گنجور

شمارهٔ ۶۳

سحر منادی بلبل به گلستان دریاب
صلای صحبت گل می زند زمان دریاب
هر آن دقیقه که دریافتی ز عمر از تست
که می شود نفس رفته را ضمان دریاب
تو را فریضه بود رفتنی به خانه دوست
درون اگر نگذارند آستان دریاب
هزار واقعه با روزگارم افتادست
به یک کرشمه لطفم اگر توان دریاب
نظاره گل دهر از وداع یاد دهد
ببین بهار وی و معنی خزان دریاب
هنوز بوی دلی بر مشام می آید
دمی که آتشم افتد به خانمان دریاب
ته پیاله چو بر خاک تشنگان ریزی
مرا که سوخته یی مغز استخوان دریاب
مباد زخم تو جز من به دیگران آید
گهی که تیر جفا می کشی نشان دریاب
مکش ملال «نظیری » که جسم و جان کاهست
زلال جام کش و عمر جاودان دریاب

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سحر منادی بلبل به گلستان دریاب
صلای صحبت گل می زند زمان دریاب
هوش مصنوعی: صبحگاه، بلبل پیامی را به گلستان فرستاده است، پس گوش بسپار به صدای دلنشین گفتگو با گل. حالا، زمان آن است که این زیبایی را درک کنی.
هر آن دقیقه که دریافتی ز عمر از تست
که می شود نفس رفته را ضمان دریاب
هوش مصنوعی: هر لحظه‌ای که متوجه شدی چقدر از عمرت گذشته، به یاد داشته باش که نفس‌های که به پایان رسیده‌اند، امانتی از تو هستند.
تو را فریضه بود رفتنی به خانه دوست
درون اگر نگذارند آستان دریاب
هوش مصنوعی: شما موظف هستید که به خانه دوست بروید، اگر اجازه ورود به شما ندهند، در آستانه در انتظار بمانید.
هزار واقعه با روزگارم افتادست
به یک کرشمه لطفم اگر توان دریاب
هوش مصنوعی: در طول زندگی‌ام، حوادث زیادی برایم پیش آمده و تنها با یک لبخند محبت‌آمیز می‌توانم همه آن‌ها را فراموش کنم.
نظاره گل دهر از وداع یاد دهد
ببین بهار وی و معنی خزان دریاب
هوش مصنوعی: به تماشای زیبایی‌های زندگی بپرداز و از وداعی که با آن روبرو می‌شوی، درس بگیر. زیبایی‌های بهار را ببین و به عمق مفهوم غم و از دست دادن در فصل خزان پی ببر.
هنوز بوی دلی بر مشام می آید
دمی که آتشم افتد به خانمان دریاب
هوش مصنوعی: هنوز عطر عشق در فضا حس می‌شود، حالا که آتش من به خانه‌ام افتاده، کمکم کن.
ته پیاله چو بر خاک تشنگان ریزی
مرا که سوخته یی مغز استخوان دریاب
هوش مصنوعی: وقتی که ته پیاله را بر خاک تشنگان می‌ریزی، مرا که از شدت تشنگی سوخته‌ام و به مغز استخوانم رسیده است، مورد توجه قرار بده.
مباد زخم تو جز من به دیگران آید
گهی که تیر جفا می کشی نشان دریاب
هوش مصنوعی: مباد که درد تو و زخم‌ات به کسی غیر از من برسد، وقتی که تو با تیرهای سختی و بی‌رحمی به من ضربه می‌زنی، مرا مد نظر داشته باش.
مکش ملال «نظیری » که جسم و جان کاهست
زلال جام کش و عمر جاودان دریاب
هوش مصنوعی: غم و اندوه را از خود دور کن، زیرا بدن و روح در حال زوال هستند. از زندگی لذت ببر و از فرصتی که داری برای دستیابی به زندگی ابدی استفاده کن.