شمارهٔ ۱۵
یا رب که چشم بد نرسد آن نگاه را
وان طرز بازدیدن بیگاه و گاه را
آن خم بخم سلاسل مشکین پرشکن
کاندر شکنج هر خمی افکنده ماه را
آن آستین فشاندن و آن جامه برزدن
آن رسم برشکستن طرف کلاه را
بر دسته دسته زلف معنبر در آینه
بیند چنانکه شاه مظفر سپاه را
دیبا میفکنید براهش که عاشقان
از نقش چشم و چهره بپوشند راه را
در شرح دوستی بر او لب گشاده ام
چون عاصیی که عذر بگوید گناه را
خاصان بارگاه رقیبان مدعی
حال گدا که عرضه دهد پادشاه را
جز در گه تو راه بجایی نبرده اند
از آستان خویش مران داد خواه را
بر لب قرین شکر تو ذکری نیاورم
الا دعای خسرو گیتی پناه را
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یا رب که چشم بد نرسد آن نگاه را
وان طرز بازدیدن بیگاه و گاه را
هوش مصنوعی: خداوندا، امیدوارم چشمان بد نتوانند به آن نگاه آسیب برسانند و این شیوهٔ دیدن در مواقع بیزمان و گاه به گاه، سالم بماند.
آن خم بخم سلاسل مشکین پرشکن
کاندر شکنج هر خمی افکنده ماه را
هوش مصنوعی: این بیت به تصوری از زنجیرهای مشکی اشاره دارد که در آنها قوسی وجود دارد و هر قوس به نوعی ماه را در خود جای داده است. به عبارت دیگر، زنجیرهای زیبا و پیچیدهای که نمایانگر زیبایی و جذابیت خاصی هستند. شکستگیهای این زنجیرها به نوعی توجه را جلب میکنند و اشاره به جذابیت و زیبایی دارند.
آن آستین فشاندن و آن جامه برزدن
آن رسم برشکستن طرف کلاه را
هوش مصنوعی: این عبارت به معنای سرکشی و عدم رعایت آداب و رسوم معمول است. فردی در اینجا با حرکتهای غیرمتعارف و بیتوجهی به ارزشهای اجتماعی، به نوعی اعلام rebellion و نافرمانی میکند.
بر دسته دسته زلف معنبر در آینه
بیند چنانکه شاه مظفر سپاه را
هوش مصنوعی: شخصی در آینه زلفهای خود را میبیند، همانطور که شاه مظفر سپاه خود را مشاهده میکند.
دیبا میفکنید براهش که عاشقان
از نقش چشم و چهره بپوشند راه را
هوش مصنوعی: به زیبایی و ظرافت بپردازید که عاشقان به خاطر محبت و عشق، از زیبایی و چهرهی محبوبشان غافل نشوند و در مسیر عشق گام بردارند.
در شرح دوستی بر او لب گشاده ام
چون عاصیی که عذر بگوید گناه را
هوش مصنوعی: دوستیام را با اشتیاق بیان میکنم، مانند کسی که پس از انجام گناهش، به عذرخواهی میپردازد.
خاصان بارگاه رقیبان مدعی
حال گدا که عرضه دهد پادشاه را
هوش مصنوعی: افراد ویژه در دربار، در حالتی که رقیبان خود را سرزنش میکنند، به گدایی مشغولند و از این طریق میخواهند خود را به پادشاه معرفی کنند.
جز در گه تو راه بجایی نبرده اند
از آستان خویش مران داد خواه را
هوش مصنوعی: تنها در درگاه توست که میتوان به مقصدی رسید، پس از درگاه خودت، درخواست کننده را طرد نکن.
بر لب قرین شکر تو ذکری نیاورم
الا دعای خسرو گیتی پناه را
هوش مصنوعی: من تنها دعا و یاد تو را بر زبان میآورم و هیچ چیز دیگری نمیگویم، جز دعای پادشاهی که پناهگاه جهانیان است.