گنجور

شمارهٔ ۳۸

گل خلعت نو داد دگر شاخ کهن را
بر سلطنت حسن سجل ساخت چمن را
شاخ گل خوش بو به ره باد سحرگاه
بگشود سر نافه غزالان ختن را
شد لاله به خمیازه به یاد می لعلت
از باده لبالب چو قدح دید دهن را
افراخت صراحی سر و گردن به توجه
تا خوش به کف مست دهده جام ذقن را
سر تا قدم نی به تماشا نگران شد
تا خوب دهد چنگ به مطرب برو تن را
حوران بهاری به نثار می و مطرب
در بوسه گرفتند سراپای چمن را
در عهد می و نغمه ز بس دید درستی
سنبل ز خم جعد برون کرد شکن را
گلبرگ بناگوش رخت بود مناسب
گل دست شد و بست بر او زلف رسن را
بر گوش خورد نعره احسنت «نظیری »
پرسی اگر از مرده صدساله سخن را

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گل خلعت نو داد دگر شاخ کهن را
بر سلطنت حسن سجل ساخت چمن را
هوش مصنوعی: گل تازه‌ای به شاخه‌های قدیمی هدیه داده شد و بر جایگاه زیبا و باشکوه چمن، نشانه‌ای از زیبایی و شکوهمندی قرار گرفت.
شاخ گل خوش بو به ره باد سحرگاه
بگشود سر نافه غزالان ختن را
هوش مصنوعی: در صبح زود، گل‌های خوشبو به نسیم می‌رسند و زیبایی‌های عطرآگین را به نمایش می‌گذارند و جاذبه و لطافت خود را به رخ می‌کشند.
شد لاله به خمیازه به یاد می لعلت
از باده لبالب چو قدح دید دهن را
هوش مصنوعی: لاله با یاد لب لعل تو، مانند کسی که از نوشیدن باده پر شده است، به جستجوی تو کمر خم کرده است.
افراخت صراحی سر و گردن به توجه
تا خوش به کف مست دهده جام ذقن را
هوش مصنوعی: با احترام و توجه، لیوان شراب را بالا برد و سر و گردن را کشید تا به نرمی و شادی، جامی که در دست دارد، را به لبانش برساند.
سر تا قدم نی به تماشا نگران شد
تا خوب دهد چنگ به مطرب برو تن را
هوش مصنوعی: تمام وجودش به تماشا و دیدن معطوف شده است تا با دل‌نشینی و خوب‌خوانی، خود را به نوازنده معرفی کند و تن خود را به او بسپارد.
حوران بهاری به نثار می و مطرب
در بوسه گرفتند سراپای چمن را
هوش مصنوعی: در بهار، حوران بهشتی به نشانه شادی و عشق، از شراب و ساز و آواز لذت می‌برند و چمنزار را در آغوش می‌کشند.
در عهد می و نغمه ز بس دید درستی
سنبل ز خم جعد برون کرد شکن را
هوش مصنوعی: در زمان نوشیدن شراب و لذت بردن از موسیقی، به قدری زیبایی را دیده‌ام که سنبل (گل زیبای خوشبو) به خاطر خمیدگی موهایش، شکاف (کج شدن) خود را نشان داد.
گلبرگ بناگوش رخت بود مناسب
گل دست شد و بست بر او زلف رسن را
هوش مصنوعی: پرده‌ای از گلبرگ بر گوش چهره‌ات نشسته است و با یک دست، زلف بلندت را مانند رشته‌ای محکم به خود آمیخته‌ای.
بر گوش خورد نعره احسنت «نظیری »
پرسی اگر از مرده صدساله سخن را
هوش مصنوعی: اگر از مردی که صد سال از عمرش گذشته بپرسی، صدای تحسین او را می‌شنوی.