بخش ۶ - خطاب زمین بوس
ای عالم جان و جان عالم
دلخوش کن آدمی و آدم
تاج تو ورای تاج خورشید
تخت تو فزون ز تخت جمشید
آبادی عالم از تمامیت
وآزادی مردم از غلامیت
مولا شده جملهٔ ممالک
توقیع ترا به صحّ ذلک
هم ملک جهان به تو مکرم
هم حکم جهان به تو مسلم
هم خطبهٔ تو طراز اسلام
هم سکهٔ تو خلیفه احرام
گر خطبهٔ تو دمند بر خاک
زر خیزد از او به جای خاشاک
ور سکه تو زنند بر سنگ
کس در نزند به سیم و زر چنگ
راضی شده از بزرگواریت
دولت به یتاق نیزه داریت
میرآخوری تو چرخ را کار
کاه و جو از آن کشد در انبار
آنچ از جو و کاه او نشان است
جو خوشه و کاه کهکشان است
بردی ز هوا لطیف خویی
وز باد صبا عبیر بویی
فیض تو که چشمهٔ حیات است
روزی ده اصل امهات است
پالودهٔ راوق ربیعی
خاک قدم تو از مطیعی
هرجا که دلی است قاف تا قاف
از بندگی تو میزند لاف
چون دست ظفر کلاه بخشی
چون فضل خدا گناه بخشی
باقی است به ملک در سیاست
پیش و پس ملک هست پاست
گر پیش روی چراغ راهی
ور پس باشی جهان پناهی
چون مشعله پیش بین موافق
چون صبح پسین منیر و صادق
دیوان عمل نشان تو داری
حکم عمل جهان تو داری
آنها که در این عمل رئیسند
بر خاک تو عبدُهُ او نویسند
مستوفی عقل و مشرف رای
در مملکت تو کار فرمای
دولت که نشانهٔ مراد است
در حق تو صاحب اعتقاد است
نصرت که عدو ازو گریزد
از سایهٔ دولت تو خیزد
گویی عملت که نور دیده است
از دولت و نصرت آفریده است
با هر که به حکم هم نبردی
بندی کمر هزار مردی
بیآنکه به خون کنی برش را
در دامنش افکنی سرش را
وآنکس که نظر بدو رسانی
بر تخت سعادتش نشانی
بر فتح نویسی آیتش را
واباد کنی ولایتش را
گرچه نظر تو بر نظامی
فرخنده شد از بلند نامی
او نیز که پاسبان کوی است
بر دولت تو خجسته روی است
مرغی که همای نام دارد
چون فرخی تمام دارد
این مرغ که مهر تست مایهش
نشگفت که فرخست سایهش
هر مرغ که مرغ صبحگاه است
ورد نفسش دعای شاه است
با رفعت و قدر نام دارد
بر فتح و ظفر مقام دارد
با رفعت و قدر باد جاهت
با فتح و ظفر سریر و گاهت
عالم همه ساله خرم از تو
معزول مباد عالم از تو
اقبال مطیع و یار بادت
توفیق رفیق کار بادت
چشم همه دوستان گشاده
از دولت شاه و شاهزاده
بخش ۵ - در مدح شروانشاه اخستان بن منوچهر: سر خیل سپاه تاجدارانبخش ۷ - سپردن فرزند خویش به فرزند شروانشاه: چون گوهر سرخ صبحگاهی
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای عالم جان و جان عالم
دلخوش کن آدمی و آدم
هوش مصنوعی: ای عالم، تو جان و روح تمام جهانی و انسان. دل آدمی و انسان را شاد کن.
تاج تو ورای تاج خورشید
تخت تو فزون ز تخت جمشید
هوش مصنوعی: تاج تو از تاج خورشید باارزشتر است و مقام تو بالاتر از تخت جمشید است.
آبادی عالم از تمامیت
وآزادی مردم از غلامیت
هوش مصنوعی: بسط و رونق دنیا به هماهنگی و آزادی انسانها از بندگی و وابستگی است.
مولا شده جملهٔ ممالک
توقیع ترا به صحّ ذلک
هوش مصنوعی: تمام کشورهای جهان به احترام وجود تو، بیدرنگ تسلیم فرمانت شدهاند.
هم ملک جهان به تو مکرم
هم حکم جهان به تو مسلم
هوش مصنوعی: همه دنیا به تو احترام میگذارد و همه چیز به دست تو به راحتی و یقین انجام میشود.
