گنجور

شمارهٔ ۴۱

روز طرب و خرمی دولت و دین است
دوران زمان شاد به دارای زمین است
میگفت و همی دید در آیینه بمژگانش
آن تیر که از جوشن جان بگذرد این است
میگفت و همی خست بدندان لب خندانش
لعلی که به عقد گهر آمیخت چنین است
نبود عجب ار بخت سیاهم طلبد کام
زان روی که بازلف و خط و خال قرین است
زین پس من و با روز سیه گوشه ی عزلت
کان خال سیه نیز چو من گوشه نشین است
تا دوزخ هجران چه کند روز وداعش
بر من چو به عاصی نفس باز پسین است
این روی تو یا پرتوی از لمعه ی قدس است
این کوی تو یا گلشنی از خلد برین است
این نکهت گیسوی تو یا بوی بهار است
این چنین خم موی تو یا نافه ی چین است
این مهبط نور است که در وادی طور است
یا انجمن شاه که در گلشن فین است

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

روز طرب و خرمی دولت و دین است
دوران زمان شاد به دارای زمین است
هوش مصنوعی: روز شادی و خوشی است و شرایط زندگی و ایمان در نهایت رونق و سعادت قرار دارد. اکنون زمانی است شاد که جهان به نعمت‌ها و داشته‌های خود مفتخر است.
میگفت و همی دید در آیینه بمژگانش
آن تیر که از جوشن جان بگذرد این است
هوش مصنوعی: او می‌گفت و در آینه با چشمانش می‌دید که آن تیر، از زره جانش عبور می‌کند.
میگفت و همی خست بدندان لب خندانش
لعلی که به عقد گهر آمیخت چنین است
هوش مصنوعی: او می‌گفت و در حالی که لبخند زیبا و دلنشینی بر لب داشت، به طور غیرمستقیم به این نکته اشاره می‌کرد که مانند گوهری باارزش در آمیخته و به‌هم پیوسته است.
نبود عجب ار بخت سیاهم طلبد کام
زان روی که بازلف و خط و خال قرین است
هوش مصنوعی: تعجبی ندارد که قسمت دیجک من، درخواست خوشبختی کند؛ چرا که زیبایی چهره‌اش با خط و خال‌هایش همراه است.
زین پس من و با روز سیه گوشه ی عزلت
کان خال سیه نیز چو من گوشه نشین است
هوش مصنوعی: از این به بعد من و روزهای تاریک در تنهایی خودمان خواهیم بود، زیرا این لکه سیاه بر روی پوست نیز مانند من در گوشه‌ای نشسته است.
تا دوزخ هجران چه کند روز وداعش
بر من چو به عاصی نفس باز پسین است
هوش مصنوعی: تا وقتی که جدایی پیش می‌آید، نمی‌دانم در لحظه وداع چه بر من خواهد گذشت، مانند حالتی که نفس عاصی و نافرمان است و به آخرین لحظاتش نزدیک می‌شود.
این روی تو یا پرتوی از لمعه ی قدس است
این کوی تو یا گلشنی از خلد برین است
هوش مصنوعی: این چهره‌ی تو یا بازتابی از نور مقدس است. این مکان تو یا باغی از بهشت است.
این نکهت گیسوی تو یا بوی بهار است
این چنین خم موی تو یا نافه ی چین است
هوش مصنوعی: این بوی خوشی که از گیسوان تو به مشام می‌رسد، شبیه عطر بهار است. این قوس زیبای موی تو نیز به اندازه زیبایی نافه‌های چین دل‌انگیز است.
این مهبط نور است که در وادی طور است
یا انجمن شاه که در گلشن فین است
هوش مصنوعی: این مکان محل نزول نور و روشنایی است که در کوه طور قرار دارد، یا مانند محفل پادشاهی است که در باغ فین برپا شده است.