شمارهٔ ۴۴۳
امروز پیشت از غم خود دم نمیزنم
فارغ نشین که بزم تو برهم نمیزنم
انداختم به بردن شادی هزار کم
غیر از دو شش به باختن غم نمیزنم
نازم به این شرف که غلام محبتم
لاف نسبت ز نسبت آدم نمیزنم
صد ره سوار همتم از این و آن گذشت
با آنکه تازیانه بر ادهم نمیزنم
میسازم ارچه دست دغا بیش میکند
میبازم ارچه نقش وفا کم نمیزنم
امروز بهتر است «نظیری» جراحتم
آسودهام که دست به مرهم نمیزنم
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
امروز پیشت از غم خود دم نمیزنم
فارغ نشین که بزم تو برهم نمیزنم
هوش مصنوعی: امروز به خاطر غمهایم از تو صحبت نمیکنم، چون نمیخواهم فضایت را به هم بزنم و آرامش این جمع را مختل کنم.
انداختم به بردن شادی هزار کم
غیر از دو شش به باختن غم نمیزنم
هوش مصنوعی: من تلاش کردم تا شادی را به دست بیاورم، اما در این راه فقط دو شش (یعنی دو بار شانس موفقیت) به دست آوردم. اما در شکست و ناراحتی، اصلاً به خاطر غم و اندوه به خودم فشار نمیآورم.
نازم به این شرف که غلام محبتم
لاف نسبت ز نسبت آدم نمیزنم
هوش مصنوعی: به این مقام افتخار میکنم که به عشق و محبت کسی خدمتگزار هستم و خود را به نسبت انسانیت نمیسنجم.
صد ره سوار همتم از این و آن گذشت
با آنکه تازیانه بر ادهم نمیزنم
هوش مصنوعی: من بارها با اراده و تلاش خود از موانع مختلف عبور کردهام، حتی بدون اینکه احتیاجی به تنبیه و فشار بر خودم داشته باشم.
میسازم ارچه دست دغا بیش میکند
میبازم ارچه نقش وفا کم نمیزنم
هوش مصنوعی: من هرچند که دشمنان دست به فریب میزنند و کارها را سخت میکنند، اما من همچنان تلاش میکنم. اگر هم در این مسیر شکست بخورم، هرگز از پای نخواهم نشست و به اصول وفاداریام ادامه میدهم.
امروز بهتر است «نظیری» جراحتم
آسودهام که دست به مرهم نمیزنم
هوش مصنوعی: امروز احساس میکنم که زخمهایم بهتر شدهاند و نیازی به درمان و مرهم ندارم.

نظیری نیشابوری