گنجور

شمارهٔ ۳۵۲

لطف می خون در رگ افسرده می‌آرد به جوش
قول نای و چنگ طبع مرده می‌آرد به جوش
نرگسش هرگه که می‌بیند به سوی سنبلش
مجمع دل‌های بر هم خورده می‌آرد به جوش
شب به مستی پرسش مطرب ره حرفم گشود
سمع دانا نکته پرورده می‌آرد به جوش
نیست ما را در صلاح کار ما هیچ اختیار
پند بی‌دردان دل آزرده می‌آرد به جوش
قول ما صاف است در میخانه ما درد نیست
پیر ما در خُم عِنَب افشرده می‌آرد به جوش
سهل نبود کشتن ما کافران آگاه مباش
قتل ما در خاک خون مرده می‌آرد به جوش
یار چون گرم غضب گردد «نظیری» لب ببند
شکوه خوی در تاب آورده می‌آرد به جوش

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

لطف می خون در رگ افسرده می‌آرد به جوش
قول نای و چنگ طبع مرده می‌آرد به جوش
هوش مصنوعی: نیکی و محبت مانند خونی است که در رگ‌های کسی که غمگین است، به جریان می‌افتد و او را به شور و نشاط می‌آورد. همچنین، وعده‌های نای و چنگ هم به روحی که بی‌حرکت است، جنبش و زندگی می‌بخشند.
نرگسش هرگه که می‌بیند به سوی سنبلش
مجمع دل‌های بر هم خورده می‌آرد به جوش
هوش مصنوعی: هر بار که نرگس او را می‌بیند، دل‌های ناراحت و دلتنگ به سمت سنبلش می‌آیند و به شعف و هیجان می‌افتند.
شب به مستی پرسش مطرب ره حرفم گشود
سمع دانا نکته پرورده می‌آرد به جوش
هوش مصنوعی: در شب وقتی که من تحت تأثیر مطرب بودم، سخن من را با سؤال آغاز کرد. گوش آگاه و دانشمند هر جمله‌ای را به دقت درک می‌کند و از آن الهام می‌گیرد.
نیست ما را در صلاح کار ما هیچ اختیار
پند بی‌دردان دل آزرده می‌آرد به جوش
هوش مصنوعی: ما در خوب بودن اوضاع و کارهایمان هیچ اختیاری نداریم. نصیحت‌های بی‌فایده کسانی که درد و رنج را نمی‌شناسند، فقط دل ما را آشفته می‌کند.
قول ما صاف است در میخانه ما درد نیست
پیر ما در خُم عِنَب افشرده می‌آرد به جوش
هوش مصنوعی: ما در میخانه‌مان با صداقت سخن می‌گوییم و هیچ دغدغه‌ای نداریم. پیش‌کسوت ما شراب را از انگور فشرده درست می‌کند و آن را به جوش می‌آورد.
سهل نبود کشتن ما کافران آگاه مباش
قتل ما در خاک خون مرده می‌آرد به جوش
هوش مصنوعی: کشتن ما آسان نیست، ای کسانی که به حقیقت آگاه هستید. کشته شدن ما در این زمین، خون مرده را به خروش در می‌آورد.
یار چون گرم غضب گردد «نظیری» لب ببند
شکوه خوی در تاب آورده می‌آرد به جوش
هوش مصنوعی: زمانی که یار عصبانی و خشمگین می‌شود، باید سکوت کرد و اجازه داد که درونش آماده‌ی آرامش شود، چرا که این خشم می‌تواند به وضوح بروز پیدا کند.