اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چو آمد زلف شب در عطر سایی
به تاریکی فرو شد روشنایی
هوش مصنوعی: وقتی زلف شب به عطر درختان میآید، نور در تاریکی غرق میشود.
برون آمد ز پرده، سِحرسازی
ششاندازی به جای شیشهبازی
هوش مصنوعی: از پرده بیرون آمد، جادوگری که با شش انگشتش کار میکند و به جای بازی با شیشه، سحر و جادو میکند.
به طاعتخانه شد خسرو کمر بست
نیایش کرد یزدان را و بنشست
هوش مصنوعی: خسرو به خانه عبادت رفت و کمر خود را محکم بسته، پس از آن به پروردگار دعا و نیایش کرد و سپس نشست.
به برخورداری آمد خواب نوشین
که بر ناخورده بود از خواب دوشین
هوش مصنوعی: خواب شیرین و لذیذی به وجود آمد که از خواب دلپذیر شب گذشته بیخبر بود.
نیای خویشتن را دید در خواب
که گفت ای تازهخورشیدِ جهانتاب
در خواب نیاکان خود را دید که اینگونه خطابش کردند : ای خورشید نوظهور جهان تاب
اگر شد چار مولای عزیزت
بشارت میدهم بر چار چیزت
هوش مصنوعی: اگر چهار مولای عزیزت به تو بشارت دهد، چهار چیز را برایت خبر میدهم.
یکی چون ترشیِ آن غوره خوردی
چو غوره زان ترشرویی نکردی
هوش مصنوعی: وقتی که تو به طعم ترش انگور نارس عادت کردی، چرا از طعم تلخ آن ناراحت نشدی؟
دلآرامی تو را در بر نشیند
کزو شیرینتری دوران نبیند
هوش مصنوعی: دل آرامش تو را در آغوش میکشد، آرامشی که هیچ زمان شیرینتر از آن را تجربه نکرده است.
دوم چون مَرکبت را پی بریدند
وزان بر خاطرت گردی ندیدند
هوش مصنوعی: وقتی که دوشمونهات را برداشتند و به خاطر رساندن یاد و فکر تو، بیخبر بودند.
به شبرنگی رسی، «شبدیز» نامش
که صرصر درنیابد گَردِ گامش
هوش مصنوعی: به رنگ شب، اسبی به نام شبدیز وجود دارد که به قدری سریع و سبکبال است که هیچ بادی نمیتواند گرد و غبار ناشی از حرکتش را براند.
سِیُم چون شه به دهقان داد تختت
وزان تندی نشد شوریده بختت
هوش مصنوعی: زمانی که پادشاه را در اختیار دهقان قرار دادی، اگر در این مسیر شتابزده عمل کنی، ممکن است به سرنوشت شوم دچار شوی.
به دست آری چنان شاهانه تختی
که باشد راست چون زریندرختی
هوش مصنوعی: به دست آوردن یک مقام یا موقعیت بلندمرتبه که به اندازهای با ارزش و درست باشد که مانند درختی زرین است.
چهارم چون صبوری کردی آغاز
در آن پرده که مطرب گشت بیساز
هوش مصنوعی: وقتی که صبر و تحمل به خرج دادی و شروع به پذیرش شرایط کردی، آن زمان است که موسیقی زندگی بدون نیاز به ابزار و ساز شروع میشود.
نوا سازی دهندت «باربد» نام
که بر یادش گوارد زهر در جام
هوش مصنوعی: باربد، هنرمند مشهور موسیقی، نواهای زیبایی را مینوازد که یاد او همیشه در ذهنها باقی میماند، حتی اگر زهر در جام ریخته شود.
به جای سنگ، خواهی یافتن زر
به جای چار مهره، چار گوهر
هوش مصنوعی: اگر به جای سنگهای بیارزش، به جستجوی چیزهای ارزشمند باشی، به جای مهرههای ساده، جواهرات باارزش را پیدا خواهی کرد.
ملکزاده چو گشت از خواب بیدار
پرستش کرد یزدان را دگر بار
هوش مصنوعی: بعد از اینکه پسر شاه از خواب بیدار شد، دوباره به پرستش خداوند پرداخت.
زبان را روز و شب خاموش میداشت
نمودار نیا را گوش میداشت
هوش مصنوعی: زبان را در طول روز و شب ساکت نگه میداشت و به نمایشها گوش میداد.
همه شب با خردمندان نخفتی
حکایت باز پرسیدی و گفتی
هوش مصنوعی: تمام شب را بیدار ماندی و با دانایان گفتوگو کردی و داستانها را پرسیدی و شنیدی.
حاشیه ها
"چو آمد زلف شب در عطر سایی" صحیح است
1399/05/21 05:08
امیرشریعتی
لطفا در بیت دهم و چهاردهم فاصله بین کلمات گذاشته شود.
بیت دهم " گرد گامش" یعنی گرد و خاک قدم اسب
و
بیت چهاردهم " باربد نام" یعنی نامش باربد است
با تشکر
1399/09/13 14:12
علی کهربایی
به گمان من (و به استناد لغت نامه دهخدا «شش اندازی به جای شیشه بازی» به معنی « ماه به جای خورشید » است. لطفا اگر اشتباه می کنم اصلاحم کنید.
دربیت " که صرصر درنیابد گرد گامش"
صرصر به معنی تند باد هست ؛ و معنی مصرع می شه تند باد هم به گرد پاش نمی رسه.
1402/07/09 19:10
شهریار همتی
با سلام بعد از بیت ۹ این بیت را من در نسخه ای دیده ام که اینجا درج نگردیده
بدست آری چنان شاهانه تختی
که باشد راست چون زرین درختی
شیشهباز کسی است که برای نمایش در حین رقص، ساغرها یا گویهای شیشهای را پیاپی به هوا اندازد و بگیرد.
در اینجا کنایه از خورشید است.
درود بر ادیبان---شش اندازی یعنی تخته نرد بازی و یا یک بازی شبیه تخته نرد بوده است و شیشه بازی یعنی دیدن نور خورشید از پشت شیشه های رنگین که در پنجره های شاهانه قدیم وجود داشته است--در مجموع کنایه از شب و روز است