نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷۱

<div class="b" id="bn1"><div class="m1"><p>خواهی که کشی خنجر و زارم بکشی</p></div>
<div class="m2"><p>از کرده مرا که شرمسارم بکشی</p></div></div>
<div class="b" id="bn2"><div class="m1"><p>سد بار فزون چو بیگناهم کشتی</p></div>
<div class="m2"><p>یکره چه شود گناهکارم بکشی</p></div></div>

شمارهٔ ۷۲

خواهی که کشی خنجر و زارم بکشی
از کرده مرا که شرمسارم بکشی
سد بار فزون چو بیگناهم کشتی
یکره چه شود گناهکارم بکشی

هوش مصنوعی: در این شعر، گوینده از معشوق خود می‌خواهد که اگر تصمیم به آزار او دارد، با خنجر به او حمله کند. او از اعمال خود احساس شرمساری کرده و می‌گوید که اگرچه بارها بی‌گناهی‌اش را به او نشان داده، اما باز هم مورد ظلم قرار گرفته است. در نهایت، او از معشوق می‌پرسد که نتیجه این ظلم‌ها بر حال او چیست.

شمارهٔ ۷۰

شمارهٔ ۷۱

هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی مرا با خنجر بزنی و به خاطر کارهایم که باعث شرمندگی‌ام شده، آسیبم بزنی، این را بدان که...

خواهی که کشی خنجر و زارم بکشی

از کرده مرا که شرمسارم بکشی

هوش مصنوعی: اگر بارها بر دوش من سنگینی کند و من بی‌گناه باشم، اگر کشتی یک نفره به گناهکار بودن من غرق شود، چه خواهد شد؟

سد بار فزون چو بیگناهم کشتی

یکره چه شود گناهکارم بکشی

شمارهٔ ۷۱

اطلاعات

برگردان به زبان ساده