گنجور

شمارهٔ ۱۴

ای گرفتار جهان پیچ پیچ
هیچ دانی کاین جهان هیچ است هیچ؟
ای تو از بیراه ره نشناخته
توسن شهوت به هر سو تاخته
راه بیراه است و دزدان آگهند
همرهانِ راه، دزدان رهند
پشت بر مقصود پویی تا به کی
مقصد از بیراهه جویی تا به کی
ای ره از بیره به تو نزدیکتر
مقصدت از ره به تو نزدیکتر
دیو غفلت سوی این راهت کشاند
مقصد و مقصود تو در خانه ماند
باز گرد ای بی خبر از راز خویش
بازجو انجام خود ز آغاز خویش

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای گرفتار جهان پیچ پیچ
هیچ دانی کاین جهان هیچ است هیچ؟
هوش مصنوعی: ای کسی که به شدت در دنیای پیچیده و دچار سردرگمی هستی، آیا می‌دانی که این جهان در واقع هیچ و پوچ است؟
ای تو از بیراه ره نشناخته
توسن شهوت به هر سو تاخته
هوش مصنوعی: ای تو که در بیراهه، راه را نمی‌شناسی و به خاطر ولع و شهوت، به هر طرف هجوم می‌بری.
راه بیراه است و دزدان آگهند
همرهانِ راه، دزدان رهند
هوش مصنوعی: راه درست مشخص نیست و همراهان در این مسیر، خود در واقع دزدانی هستند که به دنبال انجام کارهای نادرست‌اند.
پشت بر مقصود پویی تا به کی
مقصد از بیراهه جویی تا به کی
هوش مصنوعی: مدت زیادی است که به دنبال هدف خود هستی، اما چرا همچنان از مسیرهای اشتباه و کج‌روی‌ها استفاده می‌کنی؟ به کجا می‌خواهی بروی؟
ای ره از بیره به تو نزدیکتر
مقصدت از ره به تو نزدیکتر
هوش مصنوعی: ای عشق، تو در قلب من نزدیک‌تر از هر مقصدی هستی، زیرا راهی که به تو می‌رسد، به مراتب نزدیک‌تر از خود مقصد است.
دیو غفلت سوی این راهت کشاند
مقصد و مقصود تو در خانه ماند
هوش مصنوعی: شک و تردید و غفلت، تو را به سمتی سوق می‌دهند که تو را از هدف و مقصود اصلی‌ات دور می‌کنند و در واقع، آنچه باید به آن برسی، در دوردست‌ها و در خانه‌ات باقی می‌ماند.
باز گرد ای بی خبر از راز خویش
بازجو انجام خود ز آغاز خویش
هوش مصنوعی: برگرد ای کسی که از حقیقت وجود خود بی‌خبری، از خودت بپرس که آغاز و سرانجام زندگی‌ات چه بوده است.