گنجور

شمارهٔ ۴۹

سرم خوش است و دو عالم به مدعای من است
بهر چه می نگرم گویی از برای من است
بکس نیاز ندارم بخویش نیز مگر
یکی خدا و یکی سایه ی خدای من است
دوکون و هر چه در او هست هیچ و من هستم
که نیستم من و هستی او بقای من است
شبم بروی تو بگذشت تا سحر چه عجب
که چشم عالمی امروز در قفای من است
چه غم که شحنه ببازار و شیخ در شهر است
شراب در خم و معشوق ز سرای من است
گهی بطره ی مشکین خویش عقده فکن
گهی به پنجه ی سیمین گره گشای من است
نه دوستیم و نه دشمن بخواجه لیک مرا
از او چه سود که بیگانه آشنای من است
بجز خدای چه حاجت مرا نشاط بکس
که در دعای شهنشاه مدعای من است

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سرم خوش است و دو عالم به مدعای من است
بهر چه می نگرم گویی از برای من است
هوش مصنوعی: سرم شاد است و به نظر می‌رسد که تمام دنیا برای خواسته‌هایم وجود دارد، هر چیزی را که می‌بینم، گویی مخصوص من است.
بکس نیاز ندارم بخویش نیز مگر
یکی خدا و یکی سایه ی خدای من است
هوش مصنوعی: من به هیچ‌کس نیاز ندارم، جز خدا و سایه‌ای که خداوند بر سرم دارد.
دوکون و هر چه در او هست هیچ و من هستم
که نیستم من و هستی او بقای من است
هوش مصنوعی: در اینجا بیان می‌شود که تمامی چیزهایی که در دنیا وجود دارند، بی‌ارزش و ناپایدار هستند و تنها چیزی که اهمیت دارد، وجود من است. اما در حقیقت، وجود من وابسته به اوست و بدون او، من هم وجودی ندارم. به عبارتی، هستی او باعث ادامه و پایندگی من است.
شبم بروی تو بگذشت تا سحر چه عجب
که چشم عالمی امروز در قفای من است
هوش مصنوعی: شب من به خاطر تو سپری شد تا صبح، چه تعجبی دارد که امروز چشمان جهانی در پی من است.
چه غم که شحنه ببازار و شیخ در شهر است
شراب در خم و معشوق ز سرای من است
هوش مصنوعی: نگران نباش که پلیس در بازار است و روحانی در شهر به سر می‌برد، چرا که شراب در ظرفش آماده است و معشوق من در خانه‌ام حضور دارد.
گهی بطره ی مشکین خویش عقده فکن
گهی به پنجه ی سیمین گره گشای من است
هوش مصنوعی: گاهی بطره‌ی خوشبو و مشکی‌ام را به دست می‌گیرم و گاهی با دستان نقره‌ای و زیبا، مشکلاتم را حل می‌کنم.
نه دوستیم و نه دشمن بخواجه لیک مرا
از او چه سود که بیگانه آشنای من است
هوش مصنوعی: نه با او دوستم و نه دشمن، ولی چه فایده‌ای برای من دارد از اینکه او غیر از من، آشناست.
بجز خدای چه حاجت مرا نشاط بکس
که در دعای شهنشاه مدعای من است
هوش مصنوعی: جز خدا به چه کسی نیاز دارم برای شادی‌ام، چرا که درخواست من در دعای پادشاه است.