گنجور

شمارهٔ ۱۳

آسمانی دیگر است این بر فراز آسمان
یا بهشت جاودان است آشکارا در جهان
خاک او جنت نشان است آب او کوثر صفت
باد او چون طره ی حورا و شان عنبر فشان
ساکنان عرش با سکان فرشش همنشین
طایران قدس با مرغان بامش همزبان
لامکان است و در آن تابان صفات ذوالجلال
یا مکان سایه ی یزدان شد این خرم مکان
رفعت آنجا پیشکار و عزت آنجا پرده دار
دولت آنجا رهنما و شوکت آنجا پاسبان
آسمانی آفتابش گشته تابان روز و شب
آفتابی سایه اش اقبال و بختش سایبان
آسمانی بی تغیر آفتابی بی زوال
پادشاهی بی قرین شاهنشهی صاحبقران
آن سپهر مکرمت آن آفتاب موهبت
جم نشان فتح علی شه خسرو خسرو نشان
دید رویش بی نقاب و دید از چشمش عتاب
جود دستش بی حساب و موج طبعش در فشان
زان ملک شد در حجاب و زین فلک در اضطراب
ابر را در دیده آب و بحر را بر لب فغان
نسبت هستی و ذاتش نسبت چشم است و نور
الفت دوران و جاهش الفت جسم است و جان
رایتش با شیر گردون خفته در یک خوابگاه
نصرتش با نسر چرخ آسوده در یک آشیان
گر نهان در ظلمت آمد آب حیوان جانفزا
آب تیغش جان ستاند از چه در ظلمت نهان
کشتی جودش رسد تا بر کنار از بحر طبع
دست او شد ناخدا و عزم او شد بادبان
کی رهاند خصم را از قهر او امداد خصم
منع آتش کی تواند پرنیان از پرنیان
جز بحکمش چرخ را گردش نه، این نبود عجب
چون کند کو گرنه خود فرمان برد از صولجان
شد بعزم رزم روسش این چمن منزل که باد
چون بهار دولتش پیوسته ایمن از خزان
خواست بر این تل مکانی از پی آرامگاه
چون بنای شوکتش محفوظ از آفات زمان
گشت بر پا این بنا از سعی معماران که باد
تا ابد چون کاخ جاهش از حوادث در امان
با نشاط از بهر تاریخ بنایش عقل گفت
در جهان بنگر جنان و ندر زمین بین آسمان