هم خطبهٔ تو طراز اسلام
هم سکهٔ تو خلیفه احرام
هوش مصنوعی: واژههای شما به طرز زیبایی به هم پیوستهاند. подразумевается that سخنرانی تو به نوعی نماد و الگوی اسلام است و همچنین سکهای که تو بر آن حک شدهای، نشان از مقام خلیفه و مسئولیتهایش دارد. به عبارتی دیگر، هم کلام تو و هم نماد مالی تو، نمادهایی از هویت و رهبری اسلامی هستند.
گر خطبهٔ تو دمند بر خاک
زر خیزد از او به جای خاشاک
هوش مصنوعی: اگر خطابهٔ تو بر سرزمین طلا بوسه بزند، از آن جایی که خاکی است، خاشاک (پسماند) به وجود میآید.
ور سکه تو زنند بر سنگ
کس در نزند به سیم و زر چنگ
هوش مصنوعی: اگر سکه تو را بر سنگ بزنند، هیچکس به طلا و نقره دست نخواهد زد.
راضی شده از بزرگواریت
دولت به یتاق نیزه داریت
هوش مصنوعی: به خاطر بزرگواریات، سرنوشت بر من خوشحال شده است، حتی اگر نظرم بر ستایش هم نباشد.
میرآخوری تو چرخ را کار
کاه و جو از آن کشد در انبار
هوش مصنوعی: تو که مسئول کارهای چرخ هستی، کاه و جو باید به انبار منتقل شود.
آنچ از جو و کاه او نشان است
جو خوشه و کاه کهکشان است
هوش مصنوعی: هر چیزی که از علائم و نشانههای زمین به دست میآید، فقط بخشی از واقعیت را نشان میدهد. در حالی که خوشهها و زیباییهای بزرگتر و عمیقتری در کیهان وجود دارند که فراتر از آن بُعد محدود هستند.
بردی ز هوا لطیف خویی
وز باد صبا عبیر بویی
هوش مصنوعی: تو زیبایی و لطافت را از نسیم خوشگوار به ارمغان آوردی و بویی خوش را از باد صبا دریافت کردی.
فیض تو که چشمهٔ حیات است
روزی ده اصل امهات است
هوش مصنوعی: بهشت تو منبع زندگی است و همواره به ما روزی میدهد. این روزی به ما اصل و بنیاد همه چیز را میآموزد.
پالودهٔ راوق ربیعی
خاک قدم تو از مطیعی
هوش مصنوعی: پالودهای که از شیرینی و لطافت خاصی برخوردار است، به خاطر خاک پای تو به وجود آمده و به زیبایی و ارزش تو اشاره دارد.
هرجا که دلی است قاف تا قاف
از بندگی تو میزند لاف
هوش مصنوعی: هرجا که قلبی عاشق است، از عشق و محبت به تو به شدت سخن میگوید و خود را از هر نوع الخدمةای آزاد میپندارد.
چون دست ظفر کلاه بخشی
چون فضل خدا گناه بخشی
هوش مصنوعی: وقتی که دستیافتهای موفقیت مانند کلاه بر سر میگذارند، مانند فضل و رحمت خداوند است که خطاها و گناهان را میبخشد.
باقی است به ملک در سیاست
پیش و پس ملک هست پاست
هوش مصنوعی: در دنیا، همیشه در سیاست و حکمرانی، مهم است که به گذشته و آینده توجه شود؛ زیرا بقا و دوام کشور به تدبیر و مدیریت درست بستگی دارد.
گر پیش روی چراغ راهی
ور پس باشی جهان پناهی
هوش مصنوعی: اگر در جلو چراغی برای هدایت وجود داشته باشد، یا حتی اگر در پس شما پناهی باشد، دنیا به شما کمک خواهد کرد.
چون مشعله پیش بین موافق
چون صبح پسین منیر و صادق
هوش مصنوعی: زمانی که مشعل در جلوی ما قرار دارد، مانند صبحی روشن و صادق است که به روشنی پیش میرود.
دیوان عمل نشان تو داری
حکم عمل جهان تو داری
هوش مصنوعی: تو نشان دهنده رفتار و کردار خود هستی و بر جهان اطراف خود تأثیر میگذاری.
آنها که در این عمل رئیسند
بر خاک تو عبدُهُ او نویسند
هوش مصنوعی: کسانی که در این کار مقام و رهبری دارند، بر خاک تو نام بنده تو را نوشتهاند.
مستوفی عقل و مشرف رای
در مملکت تو کار فرمای
هوش مصنوعی: عقل تو را از نظر بهتری بهرهمند کرده و در کشور تو، تو را به عنوان مدیر و راهنما قرار داده است.
