برگردان به زبان ساده
رخشنده شبی چو روز روشن
رو تازه فلک چو سبز گلشن
هوش مصنوعی: شبی روشن و زیباست همانند روز، و چهرهاش تازه و شاداب است مثل گلهای سبز در باغ.
از مرسلههای زر حمایل
زرین شده چرخ را شمایل
هوش مصنوعی: چرخ زندگی در زرق و برق زرین و زیبا نمایان شده است، همچون گنجینهای پر از ارزش و درخشش.
سیاره به دست بند خوبی
بر نطع افق به پایکوبی
هوش مصنوعی: در افق، سیارهای با زیباییهای فراوان و شکوه خاصی، توجهها را به خود جلب میکند و به نوعی در حال رقص و نمایش است.
بر دیو شهاب حربه رانده
لاحول ولا ز دور خوانده
هوش مصنوعی: بر دیو شهاب، شمشیری زده شد و از دور، به هیچ چیز اشاره نکرد.
از نافهٔ شب هوا معنبر
وز گوهر مه زمین منور
هوش مصنوعی: از تاریکی شب نسیمی خوش میوزد و زمین با نور ماه درخشان میشود.
زان گوهر و نافه چرخ ششطاق
پر زیور و عطر کرده آفاق
هوش مصنوعی: این متن به توصیف زیباییهای جهان و آسمان میپردازد. گوهر و عطر این آسمان، مانند جواهراتی هستند که فضا را آراسته و خوشبو کردهاند. آسمان با شکوه و زینتهایش، تمام فضای اطراف را تحت تأثیر قرار داده و آن را زیبا و دلربا ساخته است.
انجم صفتِ دگر گرفته
زیبندگییی ز سر گرفته
هوش مصنوعی: ستارهها زیبایی دیگری را به خود گرفتهاند و زیبایی را از سر گرفتهاند.
صد گونه ستارهٔ شب آهنگ
بنموده سپهر در یک اورنگ
هوش مصنوعی: در آسمان شب، ستارههای مختلفی مانند آهنگی زیبا به نظر میرسند که همه به همراه هم در یک صحنه و منظره واحد نمایش داده شدهاند.
کرده فلک از فلک سواری
رویین دز قطب را حصاری
هوش مصنوعی: آسمان در چرخش خود، همچون سواری با زره، قلعهای برای دزدان در قطب ساخته است.
فرقد به یزک جنیبه رانده
کشتی به جناح شط رسانده
هوش مصنوعی: این بیت به این معنی است که با تلاش و کوشش، کسی توانسته است کشتیاش را به سوی کناره رود برساند. این نشاندهنده یادآوری از قدرت همت و اراده در دستیابی به هدفها و موفقیتهاست.
پروین ز حریر زرد و ازرق
بر سنجق زر کشیده بیرق
هوش مصنوعی: پروین با حریر زرد و آبی، پرچم طلایی را بر روی سنجاقی به نمایش گذاشته است.
مه گرد پرند زر کشیده
پیرایهای از قصب تنیده
هوش مصنوعی: ماه مانند پرندهای زیبا، با جواهراتی از طلا که از ساقههای نی درست شده، زینت داده شده است.
گفتی ز کمان گروههٔ شاه
یک مهره فتاد بر سر ماه
هوش مصنوعی: گفتی که از کمان سلطنت یک نگین بر روی ماه افتاده است.
یا شکل عطارد از کمانش
تیری است که زد بر آسمانش
هوش مصنوعی: شکل عطارد شبیه تیر کمانی است که به سمت آسمان پرتاب شده است.
زهره که ستام زین او بود
خوشخو چو خوی جبین او بود
هوش مصنوعی: زهره که به خاطر زیباییاش خوشخلق است، چون جمال و زیبایی پیشانیاش نیز همینطور است.
خورشید چو تیغ او جهانسوز
پوشیده به شب برهنه در روز
هوش مصنوعی: خورشید مانند تیغی است که سوزاننده جهان است؛ در شب پوشیده و در روز نمایان است.
مریخ به کینه گرم تعجیل
تا چشم عدوش را کشد میل
هوش مصنوعی: مریخ، به خاطر دشمنی و کینهاش، با شتاب و عجله به سمت هدف میآید تا نگاه دشمن را به خود جلب کند.
