گنجور

شمارهٔ ۳۱۹

دست کسی نبسته و افسون نکرده کس
هستی تمام برده و محزون نکرده کس
تلخی به خنده گفته و باطل نکرده خیر
نوشی به قهر داده و ممنون نکرده کس
رنجور آن نگاهم و محتاج آن لبم
مارم به جان گزیده و افسون نکرده کس
در جلوه گاه وصل تو از بس هجوم رشک
یوسف به چه فتاده و بیرون نکرده کس
احیای قبر ما که به کوی تو می کنند
عیسی به دار مانده و مدفون نکرده کس
جام شراب عیش حریفان لبالبست
بی غصه در پیاله ما خون نکرده کس
صد قرن بر محبت لیلی گذشته است
بیداد بر قبله مجنون نکرده کس
اعراض از کلام «نظیری » چه می کنی
انکار نخل قامت موزون نکرده کس

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دست کسی نبسته و افسون نکرده کس
هستی تمام برده و محزون نکرده کس
هوش مصنوعی: به هیچ کس وابسته نیستی و به هیچ کس تاثیر نگذاشته‌ای. تو تمام وجودت متعلق به خودت است و هیچ کس را از این بابت ناراحت نکرده‌ای.
تلخی به خنده گفته و باطل نکرده خیر
نوشی به قهر داده و ممنون نکرده کس
هوش مصنوعی: تلخی به کسی لبخند زده و نشانی از نادیده گرفتن را نکرده است، و خیرخواهی هم با قهر و غیبت، دیگری را ممنون نکرده است.
رنجور آن نگاهم و محتاج آن لبم
مارم به جان گزیده و افسون نکرده کس
هوش مصنوعی: نگاه من بیمار است و لب‌های تو را می‌خواهد. من مانند ماری هستم که به خاطر یک گزیدگی به زحمت افتاده‌ام و هیچ‌کس نیست که مرا به طرز دل‌انگیزی تسکین دهد.
در جلوه گاه وصل تو از بس هجوم رشک
یوسف به چه فتاده و بیرون نکرده کس
هوش مصنوعی: در مکان ملاقات و وصال تو، به خاطر شدت حسادت یوسف، چه بلایی بر سر آنجا آمده و هیچ‌کس نتوانسته است از آنجا خارج شود.
احیای قبر ما که به کوی تو می کنند
عیسی به دار مانده و مدفون نکرده کس
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که کسی که به یاد و خاطره ما پرداخته و به سراغ قبر ما می‌آید، مانند عیسی است که به دار آویخته شده و هنوز کسی او را دفن نکرده است. این تصویر به نوعی نشان‌دهنده حس تنهایی و عدم توجه به کسی است که در اینجا یادش می‌شود. در واقع، شاعر به وضعیتی اشاره می‌کند که زندگی و یاد ما همچنان ادامه دارد، حتی پس از مرگ.
جام شراب عیش حریفان لبالبست
بی غصه در پیاله ما خون نکرده کس
هوش مصنوعی: پیاله‌ی شراب دوستان پر از لذت است، بدون دغدغه و غم، اما در پیاله‌ی من هیچ کس خون نریخته است.
صد قرن بر محبت لیلی گذشته است
بیداد بر قبله مجنون نکرده کس
هوش مصنوعی: صد قرن از عشق لیلی گذشته، اما هیچ‌کس بر سر عشق مجنون اعتراضی نکرده است.
اعراض از کلام «نظیری » چه می کنی
انکار نخل قامت موزون نکرده کس
هوش مصنوعی: چرا از گفته‌های «نظیری» روی گردان هستی؟ هیچ‌کس از قامت موزون نخل انکار نمی‌کند.