گنجور

شمارهٔ ۴۴۱

خواهم که به آزادی دل نام برآرم
این طوطی شیرین سخن از دام برآرم
گر زین قفس تنگ برآیم دو سه گامی
چون کبک دری قهقهه از کام برآرم
زین گونه که ناوک فکنانم به کمین اند
صد بال و پرم کم بود ار وام برآرم
ممنونم ازین دل شکنان گر بگذارند
کز میکده حالی قدح و جام برآرم
ای بار تعلق خود ازان نخل فرو بار
کز شاخ اگر من کشمت خام برآرم
این دل که جگرگوشه شیر است به همت
بهتر که چنینش جگرآشام برآرم
دل برکنم از یار جفاپیشه «نظیری »
در شهر به بدعهدی اگر نام برآرم

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خواهم که به آزادی دل نام برآرم
این طوطی شیرین سخن از دام برآرم
هوش مصنوعی: می‌خواهم با آزادی و بی‌مانع، این طوطی زیبا و خوش‌زبان را از قید و بند رها کنم.
گر زین قفس تنگ برآیم دو سه گامی
چون کبک دری قهقهه از کام برآرم
هوش مصنوعی: اگر از این قفس تنگ رهایی یابم، چند قدمی مانند کبک در کوهستان با شادی و خنده می‌زنم.
زین گونه که ناوک فکنانم به کمین اند
صد بال و پرم کم بود ار وام برآرم
هوش مصنوعی: اینطور که من تیرهایی با نیرنگ پرتاب می‌کنم، در کمین نشسته‌اند و اگر بخواهم پرواز کنم، باز هم احساس می‌کنم که بال و پرم کم است.
ممنونم ازین دل شکنان گر بگذارند
کز میکده حالی قدح و جام برآرم
هوش مصنوعی: از کسانی که دل مرا شکسته‌اند سپاسگزارم، اگر اجازه دهند که از میخانه بیدل و شاداب بیرون بیایم و قدح و جامی را بر دوش بزنم.
ای بار تعلق خود ازان نخل فرو بار
کز شاخ اگر من کشمت خام برآرم
هوش مصنوعی: ای عشق، بار پیوند خود را از این درخت کنار بگذار، چرا که اگر من تو را فریب دهم، از شاخه به سوی تو کشیده می‌شوم.
این دل که جگرگوشه شیر است به همت
بهتر که چنینش جگرآشام برآرم
هوش مصنوعی: این دل که مثل جگرگوشهٔ شیر است، به تلاش و اراده‌ای بهتر، می‌توانم آن را به چیزی قوی و شجاع تبدیل کنم.
دل برکنم از یار جفاپیشه «نظیری »
در شهر به بدعهدی اگر نام برآرم
هوش مصنوعی: اگر بخواهم از یار بی وفا دل بکنم، در شهری که به بی‌وفایی‌اش اشاره کنم، نامم بر زبان‌ها خواهد افتاد.