گنجور

شمارهٔ ۶۰

گر شهر حرام است و گرماه صیام است
بودن نفسی بی می و معشوق حرام است
آورده برفتار صنوبر که خرام است
کردست بپا شور قیامت که قیام است
دل برده بیک عشوه که این رسم نگاه است
جان داده بیک گفته که این طرز کلام است
زاهد مگر از وعده ی جنت برد از راه
آنرا که نه در کوی خرابات مقام است
با غیرنه خشمی، نه بما گوشه ی چشمی
چیزی که در او جای نشاط است کدام است

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر شهر حرام است و گرماه صیام است
بودن نفسی بی می و معشوق حرام است
هوش مصنوعی: اگرچه ماه رمضان و شهر مکه مقدس هستند و در این زمان روزه واجب است، اما وجود احساس عاشقانه و نوشیدن شراب (محبت) در این فضای معنوی نیز لازم و ضروری است.
آورده برفتار صنوبر که خرام است
کردست بپا شور قیامت که قیام است
هوش مصنوعی: درخت صنوبر به نرمی و لطافت حرکت می‌کند و شوری نظیر قیامت به پا کرده است که نشان از برپایی و وقوع حالاتی شگفت‌انگیز دارد.
دل برده بیک عشوه که این رسم نگاه است
جان داده بیک گفته که این طرز کلام است
هوش مصنوعی: معنای این بیت این است که کسی با یک نگاه جلب توجه کرده و دل را گرفته است، به طوری که این نوع نگاه و جذابیت، رسم و عادتش است. همچنین، دل از گفته‌ای واگذار شده که نوع بیان و کلام او خاص و دلنشین است.
زاهد مگر از وعده ی جنت برد از راه
آنرا که نه در کوی خرابات مقام است
هوش مصنوعی: ای زاهد، آیا فقط به بهشت وعده داده شده دل خوش کرده‌ای؟ راهی که تو می‌روی، در کوچه‌های پر از گناه و لذت زندگی نیست.
با غیرنه خشمی، نه بما گوشه ی چشمی
چیزی که در او جای نشاط است کدام است
هوش مصنوعی: غیر از خودت کسی را خشمگین نمی‌کنم و به هیچ کس حتی یک نگاه هم نمی‌کنم. حالا بگو چه چیزی در این دنیا می‌تواند ما را شاد کند؟