گنجور

بخش ۲۵ - گفتار هرمس

چو قفل‌آزمایی به هرمس رسید
ز زنجیر خایی درآمد کلید
از آن پیشتر کان گره باز کرد
سخن بر دعای شه آغاز کرد
که بر هر چه شاید گشادن ز بند
دل و رای شه باد فیروزمند
فلک باد گردنده بر کام او
مگر داد از این خسروی نام او
چو شه را چنین آمده‌ست اختیار
که نُقلی دهد شاخ هر میوه بار
مرا هم ز فرمان نباید گذشت
کنون سوی پرسش کنم بازگشت
از آنگه که بردم به اندیشه راه
در این طاق پیروزه کردم نگاه
برآنم که این طاق دریا شکوه
معلق چو دودی‌ست بر اوج کوه
به بالای دودی چنین هولناک
فروزنده نوری‌ست صافی و پاک
نقابی‌ست این دود در پیش نور
دریچه دریچه ز هم گشته دور
ز هر رخنه کز دود ره یافته‌ست
به اندازه نوری برون تافته‌ست
همان انجم از ماه تا آفتاب
فروغی‌ست کاید برون از نقاب
وجود آفرینش بدانم درست
ندانم که چون آفرید از نخست

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چو قفل‌آزمایی به هرمس رسید
ز زنجیر خایی درآمد کلید
هوش مصنوعی: وقتی که به مهارت و دانش خود رسیدی، مانند قفل‌زنی که کلید را پیدا می‌کند و از زنجیر رهایی می‌یابد.
از آن پیشتر کان گره باز کرد
سخن بر دعای شه آغاز کرد
هوش مصنوعی: قبل از اینکه مشکل حل شود، صحبت از دعای شاه شروع شد.
که بر هر چه شاید گشادن ز بند
دل و رای شه باد فیروزمند
هوش مصنوعی: هر چیزی که می‌تواند راهی برای رهایی از محدودیت‌های دل و فکر ما باشد، به دست قدرت و موفقیت پادشاهی بزرگ‌تر خواهد بود.
فلک باد گردنده بر کام او
مگر داد از این خسروی نام او
هوش مصنوعی: آسمان در حال چرخش است و بر خوشی او می‌افزاید، اما آیا از این پادشاهی نام او را می‌گیرد؟
چو شه را چنین آمده‌ست اختیار
که نُقلی دهد شاخ هر میوه بار
هوش مصنوعی: وقتی که فرمانروای بر سرِ کار تصمیم گرفته است که بستر رشد و شکوفاییِ میوه‌ها را فراهم کند، این امر به معنای ایجاد فضای مناسب برای هر نوع محصول و به بار نشستن آن است.
مرا هم ز فرمان نباید گذشت
کنون سوی پرسش کنم بازگشت
هوش مصنوعی: بهتر است از دستورات و فرمان‌ها فراتر نروم؛ اکنون باید دوباره به پرسش‌ها مراجعه کنم.
از آنگه که بردم به اندیشه راه
در این طاق پیروزه کردم نگاه
هوش مصنوعی: از زمانی که به فکر رفتن به این راه افتادم، در این فضای زیبا موفق شدم به دیدگاه جدیدی دست پیدا کنم.
برآنم که این طاق دریا شکوه
معلق چو دودی‌ست بر اوج کوه
هوش مصنوعی: من به این فکر می‌کنم که این قوس دریا، مانند دود بر فراز کوه، زیبایی و عظمت خاصی دارد.
به بالای دودی چنین هولناک
فروزنده نوری‌ست صافی و پاک
هوش مصنوعی: در بالای دودی ترسناک، نوری روشن و پاک وجود دارد.
نقابی‌ست این دود در پیش نور
دریچه دریچه ز هم گشته دور
هوش مصنوعی: این دود همچون نقابی است که باعث می‌شود نور از پنجره‌ها کمتر دیده شود و دریچه‌ها از هم جدا به نظر برسند.
ز هر رخنه کز دود ره یافته‌ست
به اندازه نوری برون تافته‌ست
هوش مصنوعی: از هر شکاف یا درز که دود از آن خارج شده، به اندازه‌ای نور نیز از آن راه به بیرون تابیده است.
همان انجم از ماه تا آفتاب
فروغی‌ست کاید برون از نقاب
هوش مصنوعی: این بیت می‌گوید که نور و روشنی که از شب تا روز وجود دارد، مانند درخششی است که از پشت پرده‌ها و نقاب‌ها به بیرون می‌تابد. به عبارتی، آنچه که در شب (ماه) یا روز (آفتاب) مشاهده می‌شود، همچنان یک منبع نوری است که از موانع عبور می‌کند و بر ما تابیده می‌شود.
وجود آفرینش بدانم درست
ندانم که چون آفرید از نخست
هوش مصنوعی: وجود آفرینش را می‌شناسم، اما نمی‌دانم چگونه از ابتدا آفریده شده است.