دولت که نشانهٔ مراد است
در حق تو صاحب اعتقاد است
هوش مصنوعی: خوشبختی و نعمت، نشانهی رسیدن به آرزوهاست و در مورد تو ایمان و اعتقاد محکمی وجود دارد.
نصرت که عدو ازو گریزد
از سایهٔ دولت تو خیزد
هوش مصنوعی: یاری و پیروزی به گونهای است که دشمن از آن فرار میکند و از قدرت و حمایت تو ناشی میشود.
گویی عملت که نور دیده است
از دولت و نصرت آفریده است
هوش مصنوعی: عملت همچون نوری است که از نعمت و پیروزی به وجود آمده و تو را در روشنی و سعادتمندی قرار داده است.
با هر که به حکم هم نبردی
بندی کمر هزار مردی
هوش مصنوعی: هر کسی که با او به مبارزه نپرداختی، به اندازه هزار مرد قدرت و استقامت داری.
بیآنکه به خون کنی برش را
در دامنش افکنی سرش را
هوش مصنوعی: بدون آنکه به او آسیبی برسانی، میتوانی او را در آغوش بگیری و آرامش بدهی.
وآنکس که نظر بدو رسانی
بر تخت سعادتش نشانی
هوش مصنوعی: هر کسی که به او توجه و نگاه نمایید، به موفقیت و خوشبختی واقعی خواهد رسید.
بر فتح نویسی آیتش را
واباد کنی ولایتش را
هوش مصنوعی: اگر بر پیروزی خود تأکید کنی و نشان آن را به همگان نشان دهی، به قدرت و نفوذت افزوده میشود.
گرچه نظر تو بر نظامی
فرخنده شد از بلند نامی
هوش مصنوعی: هرچند نگاه تو بر نظامی خوشبخت و معروف افتاد،
اما او به خاطر نام بلندش شناخته شده است.
او نیز که پاسبان کوی است
بر دولت تو خجسته روی است
هوش مصنوعی: او که نگهبان کوچه و خیابان است، به خاطر تو چهرهای خوشبخت و شاداب دارد.
مرغی که همای نام دارد
چون فرخی تمام دارد
هوش مصنوعی: پرندهای که نامش همای است، همچنان که فرخی دارد، تمام ویژگیهای خوب و زیبایی را در خود دارد.
این مرغ که مهر تست مایهش
نشگفت که فرخست سایهش
هوش مصنوعی: این پرنده که نماد عشق توست، از خوشحالی و شادابیاش نشانههای سعادت و خوشبختی را به همراه دارد.
هر مرغ که مرغ صبحگاه است
ورد نفسش دعای شاه است
هوش مصنوعی: هر پرندهای که در صبح زود میخواند، نفسش شبیه دعای یک پادشاه است.
با رفعت و قدر نام دارد
بر فتح و ظفر مقام دارد
هوش مصنوعی: با بلندای بلند و ارزش خود، به پیروزی و موفقیت شهرت دارد و در این مقام درخشان است.
با رفعت و قدر باد جاهت
با فتح و ظفر سریر و گاهت
هوش مصنوعی: با عظمت و ارزشی که داری، همراه با پیروزی و موفقیت، جایگاه و مقام تو بالا میرود.
عالم همه ساله خرم از تو
معزول مباد عالم از تو
هوش مصنوعی: هر سال جهان باید از خوشی تو بهرهمند باشد و به دور از ناامیدی و بیخبری باشد. دنیا باید همیشه از وجود تو شاداب و سرزنده بماند.
اقبال مطیع و یار بادت
توفیق رفیق کار بادت
هوش مصنوعی: اقبال با اراده و یار تو همراه است و موفقیت در کارهایت با تو خواهد بود.
چشم همه دوستان گشاده
از دولت شاه و شاهزاده
هوش مصنوعی: چشم تمام دوستان به خاطر موفقیتهای پادشاه و ولیعهد روشن و پرامید است.
حاشیه ها
1392/04/08 23:07
شکوه
یتاق یعنی پاس و نگبانی و چوکی هم به همین معناست و چوکیده میشود نگهبان
1392/04/09 04:07
شکوه
سریر هم که به معنی اریکه و تخت شاهی و اورنگ است گاهی به معنی رنگین کمان می آید و قوس قزح
1399/08/07 20:11
آریا
مصرع ششم، کلمه "آزادی" اصلاح شود.
1400/05/28 19:07
حمیدرضا
با سپاس، تصحیح شد.