برجیس به مهر او نگین داشت
کهاقبال جهان در آستین داشت
هوش مصنوعی: برجیس به خاطر محبت او، انگشتر مخصوصی داشت که نشاندهندهی خوشبختی و موفقیت دنیا در دستان او بود.
کیوان مسنی علاقه آویز
تا آهن تیغ او کند تیز
کیوان (با آن رفعتش) شمشیر تیزکُن اوست که از بند شمشیرش آویزان است. (مِسَن: سنگی که شمشیر و چاقو و ... را با آن تیز کنند. عِلاقه: بند شمشیر و کمان و ... کیوان یا زحل را پاسبانِ فلک نیز گویند.)
شاهی که چنین بود جلالش
آفاق مباد بیجمالش
هوش مصنوعی: شاهی که چنین جلال و شکوهی دارد، نباید در جهان بدون زیبایی و جمال و محبتش وجود داشته باشد.
در خدمت این خدیو نامی
ما اعظم شانک، ای نظامی!
هوش مصنوعی: به درخواست تو، ما در خدمت این سرور بزرگ و نامدار هستیم، ای نظامی!
از شکل بروج و از منازل
افتاده سپهر در زلازل
هوش مصنوعی: از وضعیت ستارهها و چرخههای آسمانی که به هم ریخته و ناپایدار شدهاند، خبر میدهد.
عکس حمل از هلال خنده
بر جیب فلک زهی فکنده
هوش مصنوعی: تصویری از حالت خوشحالی و شادابی که مانند هلال ماه بر لباس آسمان نقش بسته و زیبایی خاصی به آن بخشیده است.
گاو فلکی چو گاو دریا
گوهر به گلو دُر از ثریا
هوش مصنوعی: گاو آسمانی مثل گاو دریا، جواهرات با ارزش را به گردن دارد که به مانند دُر از ستارههای برتر آسمان میدرخشند.
جوزا کمر دو رویه بسته
بر تخت دو پیکری نشسته
هوش مصنوعی: دو چهره در جایگاه بالایی نشستهاند و به هم متصلاند. این تصویر نشاندهندهی تضاد و تناقض در وجود آنها است.
هقعه چو کواعب قصب پوش
با هنعه نشسته گوش در گوش
هوش مصنوعی: چشمهای درشت و با زیبایی همچون دختران جوان در کنار هم نشستهاند و به آرامی با یکدیگر صحبت میکنند.
خرچنگ به چنگل ذراعی
انداخته ناخن سباعی
هوش مصنوعی: خرچنگ با ناخن قوی و تیز خود به چنگل سبز و پر از گیاهان نزدیک شده است.
نثره به نثار گوهر افشان
طرفه طرفی دگر زرافشان
هوش مصنوعی: قطرهای از جوهر را در برابر دیگران عرضه کن تا نور آن درخشانی بیافریند و زیبایی را در جای دیگری درخشانتر کند.
جبهه ز فروغ جبهت خویش
افروخته صد چراغ در پیش
هوش مصنوعی: چهره تو مانند نوری درخشنده است که روشنی آن، صد چراغ را روشن کرده و در جلو قرار دارد.
قلبالاسد از اسد فروزان
چون آتش عود عود سوزان
هوش مصنوعی: قلبالاسد، که به معنای شیر دل است، از اسدی است که مانند آتش زبانه میکشد و میسوزد.
عذرا رخ سنبله در آن طرف
بیصرفه نکرد دانهای صرف
سنبله یا خوشه دومین صورت فلکی در آسمان از نظر بزرگی است که نام دیگر آن عذرا یا دوشیزه است. نیز عذرا به معنی زیبا دختر.
انگیخته غفر چون کریمان
سه قرصه به کاسهٔ یتیمان
هوش مصنوعی: خداوند بخشنده و مهربان، مانند انسانهای نیکوکار، به یتیمان کمک میکند و سهمی از نعمتهایش را به آنها میرساند.
میزان چو زبان مرد دانا
بگشاده زبانه با زبانا
هوش مصنوعی: زمانی که شخص دانا و با فهم اگر زبانش را بگشاید، میزان و معیار سخن او نیز به طور واضح و روشنی بیان میشود.
عوا ز سماک هیچ شمشیر
تازی سگ خویش رانده بر شیر
هوش مصنوعی: در اینجا به قدرت و شکوه یک شیر، که نماد شجاعت و جرات است، اشاره شده و نشان میدهد که حتی حیوانات دیگری چون سگان، از ترس یا رقابت، به آن حمله میکنند. این بیانگر این است که هر موجودی ممکن است تلاشی برای برتری یا دفاع از خود داشته باشد، حتی اگر در برابر قدرتی بزرگتر قرار گیرد.
