گنجور

شمارهٔ ۶۵

اگرت دیده و دل شیفته و گریان نیست
برو ای خواجه که در عشق ترا فرمان نیست
منظر دوست چرا از نظری اشک فشان
نوبهاریست که دروی اثر از باران نیست
روی بیگانه چو روز است ولی روز فراق
طره ی یار چو شب لیک شب هجران نیست
یار باز آمد و آشفتگی از دل نه برفت
این چه دردیست که دروی اثر از درمان نیست
هر که روی تو ندیدست زگفتار نشاط
عجبی نیست که دروی اثری چندان نیست
ناله ی بلبلش از جا نبرد دل چه عجب
هر کرا دیده به دیدار گلی حیران نیست

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اگرت دیده و دل شیفته و گریان نیست
برو ای خواجه که در عشق ترا فرمان نیست
هوش مصنوعی: اگر چشمانت شوق و دلت پر از احساس نیست، پس ای آقا، بهتر است که در عشق نمانی، زیرا در این راه کسی نمی‌تواند به تو دستور دهد.
منظر دوست چرا از نظری اشک فشان
نوبهاریست که دروی اثر از باران نیست
هوش مصنوعی: نگاه به محبوب چرا باید با اشک همراه شود، در حالی که این نگاه زیبایی بهاری است و نشانه بارانی نیست که بر روی درخت درویشی اثری بگذارد.
روی بیگانه چو روز است ولی روز فراق
طره ی یار چو شب لیک شب هجران نیست
هوش مصنوعی: چهره ی بیگانه مانند روز روشن است، اما هنگامی که از یار جدا می‌شوم، موهای آن به مانند شب تاریک می‌شود. اما این شب هجران، مثل شب‌های معمولی نیست.
یار باز آمد و آشفتگی از دل نه برفت
این چه دردیست که دروی اثر از درمان نیست
هوش مصنوعی: دوست بازگشته و نگرانی‌ها و آشفتگی‌ها از دل من رفته است، اما این چه دردی است که در زندگی من باقی مانده و هیچ درمانی برای آن وجود ندارد؟
هر که روی تو ندیدست زگفتار نشاط
عجبی نیست که دروی اثری چندان نیست
هوش مصنوعی: هر کسی که زیبایی تو را ندیده، از سخنان شاداب دیگران شگفت زده نخواهد شد، زیرا در واقع کسی که درویش است، تاثیر چندانی ندارد.
ناله ی بلبلش از جا نبرد دل چه عجب
هر کرا دیده به دیدار گلی حیران نیست
هوش مصنوعی: بلبل وقتی ناله می‌کند، نشان از عشق و شوق اوست. چه عجیب است اگر کسی در دیدن گلی زیبا به حیرت نیفتد و دلش نلرزد.