقتی که اسب آبی‌سفید به تمامی جمال و زیبایی خود رسید، به طور مرتب و منظم به نمایش درآمد.

حاشیه ها

1388/02/16 14:05
علی

مناسب بود این شعر حضرت نظامی بجای شعر موجود - که آن نیز در مدح نبی اکرم است -در آرامگاه وی ( حومه گنجه واقع در کشور کنونی آذربایجان ) نگاشته می شد .

1392/01/11 10:04
قاسم فطری

دراین سایت بارها ازجمله در عنوان همین شعر وعنوانهای مشابه در خمسه نظامی و بوستان سعدی به جای کلمه ی"نعت" به معنی صفت ازکلمه "نعمت" استفاده شده است که دور از شأن یک سایت ادبی به این زیبایی وظرافت است لطفا تصحیح بفرمایید

1394/04/11 09:07
وشایق

با سلام انچنان اطاعات این مرد خدا گسترده است که انسان به بیسوادی خود بی می برد درود خدا بر او

1402/07/02 00:10
فرهود

اول و آخرین حرف کلمه انبیا الف است.