شمارهٔ ۸
عقل را با عشق در هم ریختند
صورت و معنی به هم آمیختند
مجتمع کردند انوار وجود
متحد گشتند اطوار وجود
گشت پیدا مظهر پیغمبری
بر همه جز مظهر او را برتری
هستی از نور رخش پیرایه یافت
زافتابش هر دو عالم سایه یافت
کس ندیدی سایه زو افتد به خاک
سایه کی دیدی کسی از نور پاک
سایه اش چون خاک را ناپاک یافت
لاجرم از خاک بر افلاک تافت
آن همه پاکان و صافی گوهران
آفتاب و ماه و دیگر اختران
سایهها باشند از آن نور پاک
تیره پیش رای او مانند خاک
دست خود موسی چو خور تابنده کرد
عیسی از لب مرده ای را زنده کرد
هر کجا مرغی نوایی میسرود
راز آن گوش سلیمان میشنود
نغمه ی داوود بودی جانفزا
طلعت یوسف ببردی دل زجا
داشتندی هر یک از پیغمبران
معجزی از بهر عجز منکران
جمع آمد جملگی در ذات او
بی نهایت شد چو ذات آیات او
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عقل را با عشق در هم ریختند
صورت و معنی به هم آمیختند
هوش مصنوعی: عقل و عشق را با هم درآمیختند و به این ترتیب، ظواهر و معانی به هم چسبیدند.
مجتمع کردند انوار وجود
متحد گشتند اطوار وجود
هوش مصنوعی: نورهای وجود با هم جمع شدند و شکلهای وجود به یکدیگر پیوستند.
گشت پیدا مظهر پیغمبری
بر همه جز مظهر او را برتری
هوش مصنوعی: ظهور پیامبری در جهان، بر همگان آشکار شد و او به گونهای است که هیچکس دیگری به اندازه او برجستگی ندارد.
هستی از نور رخش پیرایه یافت
زافتابش هر دو عالم سایه یافت
هوش مصنوعی: وجود با درخشان شدن چهرهات زیبا شد و به واسطه تابش تو، هر دو جهان سایهای پیدا کردند.
کس ندیدی سایه زو افتد به خاک
سایه کی دیدی کسی از نور پاک
هوش مصنوعی: هیچکس ندیده که سایه کسی بر زمین بیفتد؛ آیا کسی نور خالص را دیده است؟
سایه اش چون خاک را ناپاک یافت
لاجرم از خاک بر افلاک تافت
هوش مصنوعی: سایه او وقتی متوجه شد که خاک ناپاک است، بنابراین از زمین به آسمان پرواز کرد.
آن همه پاکان و صافی گوهران
آفتاب و ماه و دیگر اختران
هوش مصنوعی: همه آن انسانهای نیکو و باصفا همچون خورشید و ماه و سایر ستارهها درخشان هستند.
سایهها باشند از آن نور پاک
تیره پیش رای او مانند خاک
هوش مصنوعی: سایهها تحت تأثیر نور خالص و روشن او هستند، بهگونهای که مانند خاک در برابر او قرار میگیرند.
دست خود موسی چو خور تابنده کرد
عیسی از لب مرده ای را زنده کرد
هوش مصنوعی: دست موسی مانند خورشید درخشان بود و عیسی از دهان یک مرده، زندگی را بازگرداند.
هر کجا مرغی نوایی میسرود
راز آن گوش سلیمان میشنود
هوش مصنوعی: هر جا که پرندهای صدای جدیدی میخواند، گوش سلیمان آن را میشنود و راز آن را درک میکند.
نغمه ی داوود بودی جانفزا
طلعت یوسف ببردی دل زجا
هوش مصنوعی: صدای دلنواز داوود تو را به یاد میآورد و زیبایی چهرهی یوسف، دل را از جای خود میکند.
داشتندی هر یک از پیغمبران
معجزی از بهر عجز منکران
هوش مصنوعی: هر یک از پیامبران معجزهای داشتند تا ضعف و ناتوانی منکران را نشان دهند.
جمع آمد جملگی در ذات او
بی نهایت شد چو ذات آیات او
هوش مصنوعی: همه چیز در وجود او جمع شده است و به حدی عظیم و بینهایت میشود که مثل آیات او، آن ذات نیز شکوه و زیبایی خاصی دارد.