بخش ۲ - (مناجات اول) در سیاست و قهر یزدان
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حاشیه ها
تا به تو اقرار خدایی دهند
بر عدم خویش "گواهی" دهند
با سلام با به عرض حضرتعالی برسانم که چیزها هم خدا را یاد میکنند همه آفریده های خداوند اور را یاد میکنند.
روح شاد نظامی
خداوند متعال بسیار بسیار بزرگ است
با سلام هر جه نه یاد تو فراموش به یعنی تمام چیزهایی که باعث فراموشی یاد تو میشود ویاد ترا از یاد میبرد فراموش باد مثل حرص وحسدو وابستگی به دنیا درمجموع خطاب به خداوند میگوید توحید خود را اشکارا نشان بده والبته می داند که اشکار است منتهی مانع دیدن ان خود ما هستیم حافظ تو خود حجاب خودی از میانه بر خیز لذا ازخدا میخواهد طومار این برده و حجاب را در هم ببیچد گر منم ان برده بهم در نورد
با درود به دوستان
هرچه نه یاد تو، یعنی یادآوری هرچیزی جز یاد تو بهتر است فراموش گردد. والسلام
اشاره نظامی در دو بیت مانده به آخر. از ویکیپدیا. لطفا تصویر این گل رو که بشکل چلچراغ هست و ازین جهت گفته مصابیح در ویکیپدیا کلاحظه کنید؛
سوسن چلچراغ، یکی از گونههای تیرهٔ سوسن است. ارتفاع آن بین 50 تا 150سانتیمتر است. تنها گونهٔ ایرانی جنس سوسن است که از لحاظ زیبایی همردیف اکثر گونههای شناخته شده و پرورش یافتهٔ این جنس است. نمونههایی از آن که بیشتر از 15 گل دارند، نیز دیده شده است اما معمولاً دارای 4 تا 10 گل است که قطعات گل پوش آن در حدود 7 سانتیمتر طول دارند. این گونه از استان گیلان (رودسر)، داماش، نور و تالش گزارش شده و در خارج از ایران نیز تنها در شهرستان لنکران در جمهوری آذربایجان دیده شدهاست. در این منطقه از استان گیلان که هم اکنون محافظت میگردد در حدود 2000 نمونه از آن در یک ناحیهٔ کوچک از جنگلهای مخروبهٔ راش اطراف ده و در ارتفاع 1700 تا 1900 متری دیده شدهاست. زمان گلدهی در خرداد ماه است.[1]
قبه خضرا و خاک ضعیف به ترتیب استعاره اند از آسمان و انسان
سلام
معنی این بیت چیست؟
جز تو فلکرا خم چوگان که داد
دیک جسد را نمک جان که داد
با تشکر
تمام کیهان داراری خم است، هیچ خط راستی در امتداد راست نخواهد ماند. و اگر خدایی غیر دادار بود چطور تمام کهکشان ها خمند. پس او بود که جان را در بدن نشاند. در این شعر تمام معانی دنیا و آفرینش آمده.
محسن خان
جز تو فلک را خم چوگان که داد
دیک جسد را نمک جان که داد
برای فلک توانایی قائل شده
میگوید تو این توانایی را به فلک و گردش چرخ داده ای
مانند چوگانی که به دست چوگان باز در میدان بدهند
جان را هم در بدن به نمک تشبیه کرده ، و بدن را به ظرف طعام ، که جان درین طعام چونان نمک است
شاد زی بر دوام
در جواب دوست عزیزی که فرموده بودند باید به جای کلمه "گوایی" ، کلمه "گواهی" جای گذاری شود، ملزوم است بگویم این مورد غلط املایی نمی باشد و نظامی به عمد در چندین بیت دیگر هم از کلمه "گوایی" که بمعنای همان گواهی و شهادت می باشد استفاده نموده. این مورد در لغت نامه دهخدا مشهود است. باتشکر
به شمس الحق:
به نظر من «هر چه نه یاد تو فراموش به» به این معنیست که هر چیز که یادی از تو به خاطر ما متبادر نمیکند باید فراموش شود.
