گنجور

شمارهٔ ۳۳۶

آن که غایب از نظر گردید درمی‌یابمش
هرگه از خود بی‌خبر گردم خبر می‌یابمش
جلوه سرو و فریب نرگسم دل می‌برد
سوی بُستان می‌روم کآنجا اثر می‌یابمش
گوییا شرط وفاداری به سر خواهد رساند
بیشتر حاضر به هنگام خطر می‌یابمش
چون توانم غافل از مژگان خونریزش شدن
من که دایم بر سر رگ نیشتر می‌یابمش
هیچ نتوانم سر از فرمان او برتافتن
کز رگ گردن به خود نزدیک‌تر می‌یابمش
هیبت شام فراق او نرفتست از دلم
روز فیروز که آید از سحر می‌یابمش
در جوانی معتکف گشتم به پیری کوچه‌گرد
آنچه در خلوت ندیدم در گذر می‌یابمش
گوییا طول امل‌های «نظیری» کم شده
اندکی در چشم مردم مختصر می‌یابمش

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آن که غایب از نظر گردید درمی‌یابمش
هرگه از خود بی‌خبر گردم خبر می‌یابمش
هوش مصنوعی: هرگاه که احساس کنم از خودم غافل شده‌ام، به یاد آن کسی می‌افتم که دیگر در دسترس نیست.
جلوه سرو و فریب نرگسم دل می‌برد
سوی بُستان می‌روم کآنجا اثر می‌یابمش
هوش مصنوعی: زیبایی قامت و جذابیت نرگس چشمم مرا به سمت باغی می‌کشاند که در آنجا نشانه‌ای از معشوق را می‌توانم بیابم.
گوییا شرط وفاداری به سر خواهد رساند
بیشتر حاضر به هنگام خطر می‌یابمش
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که در مواقع خطر و سختی، دوستان واقعی خود را بیشتر پیدا می‌کنم و وفاداری آن‌ها را می‌سنجیم.
چون توانم غافل از مژگان خونریزش شدن
من که دایم بر سر رگ نیشتر می‌یابمش
هوش مصنوعی: چگونه می‌توانم از نگاه‌های دل‌انگیز و جذاب تو غافل باشم، در حالی که همیشه درد و زخم ناشی از آن‌ها را احساس می‌کنم؟
هیچ نتوانم سر از فرمان او برتافتن
کز رگ گردن به خود نزدیک‌تر می‌یابمش
هوش مصنوعی: من نمی‌توانم از فرمان او سرپیچی کنم، زیرا او را به خودم نزدیک‌تر از رگ گردن می‌بینم.
هیبت شام فراق او نرفتست از دلم
روز فیروز که آید از سحر می‌یابمش
هوش مصنوعی: حسرت و بزرگی یاد او از دلم نرفته و امیدوارم روز خوشی بیاید که در صبح زود او را دوباره پیدا کنم.
در جوانی معتکف گشتم به پیری کوچه‌گرد
آنچه در خلوت ندیدم در گذر می‌یابمش
هوش مصنوعی: در جوانی به دلایل خاصی کنار نشسته و مشغول تفکر و عبادت بودم، اما حالا در پیری به گشت و گذار در کوچه‌ها پرداختم. حالا چیزهایی را که در سکوت و تنهایی نتوانستم ببینم، در میان مردم و خیابان‌ها می‌بینم.
گوییا طول امل‌های «نظیری» کم شده
اندکی در چشم مردم مختصر می‌یابمش
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که انتظارها و آرزوهای «نظیری» نسبت به زندگی کمتر شده و او احساس می‌کند که این تغییر در دیدگاه مردم به طور مختصر دیده می‌شود.