گنجور

شمارهٔ ۱۶

به یاد آرید یاران مردن حسرت‌نصیبی را
اگر بینید بر بالین بیماری طبیبی را
شوید آسوده تا از غم دهمتان جان به آسانی
بیارید ای پرستاران به بالینم طبیبی را
ز قتلم بر سر کویت چو اندیشی چه خواهد شد
به شهر خویش اگر سلطان کند پنهان غریبی را
ندیدم گل که تا دانم تو زان نیکوتری یا نه
همی‌بینم چو خرد نالان به کویت عندلیبی را

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به یاد آرید یاران مردن حسرت‌نصیبی را
اگر بینید بر بالین بیماری طبیبی را
هوش مصنوعی: یاد یاران را زنده نگه‌دارید و به خاطر داشته باشید که اگر بیمار شوید، کسی که به شما کمک می‌کند و شما را درمان می‌کند، ممکن است در این لحظات سخت، آن‌ها را بیشتر احساس کنید.
شوید آسوده تا از غم دهمتان جان به آسانی
بیارید ای پرستاران به بالینم طبیبی را
هوش مصنوعی: بی‌دغدغه باشید تا من بدون زحمت از غم رها شوم. ای پرستاران، یک پزشک را به کنارم بیاورید.
ز قتلم بر سر کویت چو اندیشی چه خواهد شد
به شهر خویش اگر سلطان کند پنهان غریبی را
هوش مصنوعی: اگر در خیابان تو در مورد قتلم فکر کنی، چه بر سر شهر خودت خواهد آمد اگر سلطان بخواهد به طور مخفیانه از یک غریب حمایت کند؟
ندیدم گل که تا دانم تو زان نیکوتری یا نه
همی‌بینم چو خرد نالان به کویت عندلیبی را
هوش مصنوعی: من هیچ گلی ندیدم تا بدانم آیا تو از آن بهتر هستی یا نه، اما همان‌طور که خرد در کوی تو زار می‌زند، من هم در حال تماشای پرنده‌ای هستم که در آنجا ناله می‌کند.