دل به دام زلف مشکین است باز
دل به دام زلف مشکین است باز
بستهٔ آن موی پرچین است باز
حلقههای زلف در روی نگار
زان دل رنجور غمگین است باز
میرود یار و به همراهش رقیب
یارب او را این چه آیین است باز
دیوانهای کمتر: جهان را سیل اشکم گر کند ویرانهای کمتربار غم بر دل و دل بر سر زلفش ترسم: بار غم بر دل و دل بر سر زلفش ترسم
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دل به دام زلف مشکین است باز
بستهٔ آن موی پرچین است باز
هوش مصنوعی: دل به دام زلف سیاه او گرفتار شده و نیروی جاذبهٔ آن موهای پیچخورده او دوباره احساس میشود.
حلقههای زلف در روی نگار
زان دل رنجور غمگین است باز
هوش مصنوعی: چندین حلقه از زلفهای زیبای معشوق بر چهرهاش آویزان است و دلbrokenِ عاشق به خاطر این زیبایی همچنین غمگین و رنجور است.
میرود یار و به همراهش رقیب
یارب او را این چه آیین است باز
هوش مصنوعی: یار میرود و رقیبش نیز با اوست. ای کاش میدانستیم این چه رسم غمانگیزی است.