گنجور

شمارهٔ ۶۰

خانه در کوی مغان کردم خراب
عاقبت هم طبع گشتم با شراب
دهر پیرم کرده اما ذوق عشق
گرم تر دارد مزاجم از شباب
از جوانی هست ذوقی در سرم
از نمک ماندست شوری در کباب
هرچه خوانم از ورق شویم به اشک
عشقم افتادست بر درس و کتاب
زنده دارد مرد را آثار مرد
نام گل باقی است چون گردد گلاب
گوش بر تشریف فرمانم که هست
جان مشتاقم سئوالش را جواب
بر امید او به معجز بسته ام
باد را بر خاک و آتش را بر آب
چاره ناسور تسلیم است و بس
خلق مرهم می نهند از اضطراب
به که پوشم چشم ازین دل خفتگان
روی بیداران مگر بینم به خواب
چشمه حیوان «نظیری » هیچ نیست
عالمی تاریک و قحط آفتاب

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خانه در کوی مغان کردم خراب
عاقبت هم طبع گشتم با شراب
هوش مصنوعی: در نهایت، به خاطر عشق و حال و هوای خوشی که در دنیای می و شراب وجود دارد، خانه‌ام را در محله‌ی انسان‌های جوانمرد برپا کردم، و سرانجام خودم هم به لطف این لذت‌ها به سمت خوش‌گذران شدن و شادی ذهنی گرایش پیدا کردم.
دهر پیرم کرده اما ذوق عشق
گرم تر دارد مزاجم از شباب
هوش مصنوعی: زندگی مرا پیر کرده اما عشق هنوز در دل من پرشورتر از زمان جوانی است.
از جوانی هست ذوقی در سرم
از نمک ماندست شوری در کباب
هوش مصنوعی: از همان دوران جوانی، شوری و لذتی در وجودم بوده که مانند نمک در کباب، طعم خاصی به زندگی‌ام بخشیده است.
هرچه خوانم از ورق شویم به اشک
عشقم افتادست بر درس و کتاب
هوش مصنوعی: هر چه که از روی کاغذ می‌خوانم، اشک‌های عشقم بر روی کتاب و درس‌هایم می‌چکد.
زنده دارد مرد را آثار مرد
نام گل باقی است چون گردد گلاب
هوش مصنوعی: انسان با کارها و آثارش زنده می‌ماند. مانند اینکه نام گل در گلاب باقی می‌ماند، یاد و خاطره‌ی انسان نیز از طریق کارهایش باقی خواهد ماند.
گوش بر تشریف فرمانم که هست
جان مشتاقم سئوالش را جواب
هوش مصنوعی: به حرف‌های من گوش کن که جانم به تو وابسته است و سوالت را پاسخ می‌دهم.
بر امید او به معجز بسته ام
باد را بر خاک و آتش را بر آب
هوش مصنوعی: من به امید او دلم را به معجزه سپرده‌ام، همان‌طور که باد را به خاک و آتش را به آب.
چاره ناسور تسلیم است و بس
خلق مرهم می نهند از اضطراب
هوش مصنوعی: تنها راه حل درد و مشکل، تسلیم شدن است و بس. دیگران فقط دارویی موقتی برای نگرانی‌ها ارائه می‌دهند.
به که پوشم چشم ازین دل خفتگان
روی بیداران مگر بینم به خواب
هوش مصنوعی: به کدام روی این دل‌های خواب‌آلود نگاه کنم؟ به چهره بیدارانی که شاید در خواب ببینم؟
چشمه حیوان «نظیری » هیچ نیست
عالمی تاریک و قحط آفتاب
هوش مصنوعی: چشمه‌ی حیوان «نظیری» به وضوح می‌گوید که هیچ چیزی در این دنیا وجود ندارد که بخواهد به روشنی و زندگی رنگی بدهد؛ دنیایی که تاریک و بی‌نور است و از تابش آفتاب بی‌بهره مانده است.