باقی بقایتان
درود بر شما مینا
مگر یاد تو بود ونبود جهان به که فراموش بود
باقی بقایت
مگر یاد تو، بودونبود جهان، به که فراموش بود
سلام
کسی میتونه بگه معنی بیت " غنچه کمر بسته که ما بنده ایم گل همه تن جان که به تو زنده ایم"چیست؟
ممنون میشم
سلام
ناف زمین از شکم افتادن و زجوق هلال رو ممکنه معنی کنید؟
زمین مادر تمام موجودات و هر چه در آن میروید و میسیزد است. البته مادر باردار است و پدر کسی نیست جز کیهان، همانطور که پدر و مادر، ما را آفریدند. و فقط از کرامت پروردگار این پیوستگی وجود دارد.
علمت به چه معنیست
(علمت کائنات)
در پاسخ محمد عزیز که پرسیده اند: غنچه کمر بسته که ما بنده ایم...
عرض می کنم:
کمر بسته در فرهنگ ما به معنی آماده به خدمت و کنایه از غلام و نوکر است. غنچه هم که به معنی بسته و پیچیده در لفافه یا حجاب است به زیبایی در کنار کمر بسته آمده و به معنی این است که غنچه با عشق و علاقه می گوید خدایا من گوش به فرمان تو هستم. این تعبیر معنی دیگری از تسبیح موجودات است که در ابیات دیگر این شعر هم آمده است و ترجمه ای از این آیه کریمه قرآن است که:«ان من شیء الا یسبح بحمده»
تُسَبِّحُ لَهُ السَّماواتُ السَّبْعُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فیهِنَّ وَ إِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلاَّ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبیحَهُمْ إِنَّهُ کانَ حَلیماً غَفُوراً. اسراء آیه 44.
همه تن جان نیز به معنی: از عمق وجود، با تمام وجود و با اشتیاق فراوان است.
امیدوارم اساتید ارجمند تصحیح فرمایند.
ممنون میشم اگه کسی معنی این بیت بفرماید
صفر کن این برج ز طوق هلال باز کن این پرده ز مشتی خیال
ظاهراً «صفر کن» به معنای «خالی کن» یا «تهی کن» است و شاعر در ادامه ی ابیاتی که در همه شان از خدا می خواهد که ظواهر خلقت از قبیل آسمان و زمین و زمان را کنار بزند و خودش را بی واسطه نشان دهد، در اینجا نیز می خواهد که خداوند این برج، هم به معنای نجومی و فلکی آن و هم کنایه ای از کل جهان، را از طوق هلال رها کند. «طوق هلال» نیز هم اشاره ای به شکل هلالی ماه در تناسب با برج فلکی دارد و هم کنایه ای به «قید» و وابستگی است. معنای مصرع دوم هم که واضح است. یعنی در نهایت معنی بیت ظاهراً این است که: این جهان را از قید و بند این ظواهر خیالی آزاد کن و واقعیت را نشان بده.
منظور از هرچه نه یاد تو فراموش به، شهوتپرستی و دنیاپرستی عشق به مال و منال و جاه و مقام دنیویست که همه اینها انسان رو از یاد پروردگار غافل میکنه
ما به تو قائم چو تو قائم به ذات..
تمام هستی مخلوق خالق بزرگ هست به همین دلیل ما مخلوقات معلول علت خود یعنی پروردگار هستیم
ناف زمین: زمین مادر ما و تمام موجودات و گیاهان وغیره است که در آن هستی دارند و البته کهکشانها همانند پدر و مادر زمینند
خوبه
پرده برانداز و برون آی فرد
گر منم آن پرده به هم درنورد
کمال دعاست.