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آسمانی دیگر است این بر فراز آسمان
یا بهشت جاودان است آشکارا در جهان
هوش مصنوعی: در بالای آسمان، دنیایی دیگر وجود دارد و بهشت جاویدان به وضوح در جهان نمایان است.
خاک او جنت نشان است آب او کوثر صفت
باد او چون طره ی حورا و شان عنبر فشان
هوش مصنوعی: خاک او بهشت را به یاد می‌آورد، آب او مانند کوثر است، و بادی که از او می‌وزد، مانند موهای زیبای حوریان می‌باشد و حالتی مشابه عطر عنبر دارد.
ساکنان عرش با سکان فرشش همنشین
طایران قدس با مرغان بامش همزبان
هوش مصنوعی: ساکنان آسمان‌ها در کنار کسانی هستند که بر زمین زندگی می‌کنند و پرندگان مقدس با پرندگان دیگر بر بام‌ها به گفتگو نشسته‌اند.
لامکان است و در آن تابان صفات ذوالجلال
یا مکان سایه ی یزدان شد این خرم مکان
هوش مصنوعی: اینجا مکانی وجود ندارد، اما صفات زیبا و نورانی خداوند جلال می‌تابد. این مکان خوشایند، سایه‌ای از خداوند مهربان است.
رفعت آنجا پیشکار و عزت آنجا پرده دار
دولت آنجا رهنما و شوکت آنجا پاسبان
هوش مصنوعی: در آن مکان، مقام و احترام بالا است، و کسانی که در آنجا هستند، در نقش‌های مهم و با ارج و قربی عالی خدمت می‌کنند. آنجا افرادی هستند که برتری و عزت را نگه می‌دارند و به دیگران راهنمایی می‌کنند. همچنین، مقام و شوکت آنجا مراقبت و محافظت می‌شود.
آسمانی آفتابش گشته تابان روز و شب
آفتابی سایه اش اقبال و بختش سایبان
هوش مصنوعی: آسمان پر از نور خورشید است و روز و شب روشنایی آن را دارند. سایه این آفتاب، خوشبختی و شانس را به همراه دارد.
آسمانی بی تغیر آفتابی بی زوال
پادشاهی بی قرین شاهنشهی صاحبقران
هوش مصنوعی: آسمانی که همیشه ثابت و بدون تغییر است، خورشیدی که هیچ گاه از بین نمی‌رود، سلطنتی که هیچ همتایی ندارد و پادشاهی که با شکوه و عظمت است.
آن سپهر مکرمت آن آفتاب موهبت
جم نشان فتح علی شه خسرو خسرو نشان
هوش مصنوعی: در این بیت به عظمت و شکوه یک فرد اشاره شده است که مانند خورشیدی در آسمان زرق و برق دارد. این شخص، سمبل بزرگی و فتوحات است و نام او در تاریخ به خوبی ثبت شده است. او نشانه‌ای از کرامت و بخشش است و قدرتش را به همگان نشان می‌دهد.
دید رویش بی نقاب و دید از چشمش عتاب
جود دستش بی حساب و موج طبعش در فشان
هوش مصنوعی: او را بی حجاب و به طور مستقیم می‌بینم، و از چشمانش نمی‌توانم طعنه و سرزنش را پنهان کنم. بخشش او بی شمار است و طبع او مانند موجی به جوش و خروش در می‌آید.
زان ملک شد در حجاب و زین فلک در اضطراب
ابر را در دیده آب و بحر را بر لب فغان
هوش مصنوعی: به خاطر آن ملک، در حجاب فرو رفت و این آسمان در بی‌قراری است. ابر را در چشم‌هایم آب و دریا را بر لبانم فریاد می‌زنم.
نسبت هستی و ذاتش نسبت چشم است و نور
الفت دوران و جاهش الفت جسم است و جان
هوش مصنوعی: نسبت بین وجود و ذات آن مانند رابطه چشم و نور است. همچنین، پیوند بین زمان و مکان به مانند ارتباط جسم و روح است.
رایتش با شیر گردون خفته در یک خوابگاه
نصرتش با نسر چرخ آسوده در یک آشیان
هوش مصنوعی: سوارش در کنار شیر بزرگ و قدرتمند خوابیده و پیروزی‌اش در کنار پرنده‌ای قوی و آرام در یک مکان امن و راحت است.
گر نهان در ظلمت آمد آب حیوان جانفزا
آب تیغش جان ستاند از چه در ظلمت نهان
هوش مصنوعی: اگرچه آب حیات‌بخش در تاریکی مخفی است، اما تیغش که جان‌ها را می‌گیرد نیز در همین تاریکی پنهان است.
کشتی جودش رسد تا بر کنار از بحر طبع
دست او شد ناخدا و عزم او شد بادبان
هوش مصنوعی: بزرگی و سخاوت او به قدری است که می‌تواند کشتی زندگی را از دریای طبیعت به ساحل برساند. در این مسیر، دست او به عنوان ناخدای کشتی عمل می‌کند و اراده‌اش مانند بادبان، کشتی را به جلو می‌برد.
کی رهاند خصم را از قهر او امداد خصم
منع آتش کی تواند پرنیان از پرنیان
هوش مصنوعی: آیا می‌تواند دشمن از خشم او نجات یابد؟ در صورتی که یاری و کمک به دشمن نتواند آتش خشمش را سرد کند، چگونه می‌تواند او را از این وضعیت خارج کند؟
جز بحکمش چرخ را گردش نه، این نبود عجب
چون کند کو گرنه خود فرمان برد از صولجان
هوش مصنوعی: تنها به فرمان او، گردونه آسمان به گردش در می‌آید. جای تعجب نیست که اگر او اراده کند، هر چیزی مطابق خواست او عمل می‌کند.
شد بعزم رزم روسش این چمن منزل که باد
چون بهار دولتش پیوسته ایمن از خزان
هوش مصنوعی: این چمن با اراده و جنگندگی او به مکانی امن تبدیل شده است، به طوری که باد بهاری نخستین، هرگز نگران پاییز نیست.
خواست بر این تل مکانی از پی آرامگاه
چون بنای شوکتش محفوظ از آفات زمان
هوش مصنوعی: در اینجا کسی درباره ساختن مکانی بر روی این تپه صحبت می‌کند، به منظور ایجاد آرامگاهی که به خاطر عظمت و شکوهش از آسیب‌های زمان در امان باشد.
گشت بر پا این بنا از سعی معماران که باد
تا ابد چون کاخ جاهش از حوادث در امان
هوش مصنوعی: این بنا به خاطر تلاش معماران ساخته شده و مانند قصرش در برابر حوادث و بادها تا ابد محفوظ خواهد ماند.
با نشاط از بهر تاریخ بنایش عقل گفت
در جهان بنگر جنان و ندر زمین بین آسمان
هوش مصنوعی: با شوق و انرژی به تاریخ نگاه کن، عقل به ما می‌گوید که در جهان، به بهشت و آسمان‌ها توجه کن و نه به زمین.