اکلیل به قلب تاج داده
عقرب به کمان خراج داده
هوش مصنوعی: در این بیت، به زیبایی و زینت اشاره شده است. "اکلیل" که به معنای تاج یا زینت است، به قلب درخشش و زیبایی داده، در حالی که "عقرب" به کمان به عنوان یک نماد قدرت و دقت، نوعی مالیات یا خراج را نسبت داده است. به طور کلی، این عبارت به نوعی تضاد و در عین حال هارمونی بین زیبایی و قدرت اشاره میکند.
با صادر و وارد نعایم
بلده دو سه دست کرده قایم
هوش مصنوعی: او با وارد و صادر کردن نعمتها و نعمتهای شهری، به طوری حساب شده و با دقت عمل کرده است.
جدی سر خود چو بز بریده
کهافسانهٔ سربزی شنیده
هوش مصنوعی: انسانی که جدی و با عزم و اراده است، مانند بز بریدهای است که فقط در مورد داستانهایی که دربارهٔ گلابی گفته شده، میشنود و تاثیری از آن نمیپذیرد. این به نوعی نشاندهندهٔ تلاش برای فرار از حواشی و تمرکز بر اهداف واقعی زندگی است.
ذابح ز خطر دهان گرفته
سعد اخبیه را عنان گرفته
هوش مصنوعی: شخصی که میکشد، بعلت خطر، دندانهایش را به کار گرفته و با مهارت کنترل اوضاع را در دست دارد.
بلع ارنه دعای بلعمی بود
در صبح چرا دو دست بنمود؟
هوش مصنوعی: در اینجا پرسشی مطرح شده که چرا در صبح، دو دست به نمایش درآمده است، در حالی که دعای بلعمی به نوعی اشاره به خواستهای دارد. به عبارت دیگر، بیانگر حیرت و جستجوی دلیل از طرف گوینده است.
دلو از کلههای آفتابی
خاموش لب از دهن پر آبی
هوش مصنوعی: دل از سرهای آفتابی خاموش پر است، لبها از دهان آبی پر شدهاند.
بنوشته دو بیت زیرش از زر
کاین هست مقدم آن مؤخر
هوش مصنوعی: این دو بیت به ما میگویند که حقیقتی در آن وجود دارد که برای درک بهتر آن، باید به ترتیب به آن نگاه کرد. یعنی ممکن است چیزی که در ابتدا به نظر میرسد، در واقع در پس خود عمق و معنای بیشتری داشته باشد. در واقع اشاره به این دارد که هر چیز، اعم از اطلاعات یا تجربیات، باید با دقت و توجه بررسی شود تا به درک عمیقتری از آن دست یابیم.
خاتون رشا ز ناقهداری
با بطنالحوت در عماری
هوش مصنوعی: خانم رشا از شتر نشستهای با شکمی بزرگ و پر از راز در خانهای قدیمی و باشکوه، نشسته است.
بر شهرهِ منزل کواکب
اجرام بروج گشته راکب
هوش مصنوعی: در بالای سر منزل، ستارهها در نشانههای آسمانی سوار هستند.
بسته به سه پایهٔ هوایی
بطنالحمل از چهار پایی
هوش مصنوعی: این جمله اشاره به یک ساختار یا وسیلهای دارد که بر روی سه پایه هوایی قرار دارد و در حال حاضر دارای قسمتی است که به شکل بطن و یا شکم حیوانی چهار پا میباشد. میتوان آن را به نوعی به ساختارهایی که نیاز به حمایت دارند و در عین حال از یک پایه محکم برخوردارند، تعبیر کرد.
عیوق به دست زورمندی
برده ز هم افسران بلندی
هوش مصنوعی: یک شخص قدرتمند، عیوق را از دست دیگران که هم قد و قامت او هستند، گرفته است.
وان کوکب دیگپایه کردار
در دیگ فلک فشانده افزار
هوش مصنوعی: در آسمان، ستارهای وجود دارد که نماد کار و عملکرد است و ابزار کار را در دایرهی فلک پراکنده کرده است.
نسرین پرنده پر گشاده
طایر شده واقع ایستاده
هوش مصنوعی: نسرین پرندهای است که بالهایش را باز کرده و در ارتفاع ایستاده است.
