گنجور

شمارهٔ ۴۴۷

مشنو استغفار من کز اهل ایمان نیستم
خرقه از مصحف اگر سازم مسلمان نیستم
معنی اخلاص می‌خواهند و حسن اعتقاد
چون نشینم با نکوکاران کز ایشان نیستم
در چمن معذور داریدم اگر گردم ملول
نغمه‌سنج کوه و دشتم از گلستان نیستم
جذب عشقم فی‌المثل در حسن پیدا ساختن
خضر چاه یوسفم از آب حیوان نیستم
چرخ اگر وارون بگردد ابر اگر طوفان کند
گوشه‌ای آسوده‌ام آگه ز دوران نیستم
دهر چون در دشمنی سست است افکندم سپر
دشمن نامرد را من مرد میدان نیستم
گر پریشانی به این خویی‌ست کاندر زلف تست
بس پریشان‌تر ازینم کن پریشان نیستم
خیر حسن خود نگاهی می‌توان کردن چه شد
سایلم در کوی تو، پندار مهمان نیستم
گر نمی‌گویی «نظیری» هندوی خویشم بخوان
کافر زنار بندم من مسلمان نیستم

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مشنو استغفار من کز اهل ایمان نیستم
خرقه از مصحف اگر سازم مسلمان نیستم
هوش مصنوعی: نشنو که از من طلب بخشش می‌کنم، چون من از گروه مؤمنان نیستم. حتی اگر لباسی از آیات قرآن بپوشم، باز هم مسلمان نخواهم بود.
معنی اخلاص می‌خواهند و حسن اعتقاد
چون نشینم با نکوکاران کز ایشان نیستم
هوش مصنوعی: من در کنار نیکوکاران نشسته‌ام و از آنها هستم، اما در دل، به اخلاص و حسن اعتقاد واقعی نیاز دارم.
در چمن معذور داریدم اگر گردم ملول
نغمه‌سنج کوه و دشتم از گلستان نیستم
هوش مصنوعی: در میان چمن، اگر ناراحت و دل‌زده به نظر می‌رسم، لطفاً مرا ببخشید. صدای ساز کوه و دشت برایم خوشایند نیست، چون من از گلستان نیستم.
جذب عشقم فی‌المثل در حسن پیدا ساختن
خضر چاه یوسفم از آب حیوان نیستم
هوش مصنوعی: عشق من آنقدر قوی و جذاب است که مانند خضر، قادر است چاهی برای یوسف بیافریند. من از آب حیات گذشته‌ام و در این زمینه شگفت‌انگیزم.
چرخ اگر وارون بگردد ابر اگر طوفان کند
گوشه‌ای آسوده‌ام آگه ز دوران نیستم
هوش مصنوعی: اگر دنیا به هر ترتیب و وضعیتی بچرخد، و حتی اگر ابری طوفانی برپا کند، من در گوشه‌ای از آرامش هستم و نسبت به تغییرات زمان و سرنوشت آگاه نیستم.
دهر چون در دشمنی سست است افکندم سپر
دشمن نامرد را من مرد میدان نیستم
هوش مصنوعی: دنیا در دشمنی ناپایدار است، بنابراین من سپر را به زمین انداختم و با دشمن نامرد مقابله نمی‌کنم؛ زیرا من مرد میدان نیستم.
گر پریشانی به این خویی‌ست کاندر زلف تست
بس پریشان‌تر ازینم کن پریشان نیستم
هوش مصنوعی: اگر به این حالت و ویژگی دچار پریشانی هستی که در موهایت است، من حتی از این حالت هم پریشان‌تر می‌شوم؛ پس در واقع، من پریشان نیستم.
خیر حسن خود نگاهی می‌توان کردن چه شد
سایلم در کوی تو، پندار مهمان نیستم
هوش مصنوعی: هر زیبایی و خوبی، نگاهی به من کرده است. اما چرا من اینجا در مسیر تو هستم، گویی که مهمان نیستم؟
گر نمی‌گویی «نظیری» هندوی خویشم بخوان
کافر زنار بندم من مسلمان نیستم
هوش مصنوعی: اگر نمی‌گویی من مانند تو نیستم، من را هندوی خود بنام و بگو که کافر هستم؛ من از دین مسلمانان نیستم.