بخش ۱۵ - عشرت خسرو در مرغزار و سیاست هرمز
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
خوانش ها
بخش ۱۵ - عشرت خسرو در مرغزار و سیاست هرمز به خوانش فاطمه زندی
حاشیه ها
که با فرزند از اینسان رفت بازی
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
مصراع"ز بند قراضه برنخیزند"
ناقص است
زبند یک قراضه بر نخیزند
دوستان من یه سوال دارم. من به ادبیات فارسی علاقه مندم اما فارسی ام زیاد خوب نیست کسی هم اطرافم نیست که به فارسی تسلط داشته باشه که در معنی و فهم کمکم کنه.آیا وبسایتی میشناسید که معنی شعرهای فارسی رو داشته باشه؟با تشکر
شیرین جان واژه برخوان که واژه همان افرینش است صد بار انگلیسی و فرانسه را خوب خواندم اما هیچ فارسی نشدند که نشدند گویی صدای پورسینا ، اسفندیار ،فرشوشتر وشیخ خرقانی میاید از پشت سالیان و تورا می خوانند که دررسی و بررسی ، خوشحالم از تصمیمت
نوشانوش ععنی نوش جان گفتن در مجلس شرابخواری
صراحی به معنی ظرف شراب است ،ظرف شکم داری که دهانه تنگی دارد و بسیار ظریف است و ضرب المثل سنگ و صراحی کنایه از سختی سنگ و ظرافت شیشه دارد
با سلام.یک سوال داشتم ایرانیان که در زمان ساسانیان مسلمان نبودند.چرا دو بیت اخر از مسلمانی و .... اسم برده شده؟
خطاب به جناب مینا
منظور از مسلمان در این شعر مقایسه زرتشتی و اسلام است مثلا:
جهان ز آتش پرستی شد چنان گرم
که بادا زین مسلمانی ترا شرم
که اینجا در مصراع دوم شخص منادا قرار گرفته
کنون گر خون صد مسکین بریزند
ز بند قراضه برنخیزند
در این بیت کلمه «یک» از مصراع دوم جا افتاده است
کنون گر خون صد مسکین بریزند
ز بند یک قراضه برنخیزند
منظور از «ز بند یک قراضه بر نخیزد» دقیقا چیست؟
در جواب مینا:
نظامی داره ساسانیان رو با دوره خودش مقایسه میکنه و میگه که زمان ساسانیان که زرتشتی بودن این طوری با عدل و انصاف برخورد میکرده پادشاهشون ولی در زمان حال که مسلمانان روی کار هستن با عدل و انصاف حکمرانی نمیشه
در جواب طهماسبی:
یعنی حتی اندکی زر خرج نمیشه
در جواب مهدی:
یعنی حتی اندکی زر خرج نمیشه
به گرداگرد آن ده ، سبزه نو
بر آن سبزه بساط افکنده ( افکند ) خسرو
اینطوری باید درست باشه .. افکند ؛ بد معنیه
با تشکر
ببخشید ، افکنده بد معنیه ... امکان ویرایش بذارید برای متن های ارسال شده خیلی خوبه
مسلمانیم ما او گبر نام است
گر این گبری مسلمانی کدام است..
مسلمانیم و او را گبر نام است ... بهتره چون " نیم " بیانگر " ما " هست
چو خورشید از حصار لاجوردی
علم زد بر سر دیوار ، زردی
بعد از دیوار ؛ ویرگول لازمه!
لطفا معنی مصراع ( به زبر پر طوطی خایه ی زر) را بگویید . سپاس
آیا کلمه «براشت» در بیت
شب انگشت سیاه از پشت براشت
ز حرف خاکیان انگشت برداشت
نباید به «برداشت» تغییر کند؟
جامی » هفت اورنگ » سلامان و ابسال » بخش ۱۹ - آغاز مقال در شرح صورت حال سلامان و ابسال/
جامی هم تقریبا همین مضمون را در حکایتی نقل فرمودن.
ً.......................
نکته ای خوش گفته است آن دوربین
عدل دارد ملک را قایم نه دین
کفر کیشی کو به عدل آید فره
ملک را از ظالم دیندار به
یعنی اونی که مسلمون نبود ولی عدل رو رعایت میکرد. بهتر از آدمهای زمان ما هست که القابشون ، احیانا چند سطره، ولی آقا زادشون ، چه بیدادها که نمیکنه....
مسلمانیم ما، او گبر نام است
گراین گبری!مسلمانی کدام است؟؟؟!!!
کفر کیشی کو به عدل آید فره
ملک را از ظالم دیندار به
این جملات رو باید با طلا نوشت و به دیوار زد.
و البته آویزه گوش و نصب العین و نمیدونم (سواد کمم اجازه نمیده بیشتر از زبون حضرات، درافشانی کنم )
به زیر پر طوطی ... یعنی زاغ سیاه شب، زیر پر طوطی سبز رنگ آسمان، تخم زرین خورشید را گذاشت. (از حاشیه وحید دستگردی)
لطفا اشتباه تایپی مصراع اول را تصحیح فرمایید
شب انگشت سیاه از پشت براشت
لطفا واژهء " براشت" را به " برداشت " تصحیح کنید..
لطفا اشتباه تایپی مصراع اول را تصحیح فرمایید
شب انگشت سیاه از پشت براشت
لطفا واژهء " براشت" را به " برداشت " تصحیح کنید..
غور.نام ولایتی معروف نزدیک قندهار، در میان خراسان قریب به غزنین و غرجستان است. غلام غوری
شب انگشت سیاه از پشت برداشت: انگشت به کسر الف یعنی زغال شب مانند شخصی است که بار زغال را از پشت به زمین گذاشته.
ز حرف خاکیان انگشت برداشت: انگشت خود را از حرف خاکیان(زمین) برداشت. انگشت گذاشتن کنایه از ایراد گرفتن به حرف کسی است انگشت برداشتن متضاد آن است یعنی دست از ایراد گرفتن برداشت.
شماره: