گنجور

شمارهٔ ۴۷

مهی امشب مگر در خانهٔ ماست
که عالم روشن از کاشانهٔ ماست
به آبادی مبر ای خواجه رنجی
ببین گنجی که در ویرانهٔ ماست
ملامت‌ها که بر من کردی امروز
روا بر ناصِح فرزانهٔ ماست
بگو با عاقلان زنجیر زلفش
نصیب این دل دیوانهٔ ماست
به هرجا شمع او مجلس‌فروز است
سزای سوختن پروانهٔ ماست
نه هر آبی نشاط‌انگیز باشد
شرابی جو که در میخانهٔ ماست

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مهی امشب مگر در خانهٔ ماست
که عالم روشن از کاشانهٔ ماست
هوش مصنوعی: امشب مهتاب احتمالاً فقط در خانهٔ ماست، زیرا نور عالم از محل زندگی ما می‌تابد.
به آبادی مبر ای خواجه رنجی
ببین گنجی که در ویرانهٔ ماست
هوش مصنوعی: ای خواجه، به روستای آباد نرو و زحمت نکش، چون گنجی که در ویرانه‌ی ما وجود دارد را ببین.
ملامت‌ها که بر من کردی امروز
روا بر ناصِح فرزانهٔ ماست
هوش مصنوعی: امروز انتقادهایی که به من کردی، به ناصح دانا و فرزانه ما نیز وارد است.
بگو با عاقلان زنجیر زلفش
نصیب این دل دیوانهٔ ماست
هوش مصنوعی: با کسانی که باهوش و معقول هستند، بگو که زنجیر زلف محبوب، سهم دل دیوانهٔ من است.
به هرجا شمع او مجلس‌فروز است
سزای سوختن پروانهٔ ماست
هوش مصنوعی: هر کجا که نور شمعش می‌درخشد، سزاوار است که پروانهٔ ما بسوزد.
نه هر آبی نشاط‌انگیز باشد
شرابی جو که در میخانهٔ ماست
هوش مصنوعی: هر آبی نمی‌تواند موجب شادابی و سرزندگی باشد؛ شرابی که در میخانه ماست، خاص و خوش‌طعم است.