گنجور

شمارهٔ ۳۵۳

افغان که بعد صد طلب و جستجوی خویش
پر خون برم ز چشمهٔ حیوان سبوی خویش
آزرده‌تر ز آبلهٔ خار دیده‌ام
خونابه ریزم از بن هر تار موی خویش
از بس که گشته پر ز غم و غصّه هر رگم
چون خوشه کرده دانه گره در گلوی خویش
آبم نماند در جگر از بس گریستم
دیگر به کار گریه کنم آب روی خویش
می‌سوخت کلک و دفتر اگر داشتی دلم
از گفتگوی دوست سر گفتگوی خویش
دست طمع چو پیش کسان کرده‌ای دراز
پل بسته‌ای که بگذری از آبروی خویش
در حیرت جمال تو گم بودم ای دریغ
فرصت نشد که از تو کنم جستجوی خویش
عشق است و صد امید «نظیری» گناه نیست
با او بگوی یک سخن از آرزوی خویش

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

افغان که بعد صد طلب و جستجوی خویش
پر خون برم ز چشمهٔ حیوان سبوی خویش
هوش مصنوعی: افغان پس از تلاش بسیار و جست‌وجوهای فراوان، در حالی که عمیقاً دلبسته و در خونین حال است، به سوی چشمه حیوان، ظرف خود را برمی‌دارد.
آزرده‌تر ز آبلهٔ خار دیده‌ام
خونابه ریزم از بن هر تار موی خویش
هوش مصنوعی: من زخمی‌تر از درد آبله دیده‌ام و از ریشه هر تار موی خود، اشک و خون می‌ریزم.
از بس که گشته پر ز غم و غصّه هر رگم
چون خوشه کرده دانه گره در گلوی خویش
هوش مصنوعی: هرچقدر در زندگی از غم و اندوه پر شده‌ام، حالت من به شکلی شده که مانند خوشه‌ای از دانه‌ها در گلوی خودم گره خورده‌ام.
آبم نماند در جگر از بس گریستم
دیگر به کار گریه کنم آب روی خویش
هوش مصنوعی: از بس که گریه کرده‌ام، دیگر هیچ آبی در وجودم نمانده است. حالا دیگر نمی‌توانم به خاطر خودم بگریم.
می‌سوخت کلک و دفتر اگر داشتی دلم
از گفتگوی دوست سر گفتگوی خویش
هوش مصنوعی: اگر تو دل مرا از صحبت‌های دوست پر نمی‌کردی، من ممکن بود به اندوه و رنج خود غم‌خوار باشم و دل و دفترم را بسوزانم.
دست طمع چو پیش کسان کرده‌ای دراز
پل بسته‌ای که بگذری از آبروی خویش
هوش مصنوعی: وقتی که دست دراز کردی و از دیگران چیزی خواستی، به نوعی به آبرو و احترام خود آسیب زدی.
در حیرت جمال تو گم بودم ای دریغ
فرصت نشد که از تو کنم جستجوی خویش
هوش مصنوعی: در شگفتی زیبایی تو غرق بودم و افسوس که فرصتی پیدا نکردم تا خودم را در وجود تو پیدا کنم.
عشق است و صد امید «نظیری» گناه نیست
با او بگوی یک سخن از آرزوی خویش
هوش مصنوعی: عشق و امید زیادی وجود دارد. «نظیری» می‌گوید که صحبت با او درباره آرزوهایت گناهی ندارد.

حاشیه ها

1401/11/07 14:02
Mahmood Shams

با سلام و احترام 

دوستان گنجوری بیت ششم دست طلب باید درست باشه با توجه به بیت اول که طلب آمده ،  بنظرم طلب بهتره تا طمع چون بیشتر ، مردم  قرض و طلب می کنند گاهی طلب مالی و گاهی طلب محبت ، افرادی که نسخه های قدیمی و چاپی دارند لطفا بررسی کنند