بخش ۲۱ - نمودن شاپور صورت خسرو را بار دوم
چو بر زد بامدادن بور گلرنگ
غبار آتشین از نعل بر سنگ
گشاد از گنج در هر کنج رازی
چو دریا گشت هر کوهی طرازی
دگر ره بود پیشین رفته شاپور
به پیشآهنگ آن بکران چون حور
همان تمثال اول ساز کرده
همان کاغذ برابر باز کرده
رسیدند آن بتان با دلنوازی
بر آن سبزه چو گل کردند بازی
زده بر ماه خنده، بر قصب راه
پرند آن قصبپوشانِ چون ماه
نشاطی نیم رغبت مینمودند
به تدریج اندکاندک میفزودند
چو در بازی شدند آن لعبتان باز
زمانه کرد لعبتبازی آغاز
دگر باره چو شیرین دیده بر کرد
در آن تمثال روحانی نظر کرد
به پرواز اندر آمد مرغ جانش
فرو بست از سخن گفتن زبانش
بوَد سرمست را خوابی کفایت
گل نم دیده را آبی کفایت
به یاران بانگ بر زد کاین چه حالست
غلط میکرد خود را کاین خیالست
به سروی زان سهی سروان بفرمود
که آن صورت بیاور نزد من زود
برفت آن ماه و آن صورت نهان کرد
به گِل خورشید پنهان چون توان کرد؟
بگفت این در پری برمیگشاید
پری زین سان بسی بازی نماید
وز آنجا رخت بربستند حالی
ز گلها سبزه را کردند خالی
بخش ۲۰ - نمودن شاپور صورت خسرو را بار اول: چو مشگینجعدِ شب را شانه کردندبخش ۲۲ - نمودن شاپور صورت خسرو را بار سوم: شباهنگام کاین عنقای فرتوت
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چو بر زد بامدادن بور گلرنگ
غبار آتشین از نعل بر سنگ
در این بیت خورشید به اسبی بور و سرخفام تشبیه شده که از نعلش و تاختنش، غبار نور و آتش از سنگ کوه و دشت میجهد.
رسیدند آن بتان با دلنوازی
بر آن سبزه چو گل کردند بازی
بازی در اینجا یعنی رقص
زده بر ماه خنده، بر قصب راه
پرند آن قصبپوشانِ چون ماه
یعنی پرند آن زیبارویان از زیر قصب، بر ماه خنده میزد و از ماه درخشانتر بود. (پرند، حریر و ابریشم بینقش است اما در اینجا منظور پوست و سپیدی تن آن ماهرویان است. و قصب پارچهٔ نازک است که آنسوی آن پیداست)
نشاطی نیم رغبت مینمودند
به تدریج اندکاندک میفزودند
نشاط و رقص ملایمی شروع کردند و به تدریج آنرا گرمتر میکردند.
حاشیه ها
1394/08/10 23:11
ملک
گُل نم دیده یا گِل نم دیده
1403/02/14 23:05
فرهود
گِلی خوشبوی در حمام روزی
رسید از دست محبوبی به دستم
1395/09/18 08:12
امید صالحی
«چو بر زد بامدادان بور گلرنگ...» (نسخه مرحوم دستگردی)
1402/09/04 20:12
سید محسن
درود بر ادیبان---گِل نم دیده درست به نظر میرسد--چون گُل را با شبنم می ارایند