گنجور

شمارهٔ ۴۴۸

هنر در شست و ناوک در کف و زه بر کمان دارم
ولی بر دست و بازو از وفا بندی گران دارم
ز ایمای عزیزان همتی در کار می خواهم
خدنگی بر کمان پیوسته چشمی بر نشان دارم
به وصلش تا رسم صد بار بر خاک افکند شوقم
که نو پروازم و شاخ بلندی آشیان دارم
اگر مستم اگر هشیار دستان سنج دیرینم
ز گل بر هر سر شاخی هزاران داستان دارم
زبان شوریده عشق است گفتارش نمی فهمی
بخوان از چهره ام رازی که با او در میان دارم
کف پایی نخواهد رنجه شد در بزم مغروران
اگر یک دم رخی پامال خاک آستان دارم
«نظیری» خوش دلت، با غمزه‌ای داد و ستد داری
درین سودا شریکم با تو گر صد جان زیان دارم

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هنر در شست و ناوک در کف و زه بر کمان دارم
ولی بر دست و بازو از وفا بندی گران دارم
هوش مصنوعی: من در دستم هنر و مهارت‌های زیادی دارم، اما در عین حال به خاطر وفاداری که دارم، خود را به زنجیر‌هایی سنگین بسته‌ام.
ز ایمای عزیزان همتی در کار می خواهم
خدنگی بر کمان پیوسته چشمی بر نشان دارم
هوش مصنوعی: از محبت عزیزان، به تلاشی در زندگی نیاز دارم. می‌خواهم تیر و کمان را به دقت نشانه‌گیری کنم و رصد کنم.
به وصلش تا رسم صد بار بر خاک افکند شوقم
که نو پروازم و شاخ بلندی آشیان دارم
هوش مصنوعی: احساس عشق و اشتیاق به وصل او به حدی است که دوست دارم بارها بر خاک بیفتم. اکنون آماده‌ام تا پرواز کنم و درختی بلند و خانه‌ای مطمئن داشته باشم.
اگر مستم اگر هشیار دستان سنج دیرینم
ز گل بر هر سر شاخی هزاران داستان دارم
هوش مصنوعی: من اگر در حال سرخوشی باشم یا اگر کاملاً هوشیار باشم، در دستانم که مانند سنج قدیمی است، بر هر شاخه‌ از گل، هزاران قصه و داستان دارم.
زبان شوریده عشق است گفتارش نمی فهمی
بخوان از چهره ام رازی که با او در میان دارم
هوش مصنوعی: زبان عشق در هم و بر هم است و حرف‌های آن را نمی‌توان به راحتی فهمید. اما می‌توانی از چهره‌ام بخوانی، رازی را که با او دارم.
کف پایی نخواهد رنجه شد در بزم مغروران
اگر یک دم رخی پامال خاک آستان دارم
هوش مصنوعی: اگر در جمع مغروران باشم، حتی یک لحظه هم احساس رنج و زحمت نخواهم کرد، زیرا که در هر حال خاک پای کسی را دارم که مرا به خود می‌خواند و برایم ارزش قائل است.
«نظیری» خوش دلت، با غمزه‌ای داد و ستد داری
درین سودا شریکم با تو گر صد جان زیان دارم
هوش مصنوعی: نظیری، تو با نگاه دلربایت معامله‌ای با من داری و من هم در این بازی شریکم، حتی اگر بخواهم جان خود را هم فدای این عشق کنم.