گنجور

شمارهٔ ۴۲

امشب خوش آشناست به رویش نگاه ما
گویا حجاب سوخته از برق آه ما
از بس که می شدیم به حسرت جدا ازو
خون می چکید روز وداع از نگاه ما
شغل محبت است که مانع ز طاعت است
روز جزا بس است همین عذرخواه ما
دوزخ اگر به چاشنی آتش دل است
اهل بهشت رشک برند از گناه ما
دل بی غمت مباد کزین فیض گشته است
رحمت طفیلی نفس صبحگاه ما
صدسیل وصل آمده و صد کشت تازه شد
هرگز نبود نشو و نما در گیاه ما
ما نخل ماتمیم «نظیری » ز ما حذر
غمگین شود کسی که بود در پناه ما

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

امشب خوش آشناست به رویش نگاه ما
گویا حجاب سوخته از برق آه ما
هوش مصنوعی: امشب چهره آشنا به نگاه ما زیباست، انگار که مانع‌ها از تأثیر نگاه ما کنار رفته‌اند.
از بس که می شدیم به حسرت جدا ازو
خون می چکید روز وداع از نگاه ما
هوش مصنوعی: به خاطر شدت حسرتی که از جدایی از او به دل داشتیم، در روز وداع، اشک‌هایمان مثل خون از چشمان‌مان سرازیر می‌شد.
شغل محبت است که مانع ز طاعت است
روز جزا بس است همین عذرخواه ما
هوش مصنوعی: محبت به عنوان یک شغل و وظیفه، باعث می‌شود که نتوانیم به خوبی به عبادت و اطاعت از خدا بپردازیم. در روز قیامت، همین عذرخواهی ما از خدا کفایت خواهد کرد.
دوزخ اگر به چاشنی آتش دل است
اهل بهشت رشک برند از گناه ما
هوش مصنوعی: اگر جهنم به خاطر آتش دل ما باشد، اهل بهشت به خاطر گناهان ما حسرت می‌خورند.
دل بی غمت مباد کزین فیض گشته است
رحمت طفیلی نفس صبحگاه ما
هوش مصنوعی: دل بی‌غم تو نباشد، زیرا که از این نعمت، رحمت صبحگاهی ما به تو می‌رسد.
صدسیل وصل آمده و صد کشت تازه شد
هرگز نبود نشو و نما در گیاه ما
هوش مصنوعی: بسیاری از جریان‌های عاطفی و ارتباطات عاشقانه آمده‌اند و هر روز رابطه‌ها شگفت‌انگیز و جدیدی شکل می‌گیرد، اما در درون ما هیچ شکوفایی و گسترش واقعی به وجود نیامده است.
ما نخل ماتمیم «نظیری » ز ما حذر
غمگین شود کسی که بود در پناه ما
هوش مصنوعی: ما مانند درختی بلند و تنومند هستیم و کسی که در سایه ما باشد، نباید نگران و غمگین شود.