شمارهٔ ۷۳
زان شعله که در دلم نهان است
افسرده زبانه ی زمان است
گر دود بر آید از نهادم
این سوزنه در خور بتان است
اندام تو گلبنی که خارش
خارا و حریر و پرنیان است
آسایش دوستان از این است
آرایش بوستان از آن است
نتوانم از او کناره جویم
هر جا منم او میان جان است
آسوده ز قصد رهزنانم
کاین راه نه راه کاروان است
زنهار منه قدم بر این در
با عقل، که عشق پاسبان است
بار غم عشق نیکوان را
بهتر کشد آنکه ناتوان است
گر خواری دوستان پسندند
این خار گلیش در میان است
ور عزت دشمنان بخواهند
این گل خطریش از خزان است
جستم ز نشاط اثر در آن کوی
گفتند سگی در آستان است
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زان شعله که در دلم نهان است
افسرده زبانه ی زمان است
هوش مصنوعی: آن شعله که در درونم پنهان شده است، بیانگر غم و دلتنگی من در گذر زمان است.
گر دود بر آید از نهادم
این سوزنه در خور بتان است
هوش مصنوعی: اگر از دل من دود برخیزد، این شعله برای معشوقان مناسب است.
اندام تو گلبنی که خارش
خارا و حریر و پرنیان است
هوش مصنوعی: بدن تو مانند باغی است پر از گل که در آن نرمی و لطافت وجود دارد، همچون پارچههای زیبا و با ارزش.
آسایش دوستان از این است
آرایش بوستان از آن است
هوش مصنوعی: آسایش و راحتی دوستان به خاطر زیبایی و تزئینات بوستان است.
نتوانم از او کناره جویم
هر جا منم او میان جان است
هوش مصنوعی: من نمیتوانم از او دور شوم، زیرا هر جا که باشم او در دل و جان من حضور دارد.
آسوده ز قصد رهزنانم
کاین راه نه راه کاروان است
هوش مصنوعی: آرام و بیخبر از دسیسهی دزدان هستم، زیرا میدانم که این مسیر، مسیر کاروان نیست.
زنهار منه قدم بر این در
با عقل، که عشق پاسبان است
هوش مصنوعی: ای هوش و عقل، مواظب باش که قدم بر این در نگذاری، چرا که عشق نگهبان اینجا است.
بار غم عشق نیکوان را
بهتر کشد آنکه ناتوان است
هوش مصنوعی: عشق نیکان باعث میشود بار غم سنگینی روی دوش انسان بیفتد، اما کسی که ناتوان است، بهتر میتواند از پس این بار برآید.
گر خواری دوستان پسندند
این خار گلیش در میان است
هوش مصنوعی: اگر دوستان به خواری عادت کردهاند، باید بدانند که در همین خاک، گلی هم وجود دارد.
ور عزت دشمنان بخواهند
این گل خطریش از خزان است
هوش مصنوعی: اگر دشمنان بخواهند به افتخار برسند، این گل خطرناکی که در حال رشد است، از سرمای خزان نشأت میگیرد.
جستم ز نشاط اثر در آن کوی
گفتند سگی در آستان است
هوش مصنوعی: به دنبال نشانهای از شادی در آن محل بودم که گفتند سگی در ورودی آنجا حضور دارد.

نشاط اصفهانی