ثامن و ضامن
بــــزم طــرب بـــاز مهــیا شده
هلهـلهِ خلــق هــــــویــدا شده
آمده در گلــــــشنِ هسـتی بهار
باغ و چمـن سبزو شکوفا شده
بوی خوش سنبل وگل می دمد
دشت و دمن غـــرقِ تماشا شده
سهره و قمری و نـــوای هـــــزار
طـــــرف گلسـتان به غوغا شده
ساقـــی بـــده بـــادهِ ناب طهور
میلِ مـــی نــــــابِ دل آرا شده
طایر طبــــعم به قفـــس پر زند
بال و پــرش بهــــر سفر وا شده
مطرب خوش خوان کجایی بیا
طبل و دف و تار به نجوا شده
آمده یــــک تازه نفس در جهان
کز دم او کـــــار مســـیحا شده
با قـــدمِ نیـــکِ شهــــنشاه دین
روی زمین خـــــــــلدِ معلا شده
باد مبارک شــــــــــب میلاد او
لیلهِ او چون شـــــب یلدا شده
ثامـن و ضامـن رضـــا آمدست
طوس ز او مشـــهد اعلا شده
کان کــرم قلـــزم بخــشش بود
رأفـــت او بر همه پیـــدا شده
میر جهـان قبــــــله هفتم رضا
بر حرم او همه شـــــیدا شده
اوســـت طبیب همهِ بی کسان
بر درِ او درد، مــــــــداوا شده
هرکـه شــــود زائر کــــوی رضا
قبر وی از نور تجـــــــــلا شده
پــــیروِ او بیـم نــدارد ز حــشر
راه وی ایـــــــــمن ز بلاها شده
خوان ســـخا و کرم و جود او
پهن، برای همــــــه هر جا شده
کــرده رها آهـــویی از دام مرگ
ضـــــــــامن آهـــو مسما شده
آمده سنــگ ازپــــی تعظیم او
از ســر کــوه چاکـــــر آقا شده
سامـــع مسکین صفت نوکرش
خاک کــــــــف خادم مولا شده
جمعه ۲۹ -۰۲-۱۴۰۳
مفتعلن مفتعلن فاعلن
جناب دکتر دینانی در برنامه معرفت چند بیت از این شعر زیبا رو به خوبی شرح و تفسیر کردند.
سنله یارانمیش هامی پیدا اولوب
سنله سو توپراقدی توانا اولوب
بایراقون آلتدا اوتوریب کائنات
بیزهامی قائم سنه قائم به ذات
وارلیقووین صورتی یوخدور باری
یوخ سنه تای کیمسه سنون اوخشاری
او کی عوض لنمه گوتورمز سنن
او کی دیری قالمیش هِچ اولمز سنن
بیز هامی فانی و بقا تک سنن
پاک و تعالی و مقدس سنن
امروویلان توپراق اولوبدور سکون
حکموویلان قوببا دوروب بیستون
سنله فلکلردی کی دوران توتوب
سنله جسد صاندیقیدیرجان توتوب
چون قدمون آغ قره یه سوز وئرر
غیر تو کیمدیر کی اناالحق دئیر
درگاهو وا گلمیشم الان سنون
طاقتِ عشق آلدیم آدوننان سنون
تا کرمون دنیایا احسان یاپیب
یئر اوزی قیمت گوتریپ جان تاپیب
گر کرمون ساخلیاسان جان آلار
قحطی اولار یئر اوزی قیرران سالار
عقد پرستش سنیلن دیر نظام
غیرِ سنه جمله پرستش حرام
هرکیم آدون سسله مسه خواردیر
کیم سنی یاددان چئخادا زاردیر
ساقی گئجه می جامی سندن وئرر
اسمینی قوشلاردا سحر سؤیله یر
پرده گوتور بیزلره گوردیر گینن
گر منم اول پرده کی سیندیرگینن
اول فلک عجزین فلکین اوسته ساچ
دنیانین عقدینده بو دنیاده آچ
نسخ ایله بو آیتِ ایامی سن
مسخ ایله بو صورتِ اجرامی سن
وئر قلمه دیل دانیشان سوزلری
سال عدمه یِئر ایلیه ین قرضلری
ظلمتیان ریشه سی بی نور ایله
جوهریان لاردان عَرَض دور ایله
آلتی گوشه کرسینی سیندیرگینان
دوققوز ایاق منبری آتدیرگینان
⚘
(ترجمه شعر نظامی از زبان فارسی به زبان ترکی)