شعری به سیاقت یمانی
بیشعر به آستین فشانی
هوش مصنوعی: شعری که به زیبایی و مهارت یمنی نوشته شده، مانند شعری بیمحتواست که به راحتی در آستین جا میشود.
مبسوطه به یک چراغ زنده
مقبوضه دو چشم زاغ کنده
هوش مصنوعی: در اینجا به شعری اشاره شده که به تصویرسازی شب و تاریکی میپردازد. شاعر با بیان یک چراغ به عنوان روشنایی در دل تاریکی، احساس تنهایی و اضطراب را مجسم میکند. همچنین به چشمهای زاغ اشاره دارد که نماد دقت و توجه به جزئیات است. در واقع، این تصویر نشاندهنده کنتراست بین روشنایی و تاریکی، امید و ناامیدی است.
سیاف مجره رنگ شمشیر
انداخته بر قلادهٔ شیر
هوش مصنوعی: سیاف به قلاده شیر، رنگ شمشیر را انداخته است. این اشاره به قدرت و شجاعت شیر دارد که در برابر سلاحها و جنگها نیز مقاوم است. یعنی تقابل بین قدرت و سلطه در ماجرایی است که سیاف به آن پرداخته است.
چون فرد روان ستارهٔ فرد
بر فرق جنوب جلوه میکرد
هوش مصنوعی: چون فردای روشن و درخشان، ستارهای در آسمان جنوب خود را نشان میدهد.
بنشسته سریر بر توابع
ثالث چه عجب به زیر رابع
هوش مصنوعی: بر روی اراضی مرتفع، تختی قرار دارد و این موضوع جای تعجب نیست که در زیر آن مکان، چیز دیگری وجود دارد.
توقیع سماکها مسلسل
گه رامح بوده گاه اعزل
هوش مصنوعی: سماکها در این بیت به معنای ستارگان هستند که به صورت پیوسته در حال حرکتاند. در اینجا اشاره شده که در برخی مواقع این حرکت به آرامی و به خوبی پیش میرود و در برخی دیگر به نوعی از مرتفعترین نقطه خود پایین میآید یا از مقامی عزل میشود. در واقع، به نوعی تغییرات و تحولات در زندگی یا موقعیتها را توصیف میکند.
میکرد سها ز همنشینان
نقادی چشم تیزبینان
هوش مصنوعی: سها (ستاره) به دقت و تیزبینی دیگران در مورد همنشینانش مینگرد و آنها را زیر نظر دارد.
تابان دم گرگ در سحرگاه
چون یوسف چاهی از بن چاه
هوش مصنوعی: در صبحگاه، نوری که از دم گرگ میتابد، مانند یوسف است که از عمق چاه بدرخشد.
پیرامن آن فلکنوردان
پرگار بنات نعش گردان
هوش مصنوعی: درباره آن ستارهنوردان مدار بنات نعش صحبت میشود.
قاری برِ نعش در سواری
کی دور بوَد ز نعشْ قاری؟
هوش مصنوعی: در حالی که قاری (خواننده قرآن) بر روی جسدی است، آیا میتوان انتظار داشت که او از آن جسد دور باشد؟
مجنون ز سر نظاره سازی
میکرد به چرخ حقهبازی
هوش مصنوعی: مجنون به خاطر دیدن زیبایی محبوبش به آسمان نگاه میکرد و در آنجا حرکات مغالطهآمیز و تردستیها را مشاهده میکرد.
بر زهره نظر گماشت اول
گفت ای به تو بخت را معوّل
هوش مصنوعی: او بر چهرهٔ زیبایی نگاهی انداخت و گفت: ای زیبارو، سرنوشت را به دستان تو سپردهام.
ای زهرهٔ روشن شبافروز
ای طالع دولت از تو پیروز
هوش مصنوعی: ای ستارهٔ درخشان و روشنیبخش شب، ای نشانهٔ خوشبختی که از تو قدرت و پیروزی حاصل میشود.
ای مشعلهٔ نشاط جویان
صاحبرصدِ سرودگویان
هوش مصنوعی: ای روشنایی بخش شادی جویان و صاحب نظر از سرودخوانان.
ای در کف تو کلید هر کام
در جرعهٔ تو رحیق هر جام
هوش مصنوعی: ای تو که در دستانت کلید برآورده شدن هر خواسته وجود دارد، در هر جرعهای که از تو میخوریم، گوهری از بهترین خوشیها نهفته است.
