گنجور

شمارهٔ ۴۵۸

یک گلیم، اما به رتبت چون خُم و پیمانه‌ایم
مختلف در رنگ و بوییم ارچه از یک دانه‌ایم
سر معبودیم و با شرک خفی هم‌پرده‌ایم
روح مسجودیم و با نَفْسِ دنی هم خانه‌ایم
طبع معشوقی و لاف عاشقی از ما خطاست
طعمه ناریم گر شمعیم اگر پروانه‌ایم
گنج در ویرانه باید کرد پیدا ای عجب
بوالعجب‌تر این که خود گنجیم و خود ویرانه‌ایم
قفل‌ها از ما گشاید فتح‌ها از ما شود
هرکجا تقدیر مفتاح است ما دندانه‌ایم
کاشف نیت چو شکل قرعه ده نقطه‌ایم
رهزن باطن چو فال سبحه صد دانه‌ایم
با بد و نیک ارچه یک‌روییم همچون آینه
در صلاح کار در هم صد زبان چون شانه‌ایم
گر پریشانیم عطر سنبل آشفته‌ایم
ور سیه‌کاریم کحل نرگس مستانه‌ایم
آمدیم از علم در تقریر و سرگردان شدیم
زانکه چشم دهر در خوابست و ما افسانه‌ایم
در طریق بردباری گر «نظیری» عاجزیم
شکر لله در ره وارستگی مردانه‌ایم

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یک گلیم، اما به رتبت چون خُم و پیمانه‌ایم
مختلف در رنگ و بوییم ارچه از یک دانه‌ایم
هوش مصنوعی: ما مانند یک گلیم هستیم که هرچند از یک جنس و دانه‌ تولید شده‌ایم، اما در رنگ و عطرمان متفاوتیم.
سر معبودیم و با شرک خفی هم‌پرده‌ایم
روح مسجودیم و با نَفْسِ دنی هم خانه‌ایم
هوش مصنوعی: ما در نزد معبود خود هستیم و با خفی‌ترین شکل شرک در قالب پنهانی قرار داریم. روح ما در مقام پرستش است و در عین حال با نفس دنیوی خود در یک جا زندگی می‌کنیم.
طبع معشوقی و لاف عاشقی از ما خطاست
طعمه ناریم گر شمعیم اگر پروانه‌ایم
هوش مصنوعی: ما به خاطر ویژگی‌های خودمان و صحبت‌های عاشقانه‌مان مقصر هستیم. اگر ما شمع هستیم، نباید انتظار داشته باشیم که دیگران پروانه‌وار دورمان بچرخند و از ما تغذیه کنند.
گنج در ویرانه باید کرد پیدا ای عجب
بوالعجب‌تر این که خود گنجیم و خود ویرانه‌ایم
هوش مصنوعی: در میان خرابه‌ها باید گنج را جستجو کرد. جالب‌تر اینکه خود ما به نوعی گنج هستیم در حالی که در درون‌مان ویرانی نیز وجود دارد.
قفل‌ها از ما گشاید فتح‌ها از ما شود
هرکجا تقدیر مفتاح است ما دندانه‌ایم
هوش مصنوعی: قفل‌ها به دست ما باز می‌شوند و پیروزی‌ها نیز به ما تعلق دارد. در هر جایی که سرنوشت کلید دارد، ما دندانه‌ی آن کلید هستیم.
کاشف نیت چو شکل قرعه ده نقطه‌ایم
رهزن باطن چو فال سبحه صد دانه‌ایم
هوش مصنوعی: اگر کسی نیت و راز دل ما را ببیند، در واقع ما به مانند دانه‌های تسبیح هستیم که در ظاهر کنار هم قرار گرفته‌ایم، ولی در باطن، هر کدام داستان و تفکری متفاوت داریم.
با بد و نیک ارچه یک‌روییم همچون آینه
در صلاح کار در هم صد زبان چون شانه‌ایم
هوش مصنوعی: ما با خوبی و بدی هر دو رو به رو هستیم و مانند آینه‌ای هستیم که در کارهای نیک، در همدلی و اتحاد، صدای یکدیگر را منعکس می‌کند و به هماهنگی می‌رسد.
گر پریشانیم عطر سنبل آشفته‌ایم
ور سیه‌کاریم کحل نرگس مستانه‌ایم
هوش مصنوعی: اگر حال ما آشفته است، به خاطر عطر خوش سنبل است و اگر حالتی ناپسند داریم، به خاطر زیبایی کحل نرگس است که ما را مست کرده است.
آمدیم از علم در تقریر و سرگردان شدیم
زانکه چشم دهر در خوابست و ما افسانه‌ایم
هوش مصنوعی: ما به علم و دانش روی آوردیم و در بیان آن گیج و سردرگم شدیم، زیرا زمانه غافل است و ما تنها یک داستان و افسانه‌ای بیش نیستیم.
در طریق بردباری گر «نظیری» عاجزیم
شکر لله در ره وارستگی مردانه‌ایم
هوش مصنوعی: در مسیر صبر و شکیبایی اگر ما همانند «نظیری» ناتوان هستیم، باید شکر خدا را به خاطر راهی که در آن به مردانگی و استقامت رسیده‌ایم، به جا آوریم.