برگردان به زبان ساده
چون نگنجید در جهان تاجش
تخت بر عرش بست معراجش
هوش مصنوعی: زمانی که تاج و تخت او در این جهان جا نمیشد، او مقام و مرتبهاش را در عرش آسمان قرار داد.
سربلندیش را ز پایهپست
جبرییل آمده براق به دست
هوش مصنوعی: سر بلندی او از جایگاه پایین جبرئیل است، که با مرکب براق به دست آمده است.
گفت بر باد نِه پی خاکی
تا زمینیت گردد افلاکی
هوش مصنوعی: باید زندگی و نگرش خود را به گونهای تغییر دهی که از دنیای مادی فراتر بروی و به مسائل معنوی و ابدی توجه کنی، تا به انوار آسمانی و حقیقتی والاتر دست یابی.
پاس شب را ز خیلخانه خاص
تویی امشب یتاقدار خلاص
هوش مصنوعی: امشب تو تنها برنده صفهای کسالتبار هستی و در میان اینهمه همهمه، تو با خاصیت خودت، به دلقک و شادابی دنیای شب تبدیل شدهای.
سرعت برق این براق توراست
برنشین کهامشب این یتاق توراست
هوش مصنوعی: سرعت شتابان این اسبش را ببین! سوارش شو، زیرا امشب این شایستگی و افتخار خاص تو است.
چونکه تیر یتاقت آوردم
به جنیبت براقت آوردم
هوش مصنوعی: وقتی تیر و کمان را برای تو آوردم، به خاطر تو این کار را کردم.
مهد بر چرخ ران که ماه تویی
بر کواکب دوان، که شاه تویی
هوش مصنوعی: ای چراغ زمین، تو مانند ماهی هستی که بر ستارهها میدرخشی و مانند یک پادشاه، بر همه چیز فرمانروا هستی.
شش جهت را ز هفت بیخ برآر
نُه فلک را به چار میخ برآر
هوش مصنوعی: به نگرش کیهانی و جهان هستی توجه کن؛ تمام جهات و ابعاد را محکم و به درستی به هم پیوند بزن تا تمامی آسمانها و عالم هستی در تعادل و سامان باشند.
بگذران از سِماکِ چرخ سمند
قدسیان را درآر سر به کمند
سِماک: در اینجا کنایه است از اوج فلک، دو ستاره هستند یکی را سماک اعزل و دیگری را سماک رامح یا رائح گویند. این دو از درخشانترین ستارههای آسمان بهاری هستند. سماک اعزل درخشانترین ستاره در صورت فلکی خوشه یا سنبله است.
عطرسایان شب به کارِ تواند
سبز پوشان در انتظارِ تواند
هوش مصنوعی: معنای این بیت بدین صورت است که شب پر از عطر و رایحه است و سبزپوشان (کسانی که در لباس سبز هستند) منتظر تو هستند. یعنی این افراد به شگفتی و زیبایی شب احترام میگذارند و در آرزوی دیدار تو به سر میبرند.
نازنینان مصر این پرگار
بر تو عاشق شدند یوسفوار
هوش مصنوعی: نازنینان مصری، مانند یوسف که مورد علاقه بودند، به این پرگار (ابزار اندازهگیری) دل باختند.
خیز تا در تو یک نظاره کنند
هم کف و هم ترنج پاره کنند
هوش مصنوعی: بیا و آماده شو تا دیگران تو را ببینند و همگان به تو توجه کنند، حتی اگر بخواهند از تو بهرهبرداری کرده یا تو را از بین ببرند.
آسمان را به زیر پایهٔ خویش
طره نو کن ز جعد سایهٔ خویش
هوش مصنوعی: آسمان را با زیبایی و تسلط خود تغییر ده و زیر سایهٔ وجودت قرار بده.
بگذران مرکب از سپهر بلند
درکش ایوان قدس را به کمند
هوش مصنوعی: سوار بر مشکلی از آسمان بگذر و ایوان بهشت را با قدرت و اراده خود در اختیار بگیر.
