گنجور

بخش ۱۷ - به خواب دیدن خسرو نیای خویش انوشیروان را

چو آمد زلف شب در عطر سایی
به تاریکی فرو شد روشنایی
برون آمد ز پردهْ سِحرسازی
شش‌اندازی به جای شیشه‌بازی
به طاعت‌خانه شد خسرو کمر بست
نیایش کرد یزدان را و بنشست
به برخورداری آمد خواب نوشین
که بر ناخورده بود از خواب دوشین
نیای خویشتن را دید در خواب
که گفت ای تازه‌خورشیدِ جهان‌تاب
اگر شد چار مولای عزیزت
بشارت می‌دهم بر چار چیزت
یکی چون ترشیِ آن غوره خوردی
چو غوره زان ترش‌رویی نکردی
دل‌آرامی تو را در بر نشیند
کزو شیرین‌تری دوران نبیند
دوم چون مرکبت را پی بریدند
وزان بر خاطرت گردی ندیدند
به شب‌رنگی رسی «شبدیز» نامش
که صرصر درنیابد گَردِ گامش
سِیُم چون شه به دهقان داد تختت
وزان تندی نشد شوریده بختت
به دست آری چنان شاهانه تختی
که باشد راست چون زرین‌درختی
چهارم چون صبوری کردی آغاز
در آن پرده که مطرب گشت بی‌ساز
نوا سازی دهندت باربد نام
که بر یادش گوارد زهر در جام
به جای سنگ خواهی یافتن زر
به جای چار مهره چار گوهر
ملک‌زاده چو گشت از خواب بیدار
پرستش کرد یزدان را دگر بار
زبان را روز و شب خاموش می‌داشت
نمودار نیا را گوش می‌داشت
همه شب با خردمندان نخفتی
حکایت باز پرسیدی و گفتی

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

حاشیه ها

1391/11/22 22:01
پورحیدری

"چو آمد زلف شب در عطر سایی" صحیح است

1399/05/21 05:08
امیرشریعتی

لطفا در بیت دهم و چهاردهم فاصله بین کلمات گذاشته شود.
بیت دهم " گرد گامش" یعنی گرد و خاک قدم اسب
و
بیت چهاردهم " باربد نام" یعنی نامش باربد است
با تشکر

1399/09/13 14:12
علی کهربایی

به گمان من (و به استناد لغت نامه دهخدا «شش اندازی به جای شیشه بازی» به معنی «‌ ماه به جای خورشید » است. لطفا اگر اشتباه می کنم اصلاحم کنید.

1399/12/19 15:02
فروزان

دربیت " که صرصر درنیابد گرد گامش"
صرصر به معنی تند باد هست ؛ و معنی مصرع می شه تند باد هم به گرد پاش نمی رسه.

1402/07/09 19:10
شهریار همتی

با سلام بعد از بیت ۹ این بیت را من در نسخه ای دیده ام که اینجا درج نگردیده

بدست آری چنان شاهانه تختی

که باشد راست چون زرین درختی

1402/09/26 03:11
فرهود

شیشه‌باز کسی است که برای نمایش در حین رقص، ساغرها یا گوی‌های شیشه‌ای را پیاپی به هوا اندازد و بگیرد.

در اینجا کنایه از خورشید است.

1402/09/04 17:12
سید محسن

درود بر ادیبان---شش اندازی یعنی تخته نرد بازی و یا یک بازی شبیه تخته نرد بوده است و شیشه بازی یعنی دیدن نور خورشید از پشت شیشه های رنگین که در پنجره های شاهانه قدیم وجود داشته است--در مجموع کنایه از شب و روز است