گنجور

بخش ۴۹ - بزم‌آرائی خسرو

چهارم روز مجلس تازه کردند
غناها را بلند آوازه کردند
به بخشیدن در آمد دست دریا
زمین گشت از جواهر چون ثریا
ملک چون شد ز نوش ساقیان مست
غم دیدار شیرین بردش از دست
طلب فرمود کردن باربد را
و زو درمان طلب شد درد خود را

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چهارم روز مجلس تازه کردند
غناها را بلند آوازه کردند
هوش مصنوعی: در روز چهارم، جشن و شادمانی را با صدای بلند آغاز کردند و به نمایش گذاشتند.
به بخشیدن در آمد دست دریا
زمین گشت از جواهر چون ثریا
هوش مصنوعی: دریا با بخشش خود، دست به کار آمد و زمین را با جواهراتش مانند ستاره‌ای در آسمان آراسته ساخت.
ملک چون شد ز نوش ساقیان مست
غم دیدار شیرین بردش از دست
هوش مصنوعی: وقتی ملک از شراب ساقیان مست شد، غم دیدار آن یار شیرین او را از یاد برد.
طلب فرمود کردن باربد را
و زو درمان طلب شد درد خود را
هوش مصنوعی: از باربد خواستند تا درد خود را درمان کند و او به درخواست آنها پاسخ داد.