شبروان را شکوفه ده چو چراغ
تازهرو باش چون شکوفه باغ
هوش مصنوعی: در شب، راهروها را مانند شکوفهای تازه روشن کن، مثل شکوفهای که در باغ باز میشود.
شب شب توست و وقت وقت دعاست
یافت خواهی هرآنچه خواهی خواست
هوش مصنوعی: امشب شب توست و زمان مناسبی برای دعا کردن است. اگر چیزی را بخواهی، به آن دست خواهی یافت.
تازهتر کن فرشتگان را فرش
خیمه زن بر سریر پایهٔ عرش
هوش مصنوعی: فرشتگان را برای نشستن در زیر چادر (خیمه) زیباتر و جدیدتر بپوشانید و به آنها آرامش بیشتری بدهید تا در کنار عرش الهی مستقر شوند.
عرش را دیده برفروز به نور
فرش را شقه درنورد ز دور
هوش مصنوعی: عرش را با نور خود روشن کن و فرش را از دور پاره کن.
تاج بِستان که تاجور تو شدی
بر سر آی از همه که سر تو شدی
هوش مصنوعی: تاجی که بر سر باغ است، اکنون بر سر تو قرار دارد. از همه مهمتر، تو خودت به مقام و برتری رسیدهای.
سر برآور به سرفراختنی
دو جهان خاص کن به تاختنی
هوش مصنوعی: با بلند کردن سر و نگرش به بالا، بر تمام دو جهان تسلط پیدا کن و شتابان در کارها پیش برو.
راه خویش از غبار خالی کن
عزم درگاه لایزالی کن
هوش مصنوعی: راهت را از هرگونه آلودگی و غبار پاک کن و ارادهات را به سوی درگاه بینهایت و نامحدود معطوف کن.
تا به حقالقدوم آن قدمت
بر دو عالم روان شود علَمت
هوش مصنوعی: تا زمانی که راه و نشانهات در دو جهان جاری و برقرار شود.
چون محمد ز جبرییل به راز
گوش کرد این پیام گوشنواز
هوش مصنوعی: وقتی محمد از جبریل پیام رازآلود و دلنشین را شنید، تحولی بزرگ در وجودش رخ داد.
زان سخن هوش را تمامی داد
گوش را حلقه غلامی داد
هوش مصنوعی: از آن صحبت، تمام هوش من را در اختیار گرفت و گوشم را به عنوان بردهای خدمتکار قرار داد.
دو امین بر امانتی گنجور
این ز دیو آن ز دیو مردم دور
هوش مصنوعی: دو شخصیت قابل اعتماد بر امانتی نگهبانی میکنند؛ یکی از دیو و دیگری هم از دیو، اما مردم باید از این دیوان دوری کنند.
آن امین خدای در تنزیل
واین امین خرد به قول و دلیل
هوش مصنوعی: این سخن اشاره دارد به فردی که در دریافت و انتقال وحی از خداوند امانتدار بوده و همچنین کسی که به واسطه عقل و استدلال میتواند حقایق را با دلایل منطقی بیان کند.
آن رساند آنچه بود شرطِ پیام
وین شنید آنچه بود سرّ کلام
هوش مصنوعی: آن چیزی که برای انتقال پیام لازم بود، به مقصد رسید و آنچه که در دل سخن نهفته بود، شنیده شد.
در شب تیره آن سراجمنیر
شد ز مُهر مراد نقشپذیر
هوش مصنوعی: در شب تاریک، آن چراغ روشن از مهر و محبت به خوبی نمایان شد و اثر خواستهها بر آن نقش بست.
گردن از طوق آن کمند نتافت
طوق زر جز چنین نشاید یافت
هوش مصنوعی: گردن کسی که از آن طوق زرین (زینت) پایین نمیآید، به جز این طوق، هیچ زینتی دیگری پیدا نمیشود.
برقکردار بر براق نشست
تازیَش زیر و تازیانه به دست
هوش مصنوعی: شخصی با رفتار درخشان و پرهیبت بر اسبی سریع سوار شده و تازیانه را در دست دارد.