ای مهر نگین تاجداری
خاتونِ سرای کامگاری
هوش مصنوعی: ای خورشید زیبای زندگی، بانوی سرزمین موفقیتها و دستاوردها.
ای طیبتی لطیف رایان
خُلق تو عبیر عطر سایان
هوش مصنوعی: ای لطافت تو شبیه عطر خوشبو، خلق و خوی تو مانند عطر تازه و دلانگیز است.
لطفی کن از آن لطف که داری
بگشای در امیدواری
هوش مصنوعی: لطفاً از محبتی که به من داری، در دلگرمی و امید به آینده را باز کن.
زان یار که او دوای جان است
بویی برسان که وقت آن است
هوش مصنوعی: از یاری که علاج درد دل من است، بویی برسان که زمان آن رسیده است.
چون مشتری از افق برآمد
با او ز در دگر درآمد
هوش مصنوعی: زمانی که سیاره مشتری از افق ظاهر شد، ما را به دنیایی دیگر وارد کرد.
کهای مشتری، ای ستارهٔ سعد
ای در همه وعده صادقالوعد
هوش مصنوعی: ای مشتری! ای ستاره نیکبختی، تو در تمام وعدهها راستگو و قابل اعتماد هستی.
ای در نظر تو جانفزایی
در سکهٔ تو جهان گشایی
هوش مصنوعی: تو در نظر من زیبا و جانفزا هستی، و در وجود تو مثل سکهای که جهانی را در خود دارد، همهچیز را میتوان یافت.
ای منشی نامهٔ عنایت
بر فتح و ظفر ترا ولایت
هوش مصنوعی: ای منشی! نامهای از لطف و مهربانی به تو میرسد که شروع آن پیروزی و موفقیت تو را در بر دارد.
ای راست به تو قرار عالم
قایم به صلاح کار عالم
هوش مصنوعی: ای کسی که به خاطر تو جهان پایدار است و به بهبود کارهای دنیا وابسته است.
ای بخت مرا بلندی از تو
دل را همه زورمندی از تو
هوش مصنوعی: ای بخت من، تمام امید و قوت دل من از توست.
در من به وفا نظارهای کن
ور چارهات هست چارهای کن
هوش مصنوعی: به من توجهی کن و به وفا نگاهی بینداز، اگر برایت راه حلی وجود دارد، آن را در پیش بگیر.
چون دید که آن بخار خیزان
هستند ز اوج خود گریزان
هوش مصنوعی: زمانی که دید که آن بخارها در حال بالا رفتن هستند، به خاطر بلندی خود فرار میکنند.
دانست کزان خیال بازی
کارش نرسد به چاره سازی
هوش مصنوعی: او متوجه شد که با خیالپردازی و سرگرمی نمیتواند به راهحل و چارهسازی برسد.
نالید در آن که چاره ساز است
از جمله وجود بینیاز است
هوش مصنوعی: در آن زمان که کسی در عذاب و درد است، تنها کسی که میتواند به او کمک کند و او را نجات دهد، همان وجود بینیاز و قدرت مطلق است.
گفت ای در تو پناهگاهم
در جز تو کسی چرا پناهم
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر این است که گوهر وجود فردی برای شاعر بهعنوان پناهگاهی امن و مطمئن است. شاعر به نوعی احساس وابستگی و نیاز به وجود او دارد و بیان میکند که در عالم وجود هیچ کسی را بهعنوان پناهگاه مناسب نمیشناسد. در واقع، شاعر میخواهد بگوید که در چشمان معشوق خود آرامش و امنیت را پیدا کرده و به همین دلیل او را بر دیگران ترجیح میدهد.
ای زهره و مشتری غلامت
سر نامهٔ نام جمله نامت
هوش مصنوعی: ای زهره و مشتری، من به تو خدمت میکنم و تمام نامهای خوب را به عنوان نام تو مینویسم.
ای علم تو بیش از آنکه دانند
و احسان تو بیش از آنکه خوانند
هوش مصنوعی: ای علم تو به حدی است که از آنچه مردم میدانند فراترست و نیکیهایت به مراتب بیشتر از آن است که دیگران تو را برمیشمارند.
