گنجور

شمارهٔ ۵۴

آن که بر ما رقم کین زده از کینه ما
نقش خود دیده در آیننه ز آیینه ما
عید و نوروز بود مکتب ما را هر روز
به محبت گذرد شنبه و آدینه ما
محضر سلطنت عشق اگر بخوانند
خاتم و سکه برآرند ز گنجینه ما
خورده دل زخمی از آن غمزه که نتوانی دوخت
تو که صد بار فزون دوخته‌ای سینه ما
زان نگاهی که به دنبال چشمت نرسد
خون فرو می چکد از خرقه پشمینه ما
آزمودیم، به زور می امسال نبود
قدحی داشت خم از باده پارینه ما
طرفه شوری سحر از سینه «نظیری » برخاست
ساخت کار همه را گریه دوشینه ما

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آن که بر ما رقم کین زده از کینه ما
نقش خود دیده در آیننه ز آیینه ما
هوش مصنوعی: کسی که با ما دشمنی کرده و بر ما کینه دارد، در واقع با دیدن کینه‌ ما، انعکاس خودش را در آینه‌ ما مشاهده می‌کند.
عید و نوروز بود مکتب ما را هر روز
به محبت گذرد شنبه و آدینه ما
هوش مصنوعی: نوروز و عید برای ما هر روز مانند یک مدرسه است که در آن با محبت و دوستی از شنبه تا جمعه می‌گذرانیم.
محضر سلطنت عشق اگر بخوانند
خاتم و سکه برآرند ز گنجینه ما
هوش مصنوعی: اگر در محضر سلطنت عشق حاضر شوند، نشان و نمادهای ارزشمندی از گنجینه‌ی ما به نمایش در خواهند آورد.
خورده دل زخمی از آن غمزه که نتوانی دوخت
تو که صد بار فزون دوخته‌ای سینه ما
هوش مصنوعی: دل شکسته و زخم‌خورده‌ام از آن نگاهی که نتوانی آن را ترمیم کنی، در حالی که تو بارها و بارها دل ما را رنجانده‌ای.
زان نگاهی که به دنبال چشمت نرسد
خون فرو می چکد از خرقه پشمینه ما
هوش مصنوعی: از نگاهی که نمی‌تواند به چشمت برسد، خون از لباس پشمین ما میریزد.
آزمودیم، به زور می امسال نبود
قدحی داشت خم از باده پارینه ما
هوش مصنوعی: ما تلاش کردیم، اما شراب امسال به زور هم نمی‌چسبید، چون تنها یک جام خم از شراب کهنه داشتیم.
طرفه شوری سحر از سینه «نظیری » برخاست
ساخت کار همه را گریه دوشینه ما
هوش مصنوعی: در آغاز صبح، شوری دل‌انگیز از وجود «نظیری» برخواست که باعث شد همه به یاد گذشته و غم‌هایشان اشک بریزند.