چون در آورد در عقابی پای
کبک علوی خرام جست ز جای
هوش مصنوعی: وقتی که عقابی پای کبکی را به چنگ آورد، به آرامی از جای خود جست و خیز کرد.
برزد از پای پر طاووسی
ماه بر سر چو مهد کاووسی
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به زیبایی و ویژگیهای برجسته ماه تشبیه شده است. او به نوعی اشاره میکند که زیبایی ماه مانند پرهای طاووس است و هنگامی که این زیبایی بر سر کاوس (شخصیتی افسانهای) میافتد، به شکوه و جلال او افزوده میشود.
میپرید آنچنان کزان تک و تاب
پر فکند از پیش چهار عقاب
هوش مصنوعی: پرندهای به شدت میپراند و با چنان نیرویی از خود حرکت ایجاد کرد که چهار عقاب را از جلو خود دور کرد.
هرچه را دید زیر گام کشید
شب لگد خورد و مه لگام کشید
هوش مصنوعی: هر چیزی را که دید زیر پایش گذاشت و شب با لگد به زمین خورد، در حالی که مه به آرامی کنترل میشد.
وهم دیدی که چون گذارد گام؟
برق چون تیغ بر کشد ز نیام؟
هوش مصنوعی: آیا تصور میکنی که چگونه گام برمیدارد؟ همچنان که برق از نیام شمشیر بیرون میآید.
سرعت عقل در جهانگردی؟
جنبش روح در جوانمردی؟
هوش مصنوعی: سرعت فکر در سفر و گشت و گذار؟ تحرک و نشاط روح در جوانمردی و انسانیت؟
بود با راهواریش همه لنگ
با چنین پی فراخیش همه تنگ
هوش مصنوعی: با وجود اینکه راه و روش او بسیار بزرگ و وسیع است، اما همه افراد با درک و عمل خود در مسیر او احساس محدودیت و تنگنایی میکنند.
با تکش سیر قطب خالی شد
گر جنوبی و گر شمالی شد
هوش مصنوعی: با حرکت زمین به دور خودش، نقاط مختلف آن پر از تغییراتی شدند؛ چه در سمت شمال و چه در سمت جنوب.
در مسیرش سماک آن جدول
گاه رامح نمود و گاه اعزل
هوش مصنوعی: در مسیر ستاره سماک، گاهی به وضوح و روشنی دیده میشود و گاهی به صورت محو و کمنور.
چون محمد به رقص پای براق
در نبشت این صحیفه را اوراق
هوش مصنوعی: وقتی محمد با پای براق به رقص درآمد، این صفحات را نوشت.
راه دروازه جهان برداشت
دوری از دور آسمان برداشت
هوش مصنوعی: نزدیکی به دروازههای جهانی، مسیری را آغاز کرد که از فاصلههای دور آسمان کاسته میشود.
میبُرید از منازل فلکی
شاهراهی به شهپر ملکی
هوش مصنوعی: او راهی به سوی آسمانها را از میان منزلگاههای آسمانی میسازد که به فرشتگان و عالم ملکوت متصل میشود.
ماه را در خط حمایل خویش
داد سرسبزی از شمایل خویش
هوش مصنوعی: ماه در سایهی خود، زیبایی و طراوتی را به نمایش میگذارد.
بر عطارد ز نقرهکاری دست
رنگی از کورهٔ رصاصی بست
هوش مصنوعی: از دست نقرهکار بر روی سیاره عطارد، رنگی از کورهای که برای ذوب سرب استفاده میشود، به جا مانده است.
زهره را از فروغ مهتابی
برقعی برکشید سیمابی
هوش مصنوعی: زهره را با نوری که از مهتاب میتابد و زیباییاش درخشانتر شده، از میان بردن و جلوهای تازه از آن نشان دادن.
گَردِ راهش به ترکتاز سپهر
تاج زرین نهاد بر سر مهر
هوش مصنوعی: در راه او، گرد و غبار آسمان، تاجی طلایی بر سر خورشید گذاشت.
