گنجور

شمارهٔ ۱۹

حل العزام خلو اذا مهجة کئیب
درد حبیب را نشناسد دوا طبیب
رامی الهوا نصیب بنصب و قد نصاب
کز حسن با نصابی و از مهر بی‌نصیب
بنهاده یار گوش به غوغای غیر و هست
گوهرفشان نشاط ز گفتار دل‌فریب
گل را چه شد که گوش نهد بر خروش زاغ
گیرم که زاغ شرم ندارد ز عندلیب

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

حل العزام خلو اذا مهجة کئیب
درد حبیب را نشناسد دوا طبیب
هوش مصنوعی: اگر دل دردمند، غمناک باشد، هیچ درمانی نمی‌تواند درد عشق را تسکین دهد.
رامی الهوا نصیب بنصب و قد نصاب
کز حسن با نصابی و از مهر بی‌نصیب
هوش مصنوعی: صبوری در عشق، سهمی از زیبایی دارد و هرکسی که به عشق خوش رویی دست پیدا کند، از محبت بی‌نصیب نخواهد ماند.
بنهاده یار گوش به غوغای غیر و هست
گوهرفشان نشاط ز گفتار دل‌فریب
هوش مصنوعی: دوست به شلوغی‌ها و حرف‌های دیگران توجهی ندارد و شادی‌اش از گفتار جذاب و دل‌نواز ناشی می‌شود.
گل را چه شد که گوش نهد بر خروش زاغ
گیرم که زاغ شرم ندارد ز عندلیب
هوش مصنوعی: چرا گل به صدای زاغ توجه می‌کند؟ من متوجه می‌شوم که زاغ از آواز بلبل خجالت نمی‌کشد.

حاشیه ها

1403/08/17 14:11
Mm Mm

......