شمارهٔ ۳۰۷
کسی به مشک نگفتست کم کن از انفاس
که از دم خوش تو خسته می شود کناس
خدا به لفظ کنی کاینات می سازد
نمی توان ز ستایش قصور کرد قیاس
تعرضی که نماید به نکته های حکیم
خیال کوته جاهل نمی کند احساس
وگر ز معنی و لفظیش وحشت افزاید
به اصطلاح حقیقت ندارد استیناس
نه اجر اوست که دل بر جفاش خیره کند
کریم خاطر محتاج را چه دارد پاس
اگر به مصلحتی کسر نفس باید کرد
ز نقص نیست که از سرب بشکند الماس
مرا به مستی دایم قصاص نتوان کرد
می مدام کند لطف ساقیم در کاس
محیط اگر همه گوهر کند به دامن ابر
هنوز در خور احسان ابر نیست سپاس
مباش رنجه «نظیری » ز طعن تلخ حسود
که هست خشکی و تیزی خار از افلاس
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کسی به مشک نگفتست کم کن از انفاس
که از دم خوش تو خسته می شود کناس
هوش مصنوعی: هیچکس به کسی که خوشبو است نگفته کمتر عطر بزن، چرا که خوشبو بودن او به قدری جذاب است که حتی خود عطر هم از این وضع خسته میشود.
خدا به لفظ کنی کاینات می سازد
نمی توان ز ستایش قصور کرد قیاس
هوش مصنوعی: خدا با کلامش جهان را خلق میکند و نمیتوان از ستایش او کمکاری کرد.
تعرضی که نماید به نکته های حکیم
خیال کوته جاهل نمی کند احساس
هوش مصنوعی: کسی که به نکات حکمتآمیز اشاره میکند، به سادگی نمیتواند به دقت و عمق آنها پی ببرد، زیرا درک او محدود است و نمیتواند احساسی واقعی نسبت به آن داشته باشد.
وگر ز معنی و لفظیش وحشت افزاید
به اصطلاح حقیقت ندارد استیناس
هوش مصنوعی: اگر واژهها و معانی آنها سبب ترس و وحشت شوند، به اصطلاح نمیتوان آن را حقیقت نامید.
نه اجر اوست که دل بر جفاش خیره کند
کریم خاطر محتاج را چه دارد پاس
هوش مصنوعی: انسان نباید به خاطر پاداش و اجر، بر آزار و سختیهای دیگران تمرکز کند. فردی نیکوکار و با سخاوت، به نیازمندان توجه داشته و در انتظار پاسخی برای کمکهایش نیست.
اگر به مصلحتی کسر نفس باید کرد
ز نقص نیست که از سرب بشکند الماس
هوش مصنوعی: اگر بخواهیم به خاطر مصلحتی از ویژگیهای خود کم کنیم، این نقص نیست. زیرا الماس هم ممکن است از سرب بشکند.
مرا به مستی دایم قصاص نتوان کرد
می مدام کند لطف ساقیم در کاس
هوش مصنوعی: در پیالهای که پر از شراب است، لطف و محبت ساقی همیشه جاری و برقرار است و به همین دلیل کسی نمیتواند مرا از خلسه و مستی دائمی که دارم، مجازات کند.
محیط اگر همه گوهر کند به دامن ابر
هنوز در خور احسان ابر نیست سپاس
هوش مصنوعی: اگرچه محیط و شرایط میتوانند به ما نعمتها و چیزهای باارزشی بدهند، اما باز هم نمیتوانیم تنها به این نعمتها بسنده کنیم و از سپاسگزاری نسبت به بخششها و فیضهای دیگر غافل شویم.
مباش رنجه «نظیری » ز طعن تلخ حسود
که هست خشکی و تیزی خار از افلاس
هوش مصنوعی: برای ناراحت نشدن از انتقادهای تلخ حسودان، بهتر است درگیر مشکلات و کمبودهای ظاهری نشویم. گاهی اوقات حسادتها مانند خاری تیز و خشک میمانند که نتیجه فقر و نادانی است.