شمارهٔ ۷۱
عالمی در شادی و ما را غم است
این غم ما از برای عالم است
چشم غیرت بین ما را نور نیست
هر کجا سوریست آنجا ماتم است
روزگارم زخمها بسیار زد
زخم تو آن زخمها را مرهم است
جان سلیمان است و دل خاتم در آن
نقش روی دوست اسم اعظم است
اشک چشم عاشقان در روی دوست
این چو خورشید است و آن چون شبنم است
کار ما را با گشایش کار نیست
عقده های زلف او خم در خم است
طالب راحت بزحمت گو بساز
گنج و رنج و شادی و غم با هم است
غم نمیخواهی، مجو شادی نشاط
هر که او شادی نخواهد بی غم است
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عالمی در شادی و ما را غم است
این غم ما از برای عالم است
هوش مصنوعی: در دنیا، برخی افراد در شادی به سر میبرند، اما ما در غم هستیم. این غم ما به خاطر حال و روز دیگران است.
چشم غیرت بین ما را نور نیست
هر کجا سوریست آنجا ماتم است
هوش مصنوعی: چشمهای ما که غیرت دارند، هیچ نوری نمیبینند، در هر جایی که جشن و سرور باشد، آنجا جای غم و اندوه است.
روزگارم زخمها بسیار زد
زخم تو آن زخمها را مرهم است
هوش مصنوعی: زندگی من جراحات زیادی به من زده، اما زخم تو بهترین درمان برای آن زخمهاست.
جان سلیمان است و دل خاتم در آن
نقش روی دوست اسم اعظم است
هوش مصنوعی: روح سلیمان در آن وجود دارد و دلش پر از تصویر محبوب است، نام بزرگ خدا در آن نقش بسته است.
اشک چشم عاشقان در روی دوست
این چو خورشید است و آن چون شبنم است
هوش مصنوعی: اشک چشمان عاشقان، به روی محبوب مانند نور خورشید درخشان و روشن است، در حالی که اشکهای دیگران به مانند شبنم لطیف و زودگذر هستند.
کار ما را با گشایش کار نیست
عقده های زلف او خم در خم است
هوش مصنوعی: ما نمیتوانیم با گشایش و بهبود وضعیت کارهایمان، مشکل خود را حل کنیم؛ زیرا معضلات و پیچیدگیهای عشق و اشتیاقمان به او به حدی است که هر بار در هم میپیچد و کموبیش پیچیدهتر میشود.
طالب راحت بزحمت گو بساز
گنج و رنج و شادی و غم با هم است
هوش مصنوعی: اگر کسی به دنبال آسایش است، باید بداند که برای به دست آوردن آن باید زحمت بکشد. همچنین تجربههای مختلفی مانند شادمانی و غم به همراه تلاشها و زحمتها در زندگی وجود دارد.
غم نمیخواهی، مجو شادی نشاط
هر که او شادی نخواهد بی غم است
هوش مصنوعی: اگر نمیخواهی غم را، پس به دنبال شادی نباش. هر که نخواهد شاد باشد، بیغم خواهد بود.

نشاط اصفهانی