بخش ۱۰۰ - در یاد کردن دوره زندگی پس از مرگ
دگر ره گفت «بعد از زندگانی
به یاد آرم حدیث این جهانی»
جوابش داد پیرِ دانشآموز
که «ای روشنچراغِ عالمافروز
تو آن نوری که پیش از صحبت ِ خاک
ولایت داشتی بر بام افلاک
ز تو گر باز پرسند آن نشانها
نیاری هیچ حرفی یاد از آنها
چو روزی بگذری زین محنتآباد
از آن ترسم کز این هم ناوری یاد
کسی کاو یاد نارد قصهٔ دوش
تواند کردن امشب را فراموش»
بخش ۹۹ - در چگونگی دیدار کالبد در خواب: دگر ره گفت اگر جان هست حاصلبخش ۱۰۱ - چگونگی زمین و هوا: دگر ره گفت کز دور فلکخیز
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دگر ره گفت «بعد از زندگانی
به یاد آرم حدیث این جهانی»
هوش مصنوعی: شخصی دیگر میگوید: «پس از مرگ، به یاد میآورم که در این دنیا چه تجربیاتی داشتهام.»
جوابش داد پیرِ دانشآموز
که «ای روشنچراغِ عالمافروز
هوش مصنوعی: پیر دانا به او گفت: «ای نور روشن کننده جهان»
تو آن نوری که پیش از صحبت ِ خاک
ولایت داشتی بر بام افلاک
هوش مصنوعی: تو نوری هستی که پیش از آنکه با خاک سر و کار داشته باشی، در آسمانها درخشان بودی.
ز تو گر باز پرسند آن نشانها
نیاری هیچ حرفی یاد از آنها
هوش مصنوعی: اگر از تو درباره آن نشانهها بپرسند، هیچ حرفی از آنها را به یاد نخواهی آورد.
چو روزی بگذری زین محنتآباد
از آن ترسم کز این هم ناوری یاد
هوش مصنوعی: شبی که از این دنیای پر از درد و رنج بگذری، نگرانم که فراموش کنی حتی این دشواریها را.
کسی کاو یاد نارد قصهٔ دوش
تواند کردن امشب را فراموش»
هوش مصنوعی: اگر کسی یاد نکند داستان شب گذشته را، میتواند امشب را فراموش کند.