شمارهٔ ۹
شاه ما کز لوح و کرسی باج خواست
این زمان افسانهٔ معراج خواست
جامهٔ هستی خود چون چاک کرد
فرش راه از اطلس افلاک کرد
مقصد او عشق و هم مقصود عشق
رهبر او عشق و هم ره بود عشق
نه به جایی یا مکانی رفته بود
تا مکان لامکانی رفته بود
با شبی تاریک و راهی بس دراز
شد سفر مشکل ابر اهل مجاز
لیک جا بودش در آنجا از نخست
سوی ما ناگه از آنجا راه جست
سوی ما زانجا چو عزم راه کرد
دیده را بیدار و دل آگاه کرد
از نشان راهها پرسیده بود
پرسشی چه یک به یک را دیده بود
باز سوی منزل آغاز رفت
از همان راهی که آمد باز رفت
راه او راه دیار خویش بود
مقصد او کوی یار خویش بود
نه همین یک شب که دانی رفته بود
روزها شبها نهانی رفته بود
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شاه ما کز لوح و کرسی باج خواست
این زمان افسانهٔ معراج خواست
هوش مصنوعی: سرور ما که از مقام و قدرت خود مالیات میخواست، حالا داستان صعود به آسمان را طلب میکند.
جامهٔ هستی خود چون چاک کرد
فرش راه از اطلس افلاک کرد
هوش مصنوعی: وقتی بدن انسان به خواب میرود و از زندگی مادی دور میشود، همچون فرشی که در زیر آسمان پهن شده، به آغوش آسمان و عالم بالا میپیوندد.
مقصد او عشق و هم مقصود عشق
رهبر او عشق و هم ره بود عشق
هوش مصنوعی: مقصد او عشق است و هم هدف عشق، رهبر او عشق است و همچنین مسیر او عشق میباشد.
نه به جایی یا مکانی رفته بود
تا مکان لامکانی رفته بود
هوش مصنوعی: او نه به مکانی خاص رفته بود، بلکه به جایی رفته بود که فراتر از هر مکان دیگری است.
با شبی تاریک و راهی بس دراز
شد سفر مشکل ابر اهل مجاز
هوش مصنوعی: سفر در شرایطی دشوار آغاز شد، با شب تاریک و راهی طولانی که به نظر میرسید پر از چالش باشد.
لیک جا بودش در آنجا از نخست
سوی ما ناگه از آنجا راه جست
هوش مصنوعی: اما او در آنجا از ابتدای آشنایی ناگهان راهی را جستجو کرد.
سوی ما زانجا چو عزم راه کرد
دیده را بیدار و دل آگاه کرد
هوش مصنوعی: وقتی که او به سمت ما آمد و تصمیم به حرکت گرفت، چشمانش باز و دلش آگاه شد.
از نشان راهها پرسیده بود
پرسشی چه یک به یک را دیده بود
هوش مصنوعی: او از نشانهها و راهها سوالی کرده بود، چرا که همهی آنها را یکی یکی مشاهده کرده بود.
باز سوی منزل آغاز رفت
از همان راهی که آمد باز رفت
هوش مصنوعی: باز به سمت خانه حرکت کرد؛ از همان مسیری که ابتدا آمده بود، بازگشت.
راه او راه دیار خویش بود
مقصد او کوی یار خویش بود
هوش مصنوعی: مسیر زندگی او به دیار خود او برمیگردد و هدف او رسیدن به معشوقش است.
نه همین یک شب که دانی رفته بود
روزها شبها نهانی رفته بود
هوش مصنوعی: نه تنها این شب که تو میدانی، بلکه روزها و شبهای زیادی قبل از این نیز به پنهانی رفته بود.