گنجور

شمارهٔ ۳۲۰

با حکمت ایستاده‌ام اینم پناه بس
با عفوت این گنه که ندارم گناه بس
حسنت که خط نوشت به خونم درنگ چیست
یک مؤمن و دو کافر هندو گواه بس
هرچند از دلم غم دیرینه پرسش است
مکتوب تو فراق تو را عذرخواه بس
تعویذ چشم زخم وصال تو هجر تست
نقصان ماه حرز تمامی ماه بس
گو کوکب براق سواران در ابر باش
در تیره شب دلیل رهم برق آه بس
بادم که نور دیده یعقوب می برم
از مصر بوی پیرهنم زاد راه بس
صد خاندان ز آه ضعیفی تبه شود
روز سپید را دم شاه سیاه بس
دیوانگان ز ماه نو آشفته می شوند
شور مراست جلوه پر کلاه بس
حیف آیدم که آن خم ابرو ترش شود
بهر نظارگی تو ضبط نگاه بس
امید هست سود و زیان سربسر شود
سرمایه ام خجالت تقصرگاه بس
آوردن شفیع «نظیری » خیانت است
امید بنده بر کرم پادشاه بس

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

با حکمت ایستاده‌ام اینم پناه بس
با عفوت این گنه که ندارم گناه بس
هوش مصنوعی: من به واسطه‌ی حکمت و دانایی‌ام استوار ایستاده‌ام و این برای من پناهگاهی مطمئن است. با بخشش و رحمتت، این گناه را که بی‌گناهی ندارم، به حساب نیاور.
حسنت که خط نوشت به خونم درنگ چیست
یک مؤمن و دو کافر هندو گواه بس
هوش مصنوعی: زیبایی تو چنان تأثیری بر من گذاشته که گویا با خونم نامت را نوشته‌اند. اینجا یک مؤمن و دو کافر هندو در این مورد شاهد هستند و شهادت می‌دهند.
هرچند از دلم غم دیرینه پرسش است
مکتوب تو فراق تو را عذرخواه بس
هوش مصنوعی: با وجود اینکه من هنوز از غم دیرینه‌ام صحبت می‌کنم، اما در نامه‌ام از جدایی تو عذرخواهی می‌کنم.
تعویذ چشم زخم وصال تو هجر تست
نقصان ماه حرز تمامی ماه بس
هوش مصنوعی: محافظتی برای مقابله با حسادتی که بر عشق تو تاثیر می‌گذارد، دوری تو به عنوان کمبود جلوه ماه در آسمان است.
گو کوکب براق سواران در ابر باش
در تیره شب دلیل رهم برق آه بس
هوش مصنوعی: ای ستاره درخشان، همچون سوارانی در ابرها، در تاریکی شب نشانه‌ای برای راهنمایی من باش و به من بگو چه زمانی باید قدم بردارم.
بادم که نور دیده یعقوب می برم
از مصر بوی پیرهنم زاد راه بس
هوش مصنوعی: من مانند بادی هستم که نور چشمان یعقوب را از مصر می‌آورم و بوی پیراهنم نشانه‌ای از راهی دور است.
صد خاندان ز آه ضعیفی تبه شود
روز سپید را دم شاه سیاه بس
هوش مصنوعی: از گریه و ناله یک فرد ضعیف، صد خانواده متضرر می‌شوند. در روز روشن، آنها در نتیجه این درد و غم، به شب تاریک و بدبختی تبدیل خواهند شد.
دیوانگان ز ماه نو آشفته می شوند
شور مراست جلوه پر کلاه بس
هوش مصنوعی: دیوانگان با دیدن ماه نو دچار آشفتگی و هیجان می‌شوند، اما شادی و شور من ناشی از زیبایی کسی است که کلاهی بر سر دارد.
حیف آیدم که آن خم ابرو ترش شود
بهر نظارگی تو ضبط نگاه بس
هوش مصنوعی: دوست دارم به خاطر زیبایی تو، نگاه‌هایم را پس بزنم و از لبخند و جذبه‌ات لذت ببرم. نمی‌خواهم زیبایی‌ات را به غم تبدیل کنم یا خود را به خاطر تو در چرخه‌ای از ناراحتی قرار دهم.
امید هست سود و زیان سربسر شود
سرمایه ام خجالت تقصرگاه بس
هوش مصنوعی: امیدوارم که سود و زیانم به حدی مساوی شود که دیگر نیازی به نگرانی نباشد و سرمایه‌ام به خوبی حفظ شود.
آوردن شفیع «نظیری » خیانت است
امید بنده بر کرم پادشاه بس
هوش مصنوعی: قبول کردن واسطه‌گری «نظیری» خیانت به امید من است، چرا که من فقط به لطف پادشاه امیدوارم.