سبز پوشید چون خلیفهٔ شام
سرخ پوشی گذاشت بر بهرام
هوش مصنوعی: چون خلیفهٔ شام لباس سبز به تن کرد، بهرام نیز لباس قرمز بر تن کرد.
مشتری را ز فرق سر تا پای
دردسر دید و گشت صندل سای
هوش مصنوعی: مشتری را از سر تا پا با درد و مشکلاتی مواجه دید و در نتیجه، به عنوان نشانهای از این وضعیت، صندل خود را به زمین کشید.
تاج کیوان چو بوسه زد قدمش
در سواد عبیر شد علمش
هوش مصنوعی: وقتی که تاج کیوان بوسهای بر زمین زد، جای پای او به مانند عطر و بوی خوش شد و علم او نمایان گردید.
او خرامان چو باد شبگیری
بر هیونی چو شیر زنجیری
هوش مصنوعی: او همچون نسیمی لطیف در تاریکی شب به آرامی حرکت میکند، مانند شیری که زنجیر شده است و نمیتواند به آزادی برود.
هم رفیقش ز ترکتاز افتاد
هم براقش ز پویه باز افتاد
هوش مصنوعی: رفیق او به خاطر حمله ناگهانی زمین خورد و اسبش هم از حرکت باز ایستاد.
منزل آنجا رساند کز دوری
دید در جبرییل دستوری
هوش مصنوعی: نقطهای که فرد به آنجا رسید، نشانهای از دوری را نشان میدهد که به واسطه آن، حکمتی از جبرئیل به او ارائه شده است.
سر برون زد ز مهد میکاییل
به رصدگاه صور اسرافیل
هوش مصنوعی: دستگاه میکاییل از آرامش خود خارج شد و به تماشاگاه فرشته اسرافیل رفت.
گشت از آن تخت نیز رختگرای
رفرف و سدره هردو ماند به جای
هوش مصنوعی: بر روی آن تخت، لباس و زیورآلاتی به یادگار مانده که از درختان بهشت و ویژگیهای آسمانی الهام گرفتهاند.
همرهان را به نیمهره بگذاشت
راه دریای بیخودی برداشت
هوش مصنوعی: دوستان و همراهان را در نیمه راه ترک کرد و به سمت دریای بیخودی رفت.
قطره بر قطره زان محیط گذشت
قطر بر قطر هر چه بود نوشت
هوش مصنوعی: قطره به قطره از آن محیط عبور کرد و بر روی هر قطرهای که بود، نامی نوشت.
چون درآمد به ساق عرش فراز
نردبان ساخت از کمند نیاز
هوش مصنوعی: زمانی که انسان به مقام بلند و نزدیک به خداوند میرسد، به کمک نیاز و درخواست خود، جایگاهی را برای خود ایجاد میکند.
سر برون زد ز عرش نورانی
در خطرگاه سرّ سبحانی
هوش مصنوعی: سر از عرش نورانی بیرون آمد و در معرض خطرات و رازهای الهی قرار گرفت.
حیرتش چون خطر پذیری کرد
رحمت آمد لگام گیری کرد
هوش مصنوعی: وقتی او در حیرت و تردید قرار گرفت و حاضر شد خطرهایی را بپذیرد، رحمت و کمک الهی به او رسید و او را کنترل و هدایت کرد.
قاب قوسین او در آن اثنا
از دنی رفت سوی اَو ادنی
این بیت اشاره است به آیات ۸ و ۹ سوره نجم
چون حجاب هزار نور درید
دیده در نور بیحجاب رسید
هوش مصنوعی: زمانی که پردهها و موانع نور را کنار زدی، چشم به نور خالص و بدون حجاب دوختی و به حقیقت روشنایی دست یافتی.
گامی از بودِ خود فراتر شد
تا خدا دیدنش میسر شد
هوش مصنوعی: انسان با فراتر رفتن از خود و ویژگیهایش، به مرتبهای میرسد که خداوند او را میبیند و قابلیت شناخت او فراهم میشود.
دید معبود خویش را بهدرست
دیده از هر چه دیده بود بشست
هوش مصنوعی: او خدای خود را بهطور واقعی مشاهده کرد و از هر آنچه که قبلاً دیده بود، پاکسازی کرد.
