گنجور

شمارهٔ ۵۳

دل شکسته بود تحفه خزینه ما
نگین ملک توان ساخت ز آبگینه ما
چراغ صومعه‌ها زنده می‌توان کردن
به دوستی تو، یعنی به سوز سینه ما
تو کار غیب چه دانی که چیست؟ طعنه مزن
که جز به مصلحتی نشکند سفینه ما
مکن به کشتن ما مشورت که تا بودست
به فال دوست مبارک نبوده کینه ما
هزار کار درست از شکست ما گردد
طلسم ما شکن و برخور از دفینه ما
یگانه ایم به بی قدری ارچه بر در دوست
به قدر ذره توان یافتن قرینه ما
ز بعد کعبه «نظیری » زیارت ما کن
که دلبری نمکین است در مدینه ما

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل شکسته بود تحفه خزینه ما
نگین ملک توان ساخت ز آبگینه ما
هوش مصنوعی: دل ما ناراحت و شکستہ است، اما از این درد و غم، گنجی ارزشمند به دست آمده است. ما توانایی ساختن چیزی زیبا و با ارزش از آنچه که در اختیار داریم، داریم.
چراغ صومعه‌ها زنده می‌توان کردن
به دوستی تو، یعنی به سوز سینه ما
هوش مصنوعی: چراغ‌های صومعه‌ها را می‌توان با دوستی تو روشن کرد، یعنی با شعله دل‌سوز ما.
تو کار غیب چه دانی که چیست؟ طعنه مزن
که جز به مصلحتی نشکند سفینه ما
هوش مصنوعی: نمی‌دانی که کارهای غیبی چه هستند، پس طعنه نزن. به جز در مواردی که صلاح باشد، هیچ‌کس نمی‌تواند کشتی ما را بشکند.
مکن به کشتن ما مشورت که تا بودست
به فال دوست مبارک نبوده کینه ما
هوش مصنوعی: نکنید مشاوره درباره کشتن ما، زیرا هرگز با فال دوست خوش‌یمن نبوده که با کینه ما ادامه یابد.
هزار کار درست از شکست ما گردد
طلسم ما شکن و برخور از دفینه ما
هوش مصنوعی: اگر ما در کارها شکست بخوریم، هزار راه درست و موفق به وجود می‌آید. ما با تلاش و کوشش می‌توانیم موانع را از سر راه برداریم و به گنجینه‌هایی از موفقیت دست پیدا کنیم.
یگانه ایم به بی قدری ارچه بر در دوست
به قدر ذره توان یافتن قرینه ما
هوش مصنوعی: ما تنها و بی‌همتا هستیم، هرچند که در درگاه دوست، به اندازه‌ی یک ذره نمی‌توانیم همتای خود را پیدا کنیم.
ز بعد کعبه «نظیری » زیارت ما کن
که دلبری نمکین است در مدینه ما
هوش مصنوعی: بعد از کعبه، به دیدن ما بیا، زیرا دلبر زیبایی در شهر ما وجود دارد.