بخش ۲۶ - گفتار افلاطون
فلاطون که بر جمله بود اوستاد
ز دریای دل گنجِ گوهر گشاد
که روشنخرد پادشاهِ جهان
مباد از دلش هیچ رازی نهان
ز دولت به هر کار یاریش باد
گذر بر رهِ رستگاریش باد
حدیثی که پرسد دل پاک او
بگوییم و ترسیم از ادراک او
ز حرف خطا چون نداریم ترس؟
که از لوح نادیده خوانیم درس
در اندیشهٔ من چنان شد درست
که ناچیز بود آفرینش نخست
گر از چیز چیز آفریدی خدای
ازل تا ابد مایه بودی به جای
تولد بود هر چه از مایه خاست
خدایی جدا کدخدایی جداست
کسی را که خواند خرد کارساز
به چندین تولد نباشد نیاز
جداگانه هر گوهری را نگاشت
که در هیچ گوهر میانجی نداشت
چو گوهر به گوهر شد آراسته
خلاف از میان گشت برخاسته
از آن سرکشان مخالفگرای
بدین سروری کرد شخصی به پای
اگر گیری از پر موری قیاس
توان شد بدان عبرت ایزدشناس
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
فلاطون که بر جمله بود اوستاد
ز دریای دل گنجِ گوهر گشاد
هوش مصنوعی: فلاطون، که معلمی برجسته بود، از عمق احساساتش دانشی ارزشمند و گرانبها را به دیگران منتقل کرد.
که روشنخرد پادشاهِ جهان
مباد از دلش هیچ رازی نهان
هوش مصنوعی: هرگز نباید پادشاهی با خرد و فهم بالا از دلش هیچ رازی را پنهان کند.
ز دولت به هر کار یاریش باد
گذر بر رهِ رستگاریش باد
هوش مصنوعی: امیدوارم که از نعمت و برکت در هر کاری بهرهمند شود و به سوی راهی که به سعادت و خوشبختی میرسد، هدایت گردد.
حدیثی که پرسد دل پاک او
بگوییم و ترسیم از ادراک او
هوش مصنوعی: دل پاک او سوالاتی دارد که باید درباره آنها صحبت کنیم و توانایی درک او را نشان دهیم.
ز حرف خطا چون نداریم ترس؟
که از لوح نادیده خوانیم درس
هوش مصنوعی: چرا از گفتن اشتباهات نترسیم؟ که از دانستنیهای پنهان، آموزه میگیریم.
در اندیشهٔ من چنان شد درست
که ناچیز بود آفرینش نخست
هوش مصنوعی: در ذهن من بهدرستی اینگونه شکل گرفت که آفرینش اولیه بسیار بیاهمیت و ناچیز است.
گر از چیز چیز آفریدی خدای
ازل تا ابد مایه بودی به جای
هوش مصنوعی: اگر هر چیزی را از چیزهای دیگر خلق کردهای، پس خداوند ازلی و ابدی باید منبع همه چیز باشد.
تولد بود هر چه از مایه خاست
خدایی جدا کدخدایی جداست
هوش مصنوعی: هر چیزی که از ذات خداوند نشأت بگیرد، تولدی تازه است و از این رو، به طور طبیعی با مفهوم خدایی همراه است. اما باید توجه داشت که خدایی و کدخدایی دو امر متفاوت هستند و میان آنها فاصله وجود دارد.
کسی را که خواند خرد کارساز
به چندین تولد نباشد نیاز
هوش مصنوعی: کسی که به دانایی و خرد دست یافته باشد، دیگر نیازی به زاد و ولدهای گوناگون و به دنیا آمدنهای متعدد نخواهد داشت.
جداگانه هر گوهری را نگاشت
که در هیچ گوهر میانجی نداشت
هوش مصنوعی: هر گوهر و سنگ قیمتی ویژگیها و کیفیت خاص خود را دارد و هیچکدام از آنها به واسطهی چیز دیگری قابل تعریف و ارزیابی نیستند.
چو گوهر به گوهر شد آراسته
خلاف از میان گشت برخاسته
هوش مصنوعی: زمانی که گوهرهای درخشان به هم پیوستند و درخشششان نمود پیدا کرد، تمام کدورتها و اختلافات به تدریج از بین رفتند و برطرف شدند.
از آن سرکشان مخالفگرای
بدین سروری کرد شخصی به پای
هوش مصنوعی: یک فرد سرکش و مخالف به دلیل رفتارهایش به عنوان یک شخصیت برجسته شناخته شد و این مسئله به نوعی به درک و پذیرش او از موقعیتش نسبت به دیگران مربوط میشود.
اگر گیری از پر موری قیاس
توان شد بدان عبرت ایزدشناس
هوش مصنوعی: اگر تو بر اساس پر یک مورچه قضاوت و مقایسه کنی، میتوانی از این موضوع عبرتی از خداوند بیاموزی.