ای بندگشای جمله مقصود
دارای وجود و داور جود
هوش مصنوعی: ای کسی که همه دشواریها را برطرف میکنی و تمام خواستهها با وجود تو به تحقق میپیوندد و بخشندهای که حکم و قضاوت میکنی.
ای کار برآور بلندان
نیکو کنِ کار مستمندان
هوش مصنوعی: ای خدای بزرگ، کارهای خیر را برای نیازمندان به خوبی انجام بده.
ای ما همه بندگان در بند
کس را نه به جز تو کس خداوند
هوش مصنوعی: ما همه بندگان هستیم و هیچ کس غیر از تو را نمیپرستیم، ای خداوند.
ای هفت فلک فکندهٔ تو
ای هر که به جز تو بندهٔ تو
هوش مصنوعی: ای آسمانهای هفتگانه! تو زیر سایهٔ وجود او هستی و هر کسی جز او، بندهٔ اوست.
ای شش جهت از بلند و پستی
مملوک ترا به زیردستی
هوش مصنوعی: ای تمامی جهات از بالا و پایین، تمامی این مراحل و اوضاع تحت اختیار توست.
ای گر بصری به تو رسیده
بی دیده شده چو در تو دیده
هوش مصنوعی: اگر کسی به تو نگاه کند و تو را ببیند، انگار که همه چیز در تو نهفته است و او از طریق تو به بصیرتی عمیق دست مییابد.
ای هر که سگ تو، گوهرش پاک
وای هر که نه با تو، بر سرش خاک
هوش مصنوعی: ای کسی که وفادار و پاکی همانند یک جواهر داری، و هر کس که با تو نیست و به تو وفادار نیست، به او بیمقداری و بیاحترامی خواهد بود.
ای خاک من از تو آب گشته
بنگر به من خراب گشته
هوش مصنوعی: ای خاک وطن من، تو با بارش باران و زندگی در تو رشد کردهای، الان من را ببین که چقدر دردمند و خراب شدهام.
مگذار که عاجزی غریبم
از رحمت خویش بینصیبم
هوش مصنوعی: مگذار که من دردمند و غریب از بخشش و رحمت تو بیبهره بمانم.
آن کن ز عنایت خدایی
کاید شب من به روشنایی
هوش مصنوعی: بر من لطف کن تا شب تار من به روشنی تبدیل شود.
روزم به وفا خجسته گردد
بختم ز بهانه رسته گردد
هوش مصنوعی: روز من با وفا و خوبی سپری میشود و سرنوشتم از هر عذر و بهانهای آزاد میشود.
چون یک به یک این سخن فرو گفت
در گفتن این سخن فرو خفت
هوش مصنوعی: وقتی که او یکی یکی این حرفها را زد، به آرامی در گفتن همین حرفها به خواب رفت.
در خواب چنان نمود بختش
کز خاک بر اوج شد درختش
هوش مصنوعی: در خواب، چنان به نظر آمد که شانس او باعث شد تا درختش از خاک به اوج و بلندی برسد.
مرغی بپریدی از سر شاخ
رفتی برِ او به طبعِ گستاخ
هوش مصنوعی: پرندهای از بالای درخت پرید و به سمت او رفت، با طبعی شجاع و بیپروا.
گوهر ز دهن فرو فشاندی
بر تارک تاج او نشاندی
هوش مصنوعی: تو یک گوهر با ارزش از دهن خود بیرون ریختی و آن را بر تاج او قرار دادی.
بیننده ز خواب چون درآمد
صبح از افق فلک برآمد
هوش مصنوعی: زمانی که بیننده از خواب بیدار میشود، صبح از افق آسمان سر برمیآورد.
چون صبح ز روی تازهرویی
میکرد نشاط مهرجویی
هوش مصنوعی: هنگامی که صبح به خاطر چهرهی زیبا و شاداباش سر میزند، احساس شادی و شوق به جستجوی خورشید (مهر) در دل ایجاد میشود.
زان خواب مزاج بر گرفته
زان مرغ چو مرغ پر گرفته
هوش مصنوعی: از آن خواب که بر مزاج تاثیر گذاشته، مانند پرندهای که بالهایش گرفته شده است.
در عشق که وصل تنگ یاب است
شادی به خیال، یا به خواب است
هوش مصنوعی: در عشق، برخورداری از وصال و نزدیکی سخت و دشوار است؛ بنابراین شادی یا در تخیلات و خیالات آدمی است، یا در خواب و آرزوها.