گنجور

شمارهٔ ۸

ای دوست بیا دمی به بالین
این خون دو دیدهٔ ترم بین
گویی که شده مقرنس عنین
داماد زمانه راست کابین

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای دوست بیا دمی به بالین
این خون دو دیدهٔ ترم بین
هوش مصنوعی: ای دوست، بیا و لحظه‌ای کنار من بنشین و گریه‌های چشم‌های ترم را ببین.
گویی که شده مقرنس عنین
داماد زمانه راست کابین
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که زمانه و شرایط فعلی تحت تسلط و محدودیت‌هایی قرار گرفته‌اند، به طوری که مانند یک داماد غیرمؤثر و ناتوان در برآورده کردن انتظارات به نظر می‌رسند. این وضعیت به نوعی به قید و بندهایی تشبیه شده که بر زندگی و روند امور حاکم است.