شمارهٔ ۳۵۴
افسر به قبادی ده و خاتم به جمی بخش
از دام به ما پیچی و از زلف خمی بخش
زین کعبه نشینان گره دل نگشاید
توفیق نگاهی ز غزال حرمی بخش
عفو تو پسندیده ام و کیش برهمن
یا حورلقایی برسان یا صنمی بخش
تا سجده کنم نقش پی راست روان را
زین قوم سراغم به نشان قدمی بخش
ما سوختگان را به جگر آب نباشد
کافی به سرشکی ده و بحری به نمی بخش
آن شیشه که بر طاق بلندست فرود آر
زان باده که دستی نرسیدست دمی بخش
بر خوان تو امساک نباشد جگری ده
مرسوم تو نقصان نپذیرد کرمی بخش
غم های تو آسوده کند عالم و گوید
گر غم به کسی می دهی این گونه غمی بخش
گر دیده ام از فکر تو محجوب نظرها
با عشق که گفتهست کز آتش ارمی بخش
تنهایی و خلوت طلبد عشق «نظیری »
این خیل و خدم را به امیر حشمی بخش
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
افسر به قبادی ده و خاتم به جمی بخش
از دام به ما پیچی و از زلف خمی بخش
هوش مصنوعی: به کسی مقام و قدرتی ببخش و نشانی از عشق و محبت به او بده، و همچنین از زیبایی و جذابیت خود به ما عطا کن.
زین کعبه نشینان گره دل نگشاید
توفیق نگاهی ز غزال حرمی بخش
هوش مصنوعی: دل از کسانی که در کعبه نشستهاند شاد نمیشود، مگر اینکه نگاه بخشندهای از غزالی در حرم به آن بیفتد.
عفو تو پسندیده ام و کیش برهمن
یا حورلقایی برسان یا صنمی بخش
هوش مصنوعی: من عفو و بخشش تو را پسندیدهام، پس ای معشوق، یا به من محبت کن یا خوشیهایت را به من برسان.
تا سجده کنم نقش پی راست روان را
زین قوم سراغم به نشان قدمی بخش
هوش مصنوعی: من منتظرم تا به سجده بیفتم و نشانههای راه درست را از این جمعیت بیابم تا قدمی از آنها را به من نشان دهد.
ما سوختگان را به جگر آب نباشد
کافی به سرشکی ده و بحری به نمی بخش
هوش مصنوعی: آتشزدههای دلمان به سادگی خاموش نمیشوند، فقط یک قطره اشک یا حتی دریایی از آن کافی نیست تا دردهایمان را تسکین دهد.
آن شیشه که بر طاق بلندست فرود آر
زان باده که دستی نرسیدست دمی بخش
هوش مصنوعی: آن لیوانی که روی طاق بلند قرار دارد را نازل کن، از آن شرابی که به دست کسی نمیرسد، برای یک لحظه بگذار بچشیم.
بر خوان تو امساک نباشد جگری ده
مرسوم تو نقصان نپذیرد کرمی بخش
هوش مصنوعی: در حضور تو، روزی و نعمت به اندازه کافی وجود دارد و از آن کم نمیشود. بخشش و مهربانی تو همیشه بر جا خواهد ماند و کسی نمیتواند در این امر کمکاری کند.
غم های تو آسوده کند عالم و گوید
گر غم به کسی می دهی این گونه غمی بخش
هوش مصنوعی: غمهای تو میتواند جهان را آرام کند و بگوید اگر قرار است کسی را غمگین کنی، باید اینگونه غم را به او بدهی.
گر دیده ام از فکر تو محجوب نظرها
با عشق که گفتهست کز آتش ارمی بخش
هوش مصنوعی: اگر نتوانستهام به خاطر عشق تو به درستی ببینم، این به این دلیل است که گفته شده عشق مانند آتش است و من از آن دور ماندهام.
تنهایی و خلوت طلبد عشق «نظیری »
این خیل و خدم را به امیر حشمی بخش
هوش مصنوعی: عشق نیازمند تنهایی و آرامش است، بنابراین به این جماعت و خدمتکاران پیشنهاد میشود که به امیر حشمی واگذار شوند.

نظیری نیشابوری