گنجور

شمارهٔ ۴۶۵

پیش بنشین ساغری بستان و طبع آزاد کن
وین پرستاران معنی را، به گفتی شاد کن
تخته تعلیم گردون بین و نقش در همش
خنده چون شاگرد زیرک طبع بر استاد کن
این رقم زشتست طرح تازه ای بر صفحه کش
وین بنا سستست قصر قایمی بنیاد کن
ابر ساقی از هوای سرو بر بستان گریست
عندلیبا گل گریبان می درد فریاد کن
عاقبت چون جای ما خاکست کار آب به
گل کز آتش می گدازد تکیه گو بر باد کن
در نمازم دل ز مخموری به صد جا می رود
قبله گم شد محتسب میخانه را آباد کن
چشم مستت شب به معبدها خرابی می کند
پارسایان را به می خوردن مبارکباد کن
گر نویسم شکوه می ترسم که نشناسی مرا
آن که از حالش نکردی یاد هرگز، یاد کن
شکر این دولت که دوران بر مراد حسن تست
باده در جام «نظیری » تا خط بغداد کن

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پیش بنشین ساغری بستان و طبع آزاد کن
وین پرستاران معنی را، به گفتی شاد کن
هوش مصنوعی: بنشین و یک جام شراب بردار و با خیال راحت و آزاد بنوش. این پرستاران معنی و مفهوم را با کلامت خوشحال کن.
تخته تعلیم گردون بین و نقش در همش
خنده چون شاگرد زیرک طبع بر استاد کن
هوش مصنوعی: به آسمان نگاه کن و ببین چگونه نقش و نگارهایش با هم ترکیب شده‌اند. مانند یک شاگرد باهوش، با استعداد و زیرک، بر آموزگار خود تسلط پیدا کن و از آن بهره‌مند شو.
این رقم زشتست طرح تازه ای بر صفحه کش
وین بنا سستست قصر قایمی بنیاد کن
هوش مصنوعی: این شکل ناپسند است، نقشه‌ای نو بر روی صفحه بکش و این ساختمان ضعیف را پایدار بساز.
ابر ساقی از هوای سرو بر بستان گریست
عندلیبا گل گریبان می درد فریاد کن
هوش مصنوعی: ابر که همچون ساقی است، از جویبار عشقی در دل خود در بستان اشک می‌ریزد. در این میان، بلبل به گل‌ها می‌نگرد و از درد دل خود فریاد برمی‌آورد.
عاقبت چون جای ما خاکست کار آب به
گل کز آتش می گدازد تکیه گو بر باد کن
هوش مصنوعی: در نهایت، وقتی که ما به خاک تبدیل می‌شویم و کارمان به جایی می‌رسد که باید از زندگی گذر کنیم، بدانیم که همه چیز به سرعت تغییر می‌کند و آنچه که ماندگار به نظر می‌رسد، در حقیقت، بی‌موده و ناپایدار است. پس، نباید به چیزهای زودگذر دل ببندیم.
در نمازم دل ز مخموری به صد جا می رود
قبله گم شد محتسب میخانه را آباد کن
هوش مصنوعی: در هنگام نماز، قلب من به شدت مشتاق است و در عین حال از حال نرمال خارج شده. در این میان، مسیر درست را گم کرده‌ام. ای نگهبان میخانه، آن را بازسازی کن و به آن رونق بده.
چشم مستت شب به معبدها خرابی می کند
پارسایان را به می خوردن مبارکباد کن
هوش مصنوعی: چشم زیبای تو باعث ویرانی معبدها می‌شود و پارسایان را به نوشیدن شراب و شادی تشویق می‌کند.
گر نویسم شکوه می ترسم که نشناسی مرا
آن که از حالش نکردی یاد هرگز، یاد کن
هوش مصنوعی: اگر بخواهم از دل تنگی‌هایم بنویسم، می‌ترسم تو مرا نشناسی؛ تو که هرگز به یاد نیاوردی حال و روز من را.
شکر این دولت که دوران بر مراد حسن تست
باده در جام «نظیری » تا خط بغداد کن
هوش مصنوعی: این بیت به شادی و خوشحالی از روزگار خوبی اشاره دارد که زندگی طبق خواسته‌های فرد پیش می‌رود. او به زیبایی و لذت زندگی اشاره می‌کند و دعوت به نوشیدن نوشیدنی و جشن گرفتن می‌کند، در حالی که به خط بغداد نیز اشاره دارد که نمادی از فرهنگ و هنر است.