دیده بر یک جهت نکرد مَقام
کز چپ و راست میشنید سلام
هوش مصنوعی: چشمش فقط به یک سو معطوف بود، در حالی که از سمت چپ و راست، سلامهایی به او میرسید.
زیر و بالا و پیش و پس چپ و راست
یک جهت گشت و شش جهت برخاست
هوش مصنوعی: تمام جهات و زوایای مختلف به یک سمت و سو حرکت کردند و شش جهت به طور همزمان به وجود آمدند.
شش جهت چون زبانه تیز کند
هم جهان هم جهت گریز کند
هوش مصنوعی: وقتی شش جهت مانند زبانهای تیز میشود، هم جهان را تحت تأثیر قرار میدهد و هم باعث میشود که از کنار آن فرار کنند.
بیجهت با جهت ندارد کار
زینجهت بیجهت شد آن پرگار
هوش مصنوعی: کاری که بیدلیل و بدون هدف انجام شود، نتیجهای ندارد. بنابراین، وقتی که به سمت بیهدف حرکت کنیم، تمام تلاشهایمان بیفایده خواهد بود.
تا نظر بر جهت نقاب نبست
دل ز تشویش و اضطراب نرست
هوش مصنوعی: تا زمانی که بر چهرهی خود پوشش و نقابی نداشته باشم، دل من از نگرانی و استرس رها نخواهد شد.
جهت از دیده چون نهان باشد؟
دیدن بیجهت چنان باشد
هوش مصنوعی: وقتی چیزی از دید پنهان باشد، چه دلیلی برای دیدن آن وجود دارد؟ دیدن بدون دلیل همانند این است که هیچ چیزی را نمیبینیم.
از نبی جز نفَس نبود آنجا
همه حق بود و کس نبود آنجا
هوش مصنوعی: در آنجا تنها نفس نبی وجود داشت، همه چیز حقیقت بود و هیچ کس دیگری در آنجا نبود.
همگی را جهت کجا سنجد؟
در احاطت جهت کجا گنجد؟
هوش مصنوعی: همه چیز را به کجا میتوان اندازهگیری کرد؟ و در حالی که در هر جا هستی، چگونه میتوانی احاطه و محدوده آن را مشخص کنی؟
شربت خاص خورد و خلعت خاص
یافت از قرب حق برات خلاص
هوش مصنوعی: او نوشیدنی ویژهای را امتحان کرد و لباس خاصی را بر تن کرد؛ از نزدیک بودن به حق، برگهای برای رهایی یافت.
جامش اقبال و معرفت ساقی
هیچ باقی نماند در باقی
هوش مصنوعی: ساقی که خودش خوشبختی و دانایی را به همراه دارد، دیگر چیزی برای باقی ماندن در دنیا نداریم.
با مدارای صد هزار درود
آمد از اوج آن مدار فرود
هوش مصنوعی: با صبوری و خوشرفتاری، صد هزار درود از مراتب بلند به پایین نازل شد.
هرچه آورد بذل یاران کرد
وقف کار گناهکاران کرد
هوش مصنوعی: هر چیزی که دوستان به عنوان هدیه آوردند، وقف کارهای گناهکاران شد.
ای نظامی جهانپرستی چند؟
بر بلندی برآی، پستی چند؟
هوش مصنوعی: ای نظامی که دلبستهی دنیا هستی، تا کی در پی مسائل سطحی خواهی بود؟ بلند شو و به افقهای بالاتر نظر کن، به فکر مسائل اصلی و عمیقتر باش.
کوش تا مُلک سرمدی یابی
وان ز دین محمدی یابی
هوش مصنوعی: تلاش کن تا به سلطنت پایدار و ابدی دست پیدا کنی و این را از طریق پیروی از دین محمد به دست آور.
عقل را گر عقیده دارد پاس
رستگاری به نور شرع شناس
هوش مصنوعی: اگر عقل به عقاید درستی معتقد باشد، میتواند راه رستگاری را به وسیله نور هدایت شرع بشناسد.