گنجور

بخش ۲۶ - مقالت چهارم در رعایت از رعیت

ای سپر افکنده ز مردانگی
غول تو بیغولهٔ بیگانگی
غَرّه به مُلکی که وفا‌ییش نیست
زنده به عمری که بقا‌ییش نیست
پی سپر جرعهٔ می‌خوارگان
دستخوش بازی سیارگان
مصحف و شمشیر بینداخته
جام و صراحی عوضش ساخته
آینه و شانه گرفته به دست
چون زن‌ِ رعنا شده گیسو پرست
رابعه با رابعِ آن هفت مرد
گیسوی خود را بنگر تا چه کرد‌؟
ای هنر از مردی تو شرمسار
از هنر بیوه‌زنی شرم دار
چند کنی دعوی مرد افکنی‌؟
کم زن و کم زن که کم از یک زنی
گردن عقل از هنر آزاد نیست
هیچ هنر خوب‌تر از داد نیست
تازه شد این آب و نه در جوی توست
نغز شد این خال و نه بر روی توست
چرخ نه‌ای محضر نیکی پسند
نیک دراندیش ز چرخ بلند
جز گهر نیک نباید نمود
سود توان کرد بدین مایه سود
نیست مبارک ستم انگیختن
آب خود و خون کسان ریختن
رفت بسی دعوی از این پیشتر
تا دو سه همّت به‌هم آید مگر
داد کن، از همّت مردم بترس
نیم‌شب از تیر تَظَلُّم بترس
همّت از آنجا که نظرها کند
خوار مدارش که اثر‌ها کند
همت آلودهٔ آن یک دو مرد
با تن محمود ببین تا چه کرد
همّت چندین نفس بی‌غبار
با تو ببین تا چه کند روز کار
راهروانی که ملایک پِی اند
در ره کشف از کَشَفی کم نِی اند
تیغ ستم دور کن از راهشان
تا نخوری تیر سحر‌گاه‌شان
دادگر‌ی شرط جهان‌داری است
شرط جهان بین که ستمکاری است
هر که در این خانه شبی داد کرد
خانهٔ فردای خود آباد کرد

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای سپر افکنده ز مردانگی
غول تو بیغولهٔ بیگانگی
هوش مصنوعی: تو که چهره‌ای از شجاعت و مردانگی را نمایان ساخته‌ای، در حقیقت در وادی تنهایی و بیگانگی خود را پنهان کرده‌ای.
غَرّه به مُلکی که وفا‌ییش نیست
زنده به عمری که بقا‌ییش نیست
هوش مصنوعی: به خود مغرور نشو به بهتربودن جایی که هیچ وفایی در آن نیست و به زندگی‌ای که دوام و پایداری ندارد.
پی سپر جرعهٔ می‌خوارگان
دستخوش بازی سیارگان
هوش مصنوعی: در این عبارت اشاره به این است که افرادی که در حال نوشیدن می‌باشند، به نوعی تحت تأثیر و بازیگری‌های کائنات و ستاره‌ها قرار دارند. آنها مانند سپری برای خود، در دنیای شراب و لذت‌ها غوطه‌ورند و بازی‌هایی را که زندگی و جهان برپا کرده، تجربه می‌کنند.
مصحف و شمشیر بینداخته
جام و صراحی عوضش ساخته
هوش مصنوعی: کتاب مقدس و شمشیر را کنار گذاشته و به جای آن، نوشیدنی و ظرف آن را تهیه کرده است.
آینه و شانه گرفته به دست
چون زن‌ِ رعنا شده گیسو پرست
هوش مصنوعی: دستش آینه و شانه است و مانند یک زن زیبا شده که مراقب موهایش است.
رابعه با رابعِ آن هفت مرد
گیسوی خود را بنگر تا چه کرد‌؟
هوش مصنوعی: رابعه به زیبایی و جذابیت خود اشاره می‌کند و از هفت شخصیت که در کنار او هستند می‌خواهد تا تأثیر گیسویش را مشاهده کنند و ببینند که چه اثری بر آن‌ها گذاشته است. این بیان نمادی از قدرت و جاذبه‌ی وی است.
ای هنر از مردی تو شرمسار
از هنر بیوه‌زنی شرم دار
هوش مصنوعی: ای هنر، تو به خاطر وجود مردان، شرمنده‌ای؛ اما هنر بیوه‌زن باید از خود شرم کند.
چند کنی دعوی مرد افکنی‌؟
کم زن و کم زن که کم از یک زنی
هوش مصنوعی: چقدر می‌خواهی از خودت بزرگ‌نمایی کنی؟ اگر کم بگویی، از یک زن هم کمتر است.
گردن عقل از هنر آزاد نیست
هیچ هنر خوب‌تر از داد نیست
هوش مصنوعی: هیچ هنری ارزشمندتر از عدالت نیست و عقل هرگز از هنر آزاد نیست.
تازه شد این آب و نه در جوی توست
نغز شد این خال و نه بر روی توست
هوش مصنوعی: این آب تازگی پیدا کرده و در جوی تو نیست، و این نقش زیبا نیز بر چهره تو نیست.
چرخ نه‌ای محضر نیکی پسند
نیک دراندیش ز چرخ بلند
هوش مصنوعی: این بیت اشاره به این دارد که انسان‌های نیکوکار و با تفکر عمیق، از زمان و شرایطی که در آن زندگی می‌کنند، بررسی می‌کنند و به درستی در عواطف و اعمال خود توجه می‌کنند. در واقع، آن‌ها به خوبی درک می‌کنند که چه کارهایی را باید انجام دهند و از چه چیزهایی باید پرهیز کنند، تا به نیکویی و خوشبختی دست یابند.
جز گهر نیک نباید نمود
سود توان کرد بدین مایه سود
هوش مصنوعی: نباید چیزی جز گوهر نیک را نشان داد، زیرا با داشتن چنین ارزشی می‌توان به منفعت رسید.
نیست مبارک ستم انگیختن
آب خود و خون کسان ریختن
هوش مصنوعی: خوردن آب و کشتن انسان‌ها کار نیک و مبارکی نیست.
رفت بسی دعوی از این پیشتر
تا دو سه همّت به‌هم آید مگر
هوش مصنوعی: قبل از این، دعواهای زیادی انجام شده است تا اینکه چند تلاش و کوشش به هم بپیوندند.
داد کن، از همّت مردم بترس
نیم‌شب از تیر تَظَلُّم بترس
هوش مصنوعی: در میانه شب، از تلاش و همت دیگران نترس و از تیر غم و بی‌عدالتی نگران باش.
همّت از آنجا که نظرها کند
خوار مدارش که اثر‌ها کند
هوش مصنوعی: به جایی که نگاه‌ها را به خود جلب کند، اهمیت بده و آن را ناچیز نشمار؛ زیرا که اثرات آن می‌تواند بزرگ باشد.
همت آلودهٔ آن یک دو مرد
با تن محمود ببین تا چه کرد
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که تأثیر تلاش و عزم دو مرد خاص بر روی تن و جسم محمود بسیار چشمگیر و قابل مشاهده است. یعنی وقتی فعالیت و کوشش آنها را ببینی، متوجه می‌شوی که چه تغییراتی در او ایجاد کرده است.
همّت چندین نفس بی‌غبار
با تو ببین تا چه کند روز کار
هوش مصنوعی: با تو همت و اراده‌ی چندین انسان بدون غبار را مشاهده کن، تا ببینی در روز عمل چه تأثیری دارد.
راهروانی که ملایک پِی اند
در ره کشف از کَشَفی کم نِی اند
هوش مصنوعی: راهروانی که فرشتگان در مسیر کشف و شهود حرکت می‌کنند، هرگز از کشف و شناخت کم نمی‌آورند.
تیغ ستم دور کن از راهشان
تا نخوری تیر سحر‌گاه‌شان
هوش مصنوعی: سلاح بی رحم را از مسیر آن‌ها دور کن تا از آسیب حملات ناگهانی‌شان در امان بمانی.
دادگر‌ی شرط جهان‌داری است
شرط جهان بین که ستمکاری است
هوش مصنوعی: عدالت یکی از شرایط مهم برای رهبری و مدیریت جهان است، و تنها کسی می‌تواند بر جهان تسلط یابد که بینا و عادل باشد، نه ستمگر.
هر که در این خانه شبی داد کرد
خانهٔ فردای خود آباد کرد
هوش مصنوعی: هر کسی که در این خانه به دیگران کمک کند و محبت ورزد، در آینده برای خود زندگی بهتری فراهم می‌کند.

حاشیه ها

1392/11/17 13:02
سعدی ملکی

با سلام
اشتباه تایپی
ای سپهر افکنده ز مردانگی
صحیح
ای سپر افکنده ز مردانگی
سپر درست است و سپهر هم در معنی و هم در وزن اشتباه است.بدرود

1397/06/06 13:09
توانای دانا

رابعه با رابع ان هفت مرد
گیسوی خود را بنگر تا چه کرد
ای هنر از مردی تو شرمسار
از هنر بیوه زنی شرم دار
این ابیات تلمیح دارد به داستان رابعه عدویه (عارف بزرگ قرن2)که روزی سگی را می بیند که تشنه است و سطلی بر سر چاه هست ولی سطل طنابی ندارد تا برای سگ آب بیاورد پس مو های خود را می برد. تا برای سگ آب بیاورد

1400/06/13 18:09
کیهان

همت آلوده آن یک دو مرد

با تن محمود ببین تا چه کرد

یعنی همت آن دو مرد آلوده به کفر ببین چگونه محمود غزنوی را بیمار کرد و مشرف به هلاکت ساخت.این واقعه چنان است که در غزای هندوستان،محمود شهری را محاصره کرد.چند نفر مرتاض هندو در بتخانه نشسته و همت و عزم بر مردن محمود گماشتند.پس سخت مریض شد و اطبا عاجز ماندند.یکی از اهل باطن بدو گفت:کفار بر مرگ تو همت گماشته اند.تا همت(قوه مانیتیسم)و عزم آنان متزلزل نشود،شفا نخواهی یافت.پس به تدبیر آن دانا طبل شادی فرو کوفته و به دروغ شفای محمود را صلای عام دادند.این خبر در همت مرتاضان سستی ایجاد کرده و موجب صحت محمود گردید.

1402/02/22 09:04
کیهان

راهروانی که ملائک پی اند

در ره کشف از کشفی کم نی اند

کشف:باخه است،یعنی سنگ پشت.گویند:کشف بر ساحل تخم می نهد و خود در آب رفته از دور چشم بر آن تخم نهاده و همت بر تولید و تربیت بچه میگمارد و به همین همت بچه از تخم بیرون می آید.یعنی همت مردان خدا در راه کشف هر چیز،که از جمله کیفر ظالم است،از کشفی کم نیست