گنجور

شمارهٔ ۴۳۳

به تمنای غلط بر همه کس میر شدیم
بدر از خانه نرفتیم و جهانگیر شدیم
آخر عمر به سودای نوی افتادیم
هوس و حرص جوان گشت اگر پیر شدیم
مه کله گوشه پی خدمت ما می شکند
که سرافراز به اندازه تقصیر شدیم
اشک تلخ و جگر شور ز ما پرس که جیست
طفل بودیم که باز از شکر و شیر شدیم
غافل از شیوه رندی به سلوک افتادیم
تازه ناکرده دماغ از پی نخجیر شدیم
دوست بر مان نگران از سر شفقت بگذشت
خاک بودیم ز فیض نظر اکسیر شدیم
هر کجا راه دهد اسب بر آن تاز که ما
بارها مات درین عرصه به تدبیر شدیم
شادی هفته به آزادی ما می گردد
همچو آدینه چه سر حلقه زنجیر شدیم
چار فصل چمن عمر ندیدیم افسوس
نارسیده به جوانی ز تعب پیر شدیم
رشک بر پیری ما چرخ و عطارد دارد
پشت خم همچو کمان راست تر از تیر شدیم
خوشتر از عمر زلیخا به طرب برگشتیم
عذر تقصیر عمل در پی تو قیر شدیم
زان دو محراب نشین هندو زنارپرست
پیش کفار به دریوزه تکبیر شدیم
فکر آبادی ایمان «نظیری » کردیم
سوی دل‌های خراب از پی تعمیر شدیم

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به تمنای غلط بر همه کس میر شدیم
بدر از خانه نرفتیم و جهانگیر شدیم
هوش مصنوعی: ما به خاطر آرزوی نادرست و بی‌مهابا به دنبال هر کسی رفتیم، اما بدون اینکه از خانه خارج شویم، به قدرت و موفقیت بزرگی دست یافتیم.
آخر عمر به سودای نوی افتادیم
هوس و حرص جوان گشت اگر پیر شدیم
هوش مصنوعی: در انتهای عمر به آرزوی نو و تازه‌ای رسیدیم، در حالی که تمایلات و اشتیاق‌های جوانی ما همچنان باقی مانده است، حتی اگر سن ما بالا رفته باشد.
مه کله گوشه پی خدمت ما می شکند
که سرافراز به اندازه تقصیر شدیم
هوش مصنوعی: ماه در گوشه‌ای از آسمان برای خدمت به ما نور می‌تاباند، اما ما بر اثر خطاهایمان، به اندازه‌ای که شایسته بودیم، سر افراز نشدیم.
اشک تلخ و جگر شور ز ما پرس که جیست
طفل بودیم که باز از شکر و شیر شدیم
هوش مصنوعی: از ما بپرسید که چه شده است، اشک‌های تلخ و دل‌های پر از درد داریم. ما زمانی کودک بودیم و اکنون دوباره به شیری و شکر بازگشتیم.
غافل از شیوه رندی به سلوک افتادیم
تازه ناکرده دماغ از پی نخجیر شدیم
هوش مصنوعی: ما به شیوه‌های زیرکانه و عاقلانه آگاه نبودیم و به راه و روشی جدید روی آوردیم، در حالی که هنوز آماده و با تجربه نشده بودیم و همین‌طور از پی شکار جذابیت‌ها رفتیم.
دوست بر مان نگران از سر شفقت بگذشت
خاک بودیم ز فیض نظر اکسیر شدیم
هوش مصنوعی: دوست ما را با محبت و نگرانی ترک کرد. ما مثل خاک بودیم، اما به واسطه نگاه او به اکسیر و ماده‌ای ارزشمند تبدیل شدیم.
هر کجا راه دهد اسب بر آن تاز که ما
بارها مات درین عرصه به تدبیر شدیم
هوش مصنوعی: هر جا که اسب اجازه عبور پیدا کند، به سرعت می‌تازد. ما بارها در این میدان به فکر و تدبیر گرفتار شده‌ایم.
شادی هفته به آزادی ما می گردد
همچو آدینه چه سر حلقه زنجیر شدیم
هوش مصنوعی: شادی هفته به آزادیمان شبیه روز جمعه می‌شود، مانند این که ما به حلقه زنجیر وصل شده‌ایم.
چار فصل چمن عمر ندیدیم افسوس
نارسیده به جوانی ز تعب پیر شدیم
هوش مصنوعی: در طول عمر، نتوانستیم از زیبایی‌های زندگی بهره‌مند شویم، و افسوس که قبل از رسیدن به جوانی، به خاطر سختی‌ها و زحمت‌های زندگی، حالا دچار پیری و خستگی شده‌ایم.
رشک بر پیری ما چرخ و عطارد دارد
پشت خم همچو کمان راست تر از تیر شدیم
هوش مصنوعی: برخی از افراد به پیری ما حسادت می‌ورزند، در حالی که چرخ فلک و سیاره عطارد در حالتی خمیده و کمانی شکل قرار دارند. ما اما به اندازه تیر، راست و مستقیم شدیم.
خوشتر از عمر زلیخا به طرب برگشتیم
عذر تقصیر عمل در پی تو قیر شدیم
هوش مصنوعی: ما با سرور و شادی به زندگی برگشتیم و در عذرخواهی از اشتباهاتمان، دل‌نگرانی و غم را به دوش کشیدیم.
زان دو محراب نشین هندو زنارپرست
پیش کفار به دریوزه تکبیر شدیم
هوش مصنوعی: از آن دو معبد نشین هندو که به پرستش زنجیر می‌پردازند، در برابر کافران به دعا و نالیدن افتاده‌ایم.
فکر آبادی ایمان «نظیری » کردیم
سوی دل‌های خراب از پی تعمیر شدیم
هوش مصنوعی: به فکر آبادانی ایمان هستیم و برای بازسازی دل‌های خراب به سوی